کلمه جو
صفحه اصلی

waiting room


معنی : اطاق انتظار، اتاق انتظار
معانی دیگر : سالن انتظار

انگلیسی به فارسی

اطاق انتظار


اتاق انتظار، اطاق انتظار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a room provided in a doctor's office, train station, or the like, in which persons may wait.
مشابه: lounge

• room for people to wait before seeing the person they have a meeting with
a waiting-room is a room in a place such as a railway station or a doctor's surgery, where people can sit down while they wait.

مترادف و متضاد

room for attendants


اطاق انتظار (اسم)
anteroom, waiting room

اتاق انتظار (اسم)
waiting room

Synonyms: antechamber, anteroom, foyer, lobby, reception room, salle d'attente, vestibule


جملات نمونه

1. They had to sit in the waiting room for an hour.
[ترجمه ترگمان]برای ساعتی باید در اتاق انتظار می نشستند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند برای یک ساعت در اتاق انتظار نشستند

2. They showed me into a bleak waiting room.
[ترجمه ترگمان] اونا منو به یه اتاق انتظار بی روح نشون دادن
[ترجمه گوگل]آنها مرا به یک اتاق انتظار غمگین نشان دادند

3. Hang about in the waiting room, I'll arrive at once.
[ترجمه ترگمان]در اتاق انتظار صبر کن، من فورا خواهم آمد
[ترجمه گوگل]در اتاق انتظار، در یک اتاق انتظار، من در یک لحظه می رسم

4. We were shown into the waiting room.
[ترجمه ترگمان]به اتاق انتظار راهنمایی شدیم
[ترجمه گوگل]ما به اتاق انتظار منتقل شدیم

5. She fainted in the waiting room and had to be carried out.
[ترجمه ترگمان]در اتاق انتظار از حال رفت و بیرون آمد
[ترجمه گوگل]او در اتاق انتظار فاسد شده بود و مجبور به انجام آن بود

6. Is there a waiting room in the station?
[ترجمه ترگمان]اتاق انتظار تو ایستگاه هست؟
[ترجمه گوگل]آیا در ایستگاه یک اتاق انتظار وجود دارد؟

7. My first act was to run into the waiting room.
[ترجمه ترگمان]اولین کاری که کردم این بود که وارد اتاق انتظار شوم
[ترجمه گوگل]اولین اقدام من این بود که وارد اتاق انتظار شود

8. The bomb was planted in the station waiting room.
[ترجمه ترگمان] بمب توی ایستگاه انتظار جاسازی شده بود
[ترجمه گوگل]این بمب در ایستگاه انتظار ایستگاه کاشته شد

9. The doctor's waiting room was bright and cheerful with yellow walls and curtains.
[ترجمه ترگمان]اتاق انتظار دکتر روشن و شاد بود
[ترجمه گوگل]اتاق انتظار دکتر با جواهرات و پرده های زرد روشن و شاد بود

10. The only magazine in the waiting room was a scientific journal full of technical jargon above my head.
[ترجمه ترگمان]تنها مجله در اتاق انتظار مجله علمی بود که پر از اصطلاحات فنی فنی بالای سرم بود
[ترجمه گوگل]تنها مجله در اتاق انتظار یک مجله علمی بود که از اصطلاحات فنی بالای سر من پر شده بود

11. The waiting room was full of people leafing through magazines.
[ترجمه ترگمان]اتاق انتظار پر از مردمی بود که مجله را ورق می زدند
[ترجمه گوگل]اتاق انتظار مردم پر از مجلات بود

12. Passengers were kept for hours in a disgusting waiting room.
[ترجمه ترگمان]مسافران ساعت ها در اتاق انتظار، ساعت ها در اتاق انتظار نشسته بودند
[ترجمه گوگل]مسافران برای ساعت ها در اتاق انتظار برگزار شد

13. There should be a proper waiting room, with chairs, magazines to read and cloakroom facilities easily accessible.
[ترجمه ترگمان]باید یک اتاق انتظار مناسب، با صندلی ها، مجلات برای خواندن و cloakroom امکانات در دسترس باشد
[ترجمه گوگل]باید یک اتاق انتظار مناسب داشته باشید، صندلی ها، مجلات برای خواندن و امکانات رختشویی به راحتی قابل دسترسی است

14. A few seconds later-they enter the main waiting room.
[ترجمه ترگمان]چند ثانیه بعد - آن ها وارد اتاق انتظار اصلی می شوند
[ترجمه گوگل]چند ثانیه بعد آنها وارد اتاق اصلی اصلی می شوند

a doctor's waiting room

اتاق انتظار پزشک


پیشنهاد کاربران

اتاق انتظار


سالن انتظار ، اتاق انتظار
مثل اتاق انتظار بیمارستان ها یا کلینیک ها یا فروشگاه های لباس

A room where people can sit while they are waiting e. g for a place or see a doctor

اتاق انتظار
A room where people can sit while they are waiting e. g for a place or see a doctor


کلمات دیگر: