کلمه جو
صفحه اصلی

kaftan


رجوع شود به: caftan، قبا، خرقه، جبه، خفتان

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: caftan


کافتان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of caftan.

• caftan, long belted tunic made of rich fabric worn by men in the middle east; long loose dress worn by women; loose shirt

جملات نمونه

1. Through the kaftan market, bright with colours hanging outside, smelling leather and the not too distant tannery.
[ترجمه ترگمان]از میان پیراهن پشمی که با رنگ های رنگارنگ بیرون آویخته بود، بوی چرم می داد و این دباغی چندان دور نبود
[ترجمه گوگل]از طریق بازار کوفتان، با رنگ های رنگارنگ خارج، چرم بویایی و لوازم آرایشی بسیار کم رنگ روشن است

2. Dressed this evening in a stunning kaftan, oblivious to the damage wrought upon his kitchen, he was definitely on form.
[ترجمه ترگمان]لباس شب را با پالتو خیره کننده پوشیده بود و به خسارتی که بر آشپزخانه او وارد شده بود توجه نداشت
[ترجمه گوگل]این شب در یک کافانت خیره کننده پوشانده شده بود، فراموش نکنید که خسارت ناشی از آشپزخانه او قطعا در فرم بود

3. Her burst of colourful clothing – a purple kaftan, skinny jeans and high heels – was almost defiant in a city where women still scurry around in burkas.
[ترجمه ترگمان]لباس های رنگارنگ او - یک شلوار جین بنفش، یک شلوار جین لاغر و پاشنه های بلند - تقریبا در شهری که زنان هنوز در burkas حرکت می کنند، جسورانه بود
[ترجمه گوگل]طغیانش از لباس های رنگارنگ - کافمن بنفش، شلوار لاغر و پاشنه بلند - تقریبا در یک شهر شلوغ بود که در آن زنان هنوز در اطراف سرخ پوشیده اند

4. At the Met in New York, he took curtain calls wearing a beaded gold kaftan.
[ترجمه ترگمان]در مت در نیویورک، او تماس هایی را با لباس عروسی منجوق دوزی شده در نیویورک به سر برد
[ترجمه گوگل]در ملاقات در نیویورک، او خواستار پرده با پوشیدن کافانت طلای خالدار شد

5. John van Loon had been sent home from work for wearing a kaftan and he laughed about it.
[ترجمه ترگمان]جان ون loon از کار برای پوشیدن a به خانه فرستاده شده بود و او در این باره می خندید
[ترجمه گوگل]جان ون لوون از کار برای پوشیدن کافانت به خانه فرستاده شده و در مورد آن خندید

6. Philippa's physique was remarkably similar to Duke's, although, unlike Duke, Philippa was wearing a kaftan.
[ترجمه ترگمان]اندام فیلیپا شبیه به دوک بود، با این وجود، برخلاف دوک، فیلیپا یک لباس زنانه به تن کرده بود
[ترجمه گوگل]جسد Philippa به طرز قابل توجهی مشابه با دوک بود، اگر چه، بر خلاف دوک، فیلیپا کتتان را پوشید

7. Mariotto sent an American model down the catwalk draped in the ankle-length, long-sleeved kaftan made of natural fiber.
[ترجمه ترگمان]Mariotto یک مدل آمریکایی را برای پایین کردن پیاده رو با طول قوزک پا، kaftan آستین بلند که از فیبر طبیعی ساخته شده بود، فرستاد
[ترجمه گوگل]ماریوتو یک مدل آمریکایی را به پایین تپه ای که در طول مچ پا قرار دارد، کتتان بلند آستین ساخته شده از فیبر طبیعی ارسال کرد

8. No one of any style repute actually wears a kaftan or a sarong.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از شهرت این سبک در واقع یک kaftan یا a را به تن ندارد
[ترجمه گوگل]در واقع هیچ کدام از سبک های شناخته شده، کافانت یا سارنگ ندارند

9. "Allah is great and he sent me my miracle child to keep our people safe," she told Reuters, adjusting her tight purple hijab which crowns a multi-colored kaftan.
[ترجمه ترگمان]او به رویترز گفت: \"خداوند بزرگ است و او به من miracle را فرستاد تا مردم ما را در امان نگه دارد\"
[ترجمه گوگل]او به رویترز گفت: «خدا بزرگ است و او فرزند معجزه من را به من فرستاد تا بتواند مردممان را حفظ کند » وی افزود: «حجاب بنفش تنگش که طوطی کافانت چند رنگ است


کلمات دیگر: