کلمه جو
صفحه اصلی

wagoner


معنی : متصدی حمل ونقل، گاراژ دار، واگنچی
معانی دیگر : گاری چی، ارابه ران، مکاری

انگلیسی به فارسی

واگن چی، گاراژ دار، متصدی حمل ونقل


واگنر، متصدی حمل ونقل، واگنچی، گاراژ دار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who drives a wagon.

(2) تعریف: (cap.) the constellation Auriga.

• carter, coachman, one who drives a cart (also waggoner)

مترادف و متضاد

متصدی حمل و نقل (اسم)
carter, wagoner

گاراژ دار (اسم)
wagoner, common carrier, forwarder, garageman

واگنچی (اسم)
wagoner

جملات نمونه

1. In recent weeks Mr Wagoner has been accused of abjectly failing to tackle GM's problems.
[ترجمه ترگمان]در هفته های اخیر آقای Wagoner به شکست در مقابله با مشکلات GM متهم شده است
[ترجمه گوگل]در هفته های اخیر آقای واگنر متهم شده است که به طور جدی نتوانسته است با مشکلات GM کنار بیاید

2. John Wagoner, a 63-year-old accountant and Kindle owner in Plano, Tex., said that if e-book prices went much higher than $13 he would simply commit his time and dollars to other activities.
[ترجمه ترگمان]جان Wagoner، یک حسابدار ۶۳ ساله و صاحب کیندل در Plano، Tex او گفت که اگر قیمت کتاب الکترونیکی بیش از ۱۳ دلار باشد، به راحتی زمان و دلار خود را صرف فعالیت های دیگر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]جان واگنر، حسابدار 63 ساله و صاحب Kindle در Plano، Tex، گفت که اگر قیمت کتاب الکترونیکی خیلی بیشتر از 13 دلار افزایش پیدا کند، به سادگی زمان و پول خود را برای فعالیت های دیگر به کار می گیرد

3. The head of General Motors, Rick Wagoner, says the prices are changing consumer behavior, maybe permanently.
[ترجمه ترگمان]ریک Wagoner، رئیس جنرال موتورز می گوید که قیمت ها در حال تغییر رفتار مصرف کننده هستند، شاید برای همیشه
[ترجمه گوگل]رئیس General Motors، ریک واگنر می گوید قیمت ها رفتار مصرف کننده را تغییر می دهند، شاید برای همیشه

4. Wagoner was eligible for GM's executive - pension plan at the end of 200
[ترجمه ترگمان]Wagoner در پایان سال ۲۰۰ میلادی صلاحیت طرح اجرایی ام جی ام را داشت
[ترجمه گوگل]واگنر در پایان سال 200 واجد شرایط برنامه اجرایی GM بود

5. Chief Executive Rick Wagoner said the agreement will help his company become more competitive.
[ترجمه ترگمان]ریک Wagoner، مدیر اجرایی، گفت که این توافقنامه به شرکت او کمک خواهد کرد تا رقابتی تر شود
[ترجمه گوگل]ریک واگنر رئیس اجرایی گفت که این قرارداد به شرکتش کمک می کند تا رقابتی تر شود

6. The hooter buys snacks at ordinary times, buy pollen, or money paying a car, can plant with this " cost certificate ", can hold after collection of butcher, wagoner convert ready money to bagnio .
[ترجمه ترگمان]The اسنک را در زمان های معمولی خریداری می کند، گرده را می خرد، یا پول پرداخت می کند، می تواند با این \"گواهی هزینه\" کار کند، می تواند بعد از جمع آوری قصابی، wagoner پول را به bagnio تبدیل کند
[ترجمه گوگل]هوتر می تواند تنقلات را در زمان های معمول خرید، گرده، یا پول پرداخت ماشین، می تواند با این گواهی هزینه، می تواند پس از جمع آوری قصاب، واگنر تبدیل پول آماده به bagnio نگه دارید

7. She finally broke away from the brothel and married an honest wagoner.
[ترجمه ترگمان]بالاخره از فاحشه خانه بیرون آمد و با an honest ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او سرانجام از فاحشهخانه جدا شد و با یک واگنر صادقانه ازدواج کرد

8. Around that time Mr. Lutz sat down for lunch with Mr. Wagoner.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان آقای Lutz در کنار آقای wagoner نشسته بود و ناهار می خورد
[ترجمه گوگل]در آن زمان آقای لوتز برای ناهار با آقای واگنر نشست

9. "There is no better example of where we are heading in this critical area than the Chevy Volt extended-range electric vehicle that we are bringing to market next year, " added Wagoner.
[ترجمه ترگمان]Wagoner افزود: \" هیچ مثال بهتری از جایی وجود ندارد که در آن ما در این منطقه بحرانی در حال حرکت هستیم تا ماشین برقی که در سال آینده به بازار عرضه می شود \"
[ترجمه گوگل]'واگنر اضافه کرد:' هیچ نمونه بهتر از این نیست که ما در این منطقه بحرانی از خودروی الکتریکی توسعه یافته Chevy Volt که سال آینده به بازار عرضه می شود وجود دارد '

10. Mr Henderson will have the financial and operational manoeuvre that was always denied to Mr Wagoner.
[ترجمه ترگمان]آقای هندرسون به مانور مالی و عملیاتی که همیشه از آقای Wagoner رد می شد، برخوردار خواهد بود
[ترجمه گوگل]آقای هندرسون مانور مالی و عملیاتی را که همیشه به آقای واگنر رد شد، خواهد داشت

11. DURING a keynote address at the Consumer Electronics Show in Las Vegas in January, the boss of General Motors (GM), Rick Wagoner, unveiled the Cadillac Provoq, a new hydrogen fuel-cell concept car.
[ترجمه ترگمان]در طول سخنرانی اصلی در نمایش الکترونیک مصرف کننده در لاس وگاس در ژانویه، رئیس جنرال موتورز (GM)، ریک Wagoner، از کادیلاک کادیلاک، یک ماشین مفهوم جدید سوخت هیدروژن پرده برداری کرد
[ترجمه گوگل]رئیس شرکت General Motors (GM)، ریک واگنر، در طی سخنرانی اصلی در نمایشگاه Consumer Electronics در لاس وگاس در ماه ژانویه، Cadillac Provoq، یک خودرو مفهومی جدید از سوخت هیدروژن، را معرفی کرد


کلمات دیگر: