(انگلیس - عامیانه) رجوع شود به: mackintosh، پیشوند: (در نام های خانوادگی) فرزند، - زاده، - پور [macbride]، (خودمانی - درخطاب به پسر یا مرد) آی پسر!، آی آقا!، داداش !، مخفف: (انجیل) مکابی، پیشوندی بمعنی ' فرزند'، (noun) پیشوندی بمعنی ' فرزند'
mac
(انگلیس - عامیانه) رجوع شود به: mackintosh، پیشوند: (در نام های خانوادگی) فرزند، - زاده، - پور [macbride]، (خودمانی - درخطاب به پسر یا مرد) آی پسر!، آی آقا!، داداش !، مخفف: (انجیل) مکابی، پیشوندی بمعنی ' فرزند'، (noun) پیشوندی بمعنی ' فرزند'
انگلیسی به فارسی
پیشوندی بمعنی ' فرزند'
مک، فرزند
انگلیسی به انگلیسی
• brand of personal computer that has a unique graphical operating system (manufactured by apple computer)
first name
common prefix for irish and scottish surnames
raincoat, slicker (british slang)
guy, fellow (british slang); raincoat
a mac is a raincoat.
one of two books in the apocrypha and the septuagint that tells the story of the jewish people during the maccabean dynasty
first name
common prefix for irish and scottish surnames
raincoat, slicker (british slang)
guy, fellow (british slang); raincoat
a mac is a raincoat.
one of two books in the apocrypha and the septuagint that tells the story of the jewish people during the maccabean dynasty
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] لقبی برای Macintosh ( اصطلاح اختصاری مک اینتاش ) .
جملات نمونه
1. Hey, Mac, watch where you're going!
[ترجمه ترگمان]! هی، مک، ببین کجا داری میری
[ترجمه گوگل]هی، مک، به تماشای کجا میروی
[ترجمه گوگل]هی، مک، به تماشای کجا میروی
2. Take a mac to keep the rain off.
[ترجمه ترگمان]یه مک رو ببر تا بارون رو خاموش کنه
[ترجمه گوگل]یک مک را بگیرید تا باران را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]یک مک را بگیرید تا باران را حفظ کنید
3. Mac talked loudly in favour of the good works done by the Church.
[ترجمه ترگمان]مک به نفع کاره ای خوب کلیسا با صدای بلند صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]مک به شدت به نفع کارهای خوب انجام شده توسط کلیسا صحبت کرد
[ترجمه گوگل]مک به شدت به نفع کارهای خوب انجام شده توسط کلیسا صحبت کرد
4. Can you run this software on a Mac?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید این نرم افزار را در یک مک اجرا کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این نرم افزار را روی Mac اجرا کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این نرم افزار را روی Mac اجرا کنید؟
5. When Mac was safely out of the way, Peter came round.
[ترجمه ترگمان]وقتی مک کل از راه دور شد، پیتر برگشت
[ترجمه گوگل]وقتی مک از راه بی رحم بود، پیتر آمد
[ترجمه گوگل]وقتی مک از راه بی رحم بود، پیتر آمد
6. Hey, mac! What do you think you're doing?
[ترجمه ترگمان]! هی، مک فکر می کنی داری چی کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]سلام مک شما فکر می کنید که شما انجام می دهید؟
[ترجمه گوگل]سلام مک شما فکر می کنید که شما انجام می دهید؟
7. A version of the game for Mac computers will be released in February.
[ترجمه ترگمان]نسخه ای از بازی برای کامپیوترهای مک در ماه فوریه منتشر خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک نسخه از بازی برای رایانه های مک در ماه فوریه منتشر خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک نسخه از بازی برای رایانه های مک در ماه فوریه منتشر خواهد شد
8. The files are stored in Mac format.
[ترجمه ترگمان]پرونده ها در قالب مک ذخیره می شوند
[ترجمه گوگل]فایل ها در فرمت مک ذخیره می شوند
[ترجمه گوگل]فایل ها در فرمت مک ذخیره می شوند
9. You can write up your report on the Mac.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید گزارش خود را در مورد مک بنویسید
[ترجمه گوگل]شما می توانید گزارش خود را در Mac بنویسید
[ترجمه گوگل]شما می توانید گزارش خود را در Mac بنویسید
10. If Mac had killed Caroline, then he was going to make him pay the price.
[ترجمه ترگمان]، اگه \"مک\" کارولاین رو کشته باشه اونوقت مجبورش می کنه تاوانش رو پس بده
[ترجمه گوگل]اگر مک کارولین را کشته بود، او قصد داشت او را به قیمتش بپردازد
[ترجمه گوگل]اگر مک کارولین را کشته بود، او قصد داشت او را به قیمتش بپردازد
11. The very existence of the Mac fanatics fueled the resistance of those whom Apple was most trying to woo.
[ترجمه ترگمان]وجود افراد متعصب مک به مقاومت کسانی دامن زد که اپل به شدت تلاش می کرد که از آن ها حرف بزند
[ترجمه گوگل]وجود وجود متعصبین Mac موجب تقویت مقاومت افرادی شد که اپل بیشتر از آن تلاش میکرد
[ترجمه گوگل]وجود وجود متعصبین Mac موجب تقویت مقاومت افرادی شد که اپل بیشتر از آن تلاش میکرد
12. Flat Top, Mac and Taff tear down an alley.
[ترجمه ترگمان]تاپ بالا، مک و Taff یه کوچه رو پاره میکنن
[ترجمه گوگل]Flat Top، Mac و Taff خراب کردن کوچه
[ترجمه گوگل]Flat Top، Mac و Taff خراب کردن کوچه
13. Mac was very nervous. A muscle on his face began to twitch.
[ترجمه ترگمان]مک خیلی عصبی بود عضلات صورتش منقبض شد
[ترجمه گوگل]مک بسیار عصبی بود یک عضله روی صورتش شروع به چرخش کرد
[ترجمه گوگل]مک بسیار عصبی بود یک عضله روی صورتش شروع به چرخش کرد
14. He was getting hot inside his rubberized riding mac.
[ترجمه ترگمان]داشت در حال گردش با مک rubberized داغ می شد
[ترجمه گوگل]او در داخل ماشین سوار بر راننده خود گرم شد
[ترجمه گوگل]او در داخل ماشین سوار بر راننده خود گرم شد
15. Freddie Mac stock has jumped about seven times since then while the general market has only doubled.
[ترجمه ترگمان]سهام فردی Mac در حدود هفت بار از زمانی که بازار عمومی تنها دو برابر شده است، جهش داشته است
[ترجمه گوگل]سهام فدرلی Mac از آن زمان به حدود هفت بار افزایش یافته است در حالی که بازار عمومی تنها دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]سهام فدرلی Mac از آن زمان به حدود هفت بار افزایش یافته است در حالی که بازار عمومی تنها دو برابر شده است
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Media Access Control
موضوع: کامپیوتر
آدرس سخت افزاری یا آدرس MAC، آدرس عددی است که به صورت سخت افزاری در کارت واسط شبکه در کارخانه حک شده است. این نوع آدرس دهی موجب شناسایی منحصر به فرد کارت واسط شبکه در بین کارت ها می شود. طول این آدرس ۶ بایت است. استاندادرد این آدرس دهی توسط انجمن مهندسان برق و الکترونیک(IEEE) تعیین شده است.
موضوع: کامپیوتر
آدرس سخت افزاری یا آدرس MAC، آدرس عددی است که به صورت سخت افزاری در کارت واسط شبکه در کارخانه حک شده است. این نوع آدرس دهی موجب شناسایی منحصر به فرد کارت واسط شبکه در بین کارت ها می شود. طول این آدرس ۶ بایت است. استاندادرد این آدرس دهی توسط انجمن مهندسان برق و الکترونیک(IEEE) تعیین شده است.
پیشنهاد کاربران
داداش خودمانی
بارونی ( نوعی لباس که سطح نسبتا لیزی داره و مانع ورود بارون به داخل میشه )
Mycobacterium avium complex
یک بارانی بپوش ( ببر ) ، تا در باران خیس نشوی
وقتی توی مک دونالد میشینین، ساندویچ مک میخورین. بهش میگن Big Mac .
مهنی دیگه: خطاب به یه پسر، داداش، آقا . . .
معاتی دیگه هم داره که دوستان اشاره کردن
مهنی دیگه: خطاب به یه پسر، داداش، آقا . . .
معاتی دیگه هم داره که دوستان اشاره کردن
ماکارونی
MAC ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: واد
تعریف: ← واپایش دسترسی رسانه
واژه مصوب: واد
تعریف: ← واپایش دسترسی رسانه
کلمات دیگر: