کلمه جو
صفحه اصلی

yeast


معنی : مایه، پودر خمیرمایه، مخمر، خمیر ترش، خمیرمایه، خمیر مایه دار، تخمیر شدن
معانی دیگر : بوزه، بوزک، خازا، خازنده، رجوع شود به: brewer's yeast، کف، کپک

انگلیسی به فارسی

مخمر، (مجازا) خمیرمایه، خمیرترش، تخمیرشدن


مخمر، خمیرمایه، مایه، خمیر ترش، خمیر مایه دار، پودر خمیرمایه، تخمیر شدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of the minute cells or froth of certain fungi used to ferment alcohol, make dough rise, or manufacture certain medicines.

(2) تعریف: a powdered or solid commercial preparation of such a substance.

(3) تعریف: any of various related small fungi.

(4) تعریف: something that causes agitation or accelerated activity.

• leavening agent (used in bread and beer)
yeast is a fungus which is used to make bread rise, and to make alcoholic drinks.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] مخمر
[نساجی] تخمیر کننده - مخمر
[معدن] پایه های باربر (نگهداری)

مترادف و متضاد

مایه (اسم)
stock, principal, reason, ferment, amount, tonality, source, capital, funds, vaccine, whey, yeast, key, leaven

پودر خمیرمایه (اسم)
baking powder, yeast

مخمر (اسم)
yeast, barm, wort

خمیر ترش (اسم)
yeast, leaven, sourdough

خمیرمایه (اسم)
yeast

خمیر مایه دار (اسم)
yeast

تخمیر شدن (فعل)
yeast

جملات نمونه

1. yeast for leavening dough
مایه برای ور آوردن خمیر

2. I take wheat and yeast tablets daily to purify the blood.
[ترجمه ترگمان]من هر روز قرص های گندم و مخمر را برای تصفیه خون می گیرم
[ترجمه گوگل]من هر روز برای تمیز کردن خون گندم و مخمر مصرف می کنم

3. You mix flour, yeast and water to make bread.
[ترجمه ترگمان]شما آرد، مخمر و آب را مخلوط می کنید تا نان درست کنید
[ترجمه گوگل]شما مخلوط آرد، مخمر و آب را به نان می رسانید

4. This excess fungal yeast irritates the scalp, causing overproduction of skin cells.
[ترجمه ترگمان]این مخمر پوست اضافی پوست سر را آزار می دهد و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
[ترجمه گوگل]این مخمر قارچی بیش از حد پوست را آلوده می کند و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود

5. Stir in 1 level teaspoon of yeast.
[ترجمه ترگمان]یک قاشق چایخوری از مخمر را بریزید و هم بزنید
[ترجمه گوگل]1 قاشق چای خوری مخمر را مخلوط کنید

6. Yeast is the raising agent in bread.
[ترجمه ترگمان]Yeast عامل بالا بردن قیمت نان است
[ترجمه گوگل]مخمر عامل افزایش نان است

7. Bread is made from flour, water, and yeast.
[ترجمه ترگمان]نان از آرد، آب و مخمر ساخته شده است
[ترجمه گوگل]نان از آرد، آب و مخمر ساخته شده است

8. Recurrent oral and vaginal yeast infections occurred in two patients receiving cyclosporin and oral thrush occurred in one patient receiving placebo.
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی دهان و واژینال مخمر در دو بیمار که cyclosporin و thrush شفاهی را دریافت می کردند، در یک بیمار که دارونما را دریافت کرده بودند رخ داد
[ترجمه گوگل]در دو بیمار مبتلا به سیکلوسپورین و سوزش دهان دهانی اتفاق می افتد که یکی از بیماران دریافت کننده دارونما است

9. If the temperature is too high, the yeast will mutate and produce unpleasant off flavours in the beer.
[ترجمه ترگمان]اگر دما بیش از حد بالا باشد، مخمر جهش خواهد کرد و طعم های ناخوشایند را در آبجو تولید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر دمای بیش از حد بالا باشد، مخمر جهش پیدا می کند و طعم ناخوشایند را در آبجو ایجاد می کند

10. Well, there are jokes about yeast infections, frostbite, liver transplants and cereal variety packs.
[ترجمه ترگمان]خوب، در مورد عفونت های قارچی، سرمازدگی، پیوند کبد و انواع حبوبات چیز زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]خوب، جوک های مربوط به عفونت های مخمر، یخ زده، پیوند کبد و انواع مختلف غلات وجود دارد

11. Then there were the hot, spiced, yeast buns with their shine of sugar on top.
[ترجمه ترگمان]پس از آن نان های گرم و پر ادویه و yeast و shine که در بالای آن قند به چشم می خوردند دیده می شد
[ترجمه گوگل]سپس نان گرم، پنیر، مخملی با درخشش شکر در بالای آن وجود دارد

12. Like humans, yeast cells prefer to burn their glucose with oxygen to produce energy.
[ترجمه ترگمان]همانند انسان ها، سلول های مخمر ترجیح می دهند گلوکز خود را با اکسیژن بسوزانند و انرژی تولید کنند
[ترجمه گوگل]سلول های مخمر مانند انسان، ترجیح می دهند گلوکز خود را با اکسیژن برای تولید انرژی بخورند

13. Pharmaceutical companies are undergoing a revolution as bioengineered yeast cells replace toxic, solvent-intense chemicals to create medicinal drugs.
[ترجمه ترگمان]شرکت های داروسازی تحت یک انقلاب قرار دارند، چرا که سلول های مخمر bioengineered به جایگزینی مواد شیمیایی سمی، حلال و شیمیایی نیاز دارند تا مواد دارویی تولید کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های دارویی در معرض انقلاب هستند، زیرا سلول های مخمر زیستی مهندسی شده جایگزین سمی و مواد شیمیایی شدید حلال برای ایجاد داروهای دارویی می شوند

14. For example, yogurt has been shown to reduce yeast infections in women.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ماست به منظور کاهش عفونت های قارچی در زنان نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ماست نشان داده است که عفونت های مخمر در زنان را کاهش می دهد

yeast for leavening dough

مایه برای ور آوردن خمیر


پیشنهاد کاربران

مخمر


کلمات دیگر: