کلمه جو
صفحه اصلی

nagger


شخص نق زن

انگلیسی به فارسی

ناگور، شخص نق زن


شخص نق زن


انگلیسی به انگلیسی

• one who annoys, pest, nag, bother

جملات نمونه

1. Peter is a nagger, so his lover is turned out to be a nagger too.
[ترجمه ترگمان]پیتر آدم nagger است، پس عاشق او هم آدم nagger است
[ترجمه گوگل]پیتر نجیب است، بنابراین عاشق او نیز تبدیل به یک خجالتی می شود

2. My husband is a nagger . He is nagging all the time.
[ترجمه ترگمان]شوهرم a همیشه نق می زنه
[ترجمه گوگل]شوهر من ناخوش است او همیشه در حال خارش است

3. His lover turned out to be a nagger.
[ترجمه ترگمان] عاشق اون تبدیل به یه آدم nagger شد
[ترجمه گوگل]عاشق او تبدیل به یک nagger شد

4. I think you are being a nagger today.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم امروز تو گله nagger
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما امروز در حال خندیدن هستید

5. The answer is " NAGGER".
[ترجمه ترگمان]پاسخ \"nagger\" است
[ترجمه گوگل]پاسخ 'NAGGER' است

6. Just in order to keep it fair, we use"husband"this time, you know, all the above article is about the nagging wife, but sometimes a man could be a complete nagger!
[ترجمه ترگمان]فقط برای اینکه عادلانه باشد، ما از \"شوهر\" این بار استفاده می کنیم، می دانید، تمام مقاله بالا در مورد همسر nagging است، اما برخی اوقات یک مرد می تواند یک مرد کامل باشد!
[ترجمه گوگل]فقط به منظور حفظ آن عادلانه است، ما از «زمان» استفاده می کنیم، شما می دانید، تمام مقاله فوق در مورد همسر مضطرب است، اما گاهی اوقات یک مرد می تواند یک نگرش کامل باشد!

پیشنهاد کاربران

ایرادگیر - بهانه جو


کلمات دیگر: