کلمه جو
صفحه اصلی

vagina


معنی : غلاف، مهبل
معانی دیگر : (کالبدشناسی) مهبل، زه راه، نیامه، انقباض دردناک مهبل، طب مهبل، مهبلی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) مهبل، نیام، غلاف، مهبلی


واژن، مهبل، غلاف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: vaginae, vaginas
(1) تعریف: in most female mammals, the passage leading from the uterus to the external genital opening; birth canal.

(2) تعریف: in some invertebrates, an extensible tube for laying eggs; ovipositor.

(3) تعریف: any sheathlike part or organ, such as the basal part of a grass leaf that sheathes the stem.

• canal leading from the vulva to the uterus in the female mammal; sheath in a plant or animal
a woman's vagina is the passage connecting her outer sex organs to her womb.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] واژن، مهبل

مترادف و متضاد

غلاف (اسم)
housing, case, cover, pod, theca, husk, glume, sheath, scabbard, sheathing, casing, vagina

مهبل (اسم)
sheath, cunt, vagina

جملات نمونه

1. the fornix of the vagina
کمانه ی مهبل

2. Conclusion The modified colporrhaphy with vagina mucosa intact is a safe and efficacy technique .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The اصلاح شده با مخاط مجاری دست نخورده، تکنیک ایمن و کارآمدی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Colporrhaphy اصلاح شده با مخاط مخاطب ناقص تکنیک ایمن و کارآیی است

3. There are many germs inside vagina, how can we differentiate microzyme, epiphyte, bacteria or infusorians?
[ترجمه ترگمان]There زیادی در مهبل وجود دارد، چگونه می توانیم microzyme، epiphyte، باکتری ها یا infusorians را متفاوت کنیم؟
[ترجمه گوگل]میکروب های موجود در واژن، میکرویوزیم، اپیفیت، باکتری یا infusoryians می تواند وجود داشته باشد

4. Objective To investigate the pharmacokinetics of clindamycin phosphate vagina gel in healthy Chinese female volunteers.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد pharmacokinetics ژل فسفات clindamycin فسفات در داوطلبان زن چینی سالم
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش فارماکوکینتیک ژل واژینال کلیندامایسین فسفات در داوطلبان سالم زن چینی

5. Inserting a vibrator or dildo into the vagina can help locate and stimulate your G-Spot and offers a feeling of fullness in the vagina.
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک vibrator یا dildo به مهبل می تواند به مکان یابی و تحریک G - نقطه ای کمک کند و احساس کامل بودن در مهبل را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]قرار دادن یک وسیله ارتعاش دهنده یا کولر در داخل مهبل (واژن) می تواند مکان یابی و تحریک G-Spot را به شما نشان دهد و احساس پریشانی در واژن را نشان می دهد

6. The Vagina Monologues' success allowed Ensler to create V-Day, a movement to stop violence against women and girls, which has so far raised $75 million to prevent violence and protect abused women.
[ترجمه ترگمان]موفقیت vagina Monologues به Ensler اجازه داد تا پنج روز، جنبشی برای متوقف کردن خشونت علیه زنان و دختران، که تاکنون ۷۵ میلیون دلار برای جلوگیری از خشونت و محافظت از زنان مورد سو استفاده قرار گرفته است، ایجاد کند
[ترجمه گوگل]موفقیت Vagina Monologues 'اجازه داد Ensler ایجاد V-Day، یک جنبش برای متوقف کردن خشونت علیه زنان و دختران است که تا کنون 75 میلیون دلار برای جلوگیری از خشونت و محافظت از زنان مورد آزار قرار گرفته است

7. I don't purport that the vagina is the be-all and end-all to women but it is an area where we can create life and we can experience traumas.
[ترجمه ترگمان]من ادعا نمی کنم که مهبل همه چیز و همه چیز برای زنان است، اما حوزه ای است که ما می توانیم زندگی را ایجاد کنیم و می توانیم صدمات روحی را تجربه کنیم
[ترجمه گوگل]من معتقد نیستم که واژن همه و همه به زنان است، اما این منطقه است که ما می توانیم زندگی را ایجاد کنیم و ما می توانیم در معرض تروما قرار گیریم

8. Methods To test the vagina secretion of child-bearing age women of Cangzhou city, and put up clinical analysis to procreation canal infectious patients hospitalize, examination, and treatment.
[ترجمه ترگمان]روش هایی برای تست ترشح IL - حامل زنان در شهر Cangzhou، و آنالیز بالینی برای تولید procreation، بیماران عفونی، معاینه، و درمان
[ترجمه گوگل]روش ها برای تست ترشح واژن از زنان سن کودک در شهرستان کانگژو و تحلیلی بالینی برای بستری شدن در بیماران مبتلا به عفونت کانال، آزمایش و درمان قرار داده شده است

9. It seemed to be locked on to some invisible beam that was projecting from out of June's vagina.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که به یک تیر نامرئی که از out بیرون کشیده شده است قفل شده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که به برخی از پرتوهای نامرئی که از مهبل ماه ژوئن طراحی شده بود قفل می شد

10. And as he withdrew to plunge again into her willing vagina, she realised she didn't mind which orifice he filled.
[ترجمه ترگمان]و همچنان که عقب می رفت تا دوباره خود را در vagina غوطه ور کند، متوجه شد که نمی داند کدام دهانه را پر کند
[ترجمه گوگل]و هنگامی که او به عقب رانده شد تا واژن خود را به سمت او بکشد، متوجه شد او فکر نکرده بود که کجا افتاده است

11. The redundant prepuce affects not only our physical health, and if his wife again, will take the smegma into the vagina, stimulate the uterus, induced inflammation.
[ترجمه ترگمان]The اضافی نه تنها سلامت جسمی ما را تحت تاثیر قرار می دهند، و اگر دوباره همسر او، smegma را به مهبل خواهد برد، رحم را تحریک می کند، و التهاب ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]سوزش بیش از حد، نه تنها سلامت جسمی ما را تحت تاثیر قرار می دهد، و اگر همسرش دوباره، اسمگما را به واژن برساند، رحم را تحریک می کند، باعث التهاب می شود

12. It is gadarene that your hand points to now, insert her vagina slowly.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که دستت الان به اون نقطه اشاره می کنه و vagina رو آروم کن
[ترجمه گوگل]این جارنه است که دست شما را به سمت خود جلب می کند، آرامش واژن را وارد کنید

13. Clitoridectomy (removal of the clitoris) and infibulation (sewing up the entrance to the vagina) are more common in a polygamous than in a monogamous society.
[ترجمه ترگمان]Clitoridectomy (جدا کردن the)و infibulation (دوخت و دوز بر روی مهبل)بیشتر در چند همسر رایج هستند تا در یک جامعه تک همسر
[ترجمه گوگل]Clitoridectomy (از بین بردن clitoris) و infibulation (دوختن ورود به واژن) در پلیگاموس بیشتر از یک جامعه تک زایی رایج است

14. Insert a smooth curved table knife handle in your vagina - and wiggle it with one hand while stimulating your clit with the other.
[ترجمه ترگمان]یک دسته چاقو صاف و صاف را در مهبل خود قرار دهید و آن را با یک دست تکان دهید در حالی که clit را با دیگری تحریک می کنید
[ترجمه گوگل]قرار دادن یک صندلی چاقو صاف منحنی در مهبل (واژن) - و آن را با یک دست در حالی که تحریک clit خود را با دیگر

پیشنهاد کاربران

واژن ، آلت تناسلی زن،

آتز ( آلت تانسلی زن )

vagina ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: زِهراه
تعریف: مجرای ماهیچه‏ای با پوشش مخاطی در پستانداران ماده که زهدان را به خارج متصل می‏کند|||متـ . زهدان‏راه


کلمات دیگر: