1. in some towns vagrancy is against the law
در برخی شهرها ولگردی خلاف قانون است.
2. Most European countries have abandoned laws that make vagrancy a crime.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورهای اروپایی قوانینی را رها کرده اند که ولگردی را جنایت قلمداد می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر کشورهای اروپایی قوانین را رعایت کرده اند که جرم و جنایت را جرم می دانند
3. Vagrancy and begging has become commonplace in London.
[ترجمه ترگمان]Vagrancy و گدایی در لندن مبتذل شده است
[ترجمه گوگل]محرومیت و التماس در لندن عادی شده است
4. He was convicted of drunkenness and vagrancy.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر مستی و ولگردی محکوم شد
[ترجمه گوگل]او به مستی و فحاشی محکوم شد
5. Arrested for vagrancy, he dried out in hospital, where molested the nurse.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه خود را در بیمارستان گیر انداخت، در بیمارستان خشک شد و به پرستار تجاوز کرد
[ترجمه گوگل]برای جرم گیری دستگیر شد، او در بیمارستان کشته شد، که در آن پرستار مورد سرزنش قرار گرفت
6. And meanwhile the quite obvious cause of vagrancy the face.
[ترجمه ترگمان]و در این میان دلیل کام لا روشن کردن صورتش بود
[ترجمه گوگل]و در عین حال علت کاملا واضح و روشن از چهره
7. You may be arrested for vagrancy if you do not have at least one dollar bill on your person.
[ترجمه ترگمان]اگر حداقل یک اسکناس یک دلاری روی شخص خود نداشته باشید، ممکن است به خاطر ولگردی دستگیر شوید
[ترجمه گوگل]اگر شما حداقل یک لایحه ی دلاری برای فرد خود ندارید، ممکن است برای بیکاری دستگیر شوید
8. Like a swallow in vagrancy, covering all the streets lanes in the Capital.
[ترجمه ترگمان]مانند پرستو در ولگردی، همه کوچه های شهر را زیر و رو می کند
[ترجمه گوگل]مانند یک پرستو در بیکاری، پوشش تمام خطوط خیابان در پایتخت
9. The tramp was arrested for vagrancy.
[ترجمه ترگمان]ولگرد برای طفره رفتن بازداشت شد
[ترجمه گوگل]ولگرد برای بیکاری دستگیر شد
10. To take a fundamental question about vagrancy: Why do tramps exist at all?
[ترجمه ترگمان]گرفتن یک سوال اساسی در مورد ولگردی: چرا tramps اصلا وجود ندارند؟
[ترجمه گوگل]برای برداشتن یک سوال اساسی در باره فقر و بی حرمتی چرا در همه جا وجود دارد؟
11. Strangers are picked up for vagrancy after three days.
[ترجمه ترگمان] غریبه ها بعد از سه روز خودشون رو گول زدن
[ترجمه گوگل]غریبه ها پس از سه روز برداشت می شوند
12. He is charged with vagrancy.
[ترجمه ترگمان]او متهم به ولگردی است
[ترجمه گوگل]او به جرم و جنایت متهم است
13. The place where even the barest sketch of family life ended and vagrancy began.
[ترجمه ترگمان]جایی که حتی آخرین طرح زندگی خانوادگی هم به پایان رسیده بود و خود را vagrancy
[ترجمه گوگل]جایی که حتی طرح چرخه زندگی خانوادگی به پایان رسید و بیکاری شروع شد
14. The growing numbers of the poor were reflected in begging, vagrancy and theft, all of which led to repressive reactions.
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به رشد فقرا به گدایی، ولگردی و دزدی فکر کرد که همه آن ها منجر به واکنش های سرکوب کننده شده بودند
[ترجمه گوگل]تعداد روزافزون فقرا در التماس، محرومیت و سرقت منعکس شده بود، که این همه منجر به واکنش های سرکوبگرانه شد