کلمه جو
صفحه اصلی

wale


معنی : بافته، تیر افقی، انتخاب کردن، راه راه کردن
معانی دیگر : (برجستگی یا خطی که در اثر شلاق و غیره روی پوست بدن پدید می آید) تورم پوست، شیار پوست، (پوست بدن را) شیار دار کردن، جای شلاق باقی گذاشتن، (روی پارچه) برجستگی، ( مخمل کبریتی) نوار، راه راه، (جوراب بافی ) راه، (کشتی - معمولا جمع) هریک از چوب ها یا تخته هایی که از اطراف بدنه ی کشتی آویزان می کنند (تا اثر برخورد بدنه با دیواره ی لنگرگاه را کم کند)، (اسکاتلند)، انتخاب، گزینش، گزیده، نخبه، برگزیده، گل سرسبد

انگلیسی به فارسی

بافته، راهراه، تیر افقی، انتخاب کردن، راهراه کردن


واله، بافته، تیر افقی، انتخاب کردن، راه راه کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one of the vertical ribs or ridges on the surface of a fabric, esp. corduroy.

(2) تعریف: a raised mark on the skin caused by the stroke of a whip, rod, or the like; welt.

(3) تعریف: (usu. pl.) any of the heavy planks running along the exterior sides of a wooden ship.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wales, waling, waled
• : تعریف: to mark with wales, as by hitting with a whip.

• mark on the body, welt; strip, stripe; protruding stripe on a fabric; reinforcing bar (construction)
cause a mark on the skin; knit in strips; strengthen with reinforcing planks

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تیر حفاظ - تیر مهار - تیر محافظ - تیر نگهبان
[نساجی] رج - ردیف - اتصال حلقه در جهت تار- محورحلقه درکشباف

مترادف و متضاد

بافته (اسم)
texture, web, tissue, wale, mesh

تیر افقی (اسم)
wale

انتخاب کردن (فعل)
single, choose, chap, elect, select, opt, pick out, wale

راه راه کردن (فعل)
stripe, corrugate, wale

جملات نمونه

1. We were living in Wales then.
[ترجمه ترگمان]پس ما در ولز زندگی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در ولز زندگی می کردیم

2. This particular custom has its origins in Wales.
[ترجمه ترگمان]این عادت خاص، منشا خود را در ولز دارد
[ترجمه گوگل]این سفارشی خاص در انگلستان به وجود آمده است

3. She went to visit relatives in Wales.
[ترجمه ترگمان]او رفت تا از اقوامشان در ولز دیدن کند
[ترجمه گوگل]او به دیدن اقوام در ولز رفت

4. She teaches English at the University of Wales.
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه ولز به انگلیسی تدریس می کند
[ترجمه گوگل]او انگلیسی در دانشگاه ویلز می آموزد

5. We do depart for Wales on the morrow.
[ترجمه ترگمان]فردا برای ویلز حرکت می کنیم
[ترجمه گوگل]فردا فردا از ولز میگذریم

6. England, Scotland and Wales compose the island of Great Britain.
[ترجمه ترگمان]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیای کبیر را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]انگلستان، اسکاتلند و ولز جزیره بریتانیا را تشکیل می دهند

7. England and Wales will start cloudy.
[ترجمه ترگمان]انگلستان و ولز ابری را آغاز خواهند کرد
[ترجمه گوگل]انگلستان و ویلز شروع به ابری می کنند

8. My grandfather used to raise sheep in Wales.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ من در ولز گوسفند پرورش می داد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من برای تولید گوسفند در ولز بود

9. The Princess of Wales laid the foundation stone for the extension to the Cathedral.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ولز سنگ بنای یادبود را به کلیسا گذاشت
[ترجمه گوگل]شاهزاده ولز سنگ پایه برای گسترش به کلیسای جامع گذاشته است

10. We went touring in Wales and Ireland. It was heaven.
[ترجمه ترگمان]ما به سفر به ولز و ایرلند رفتیم بهشت بود
[ترجمه گوگل]ما در ویلز و ایرلند سفر کردیم بهشت بود

11. Wales was a vassal kingdom at that time.
[ترجمه ترگمان]ولز در آن زمان پادشاهی vassal بود
[ترجمه گوگل]ولز در آن زمان یک پادشاهی واعظ بود

12. We did the journey to Wales in five hours.
[ترجمه ترگمان]ما این سفر را در عرض پنج ساعت به ولز انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما در پنج ساعت سفر به ولز انجام دادیم

13. He won his first England cap against Wales in 199
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹ اولین کلاه انگلیس را در مقابل ولز به دست آورد
[ترجمه گوگل]او اولین ضربه انگلستان خود را در برابر ویلز در سال 199 به ثمر رساند

14. Wale also said demand from smaller cities'should ensure some growth momentum.
[ترجمه ترگمان]Wale همچنین گفت که تقاضا از شهرهای کوچک تر باید از حرکت رشد اطمینان حاصل کند
[ترجمه گوگل]وایل همچنین گفت که تقاضا از شهرهای کوچک، باید برخی از رشد اقتصادی را تامین کند

پیشنهاد کاربران

خواننده رپ و ترانه نویس اهل ایالات متحده آمریکا wale


کلمات دیگر: