معنی : نظر، بی ارزش
معانی دیگر : (اسکاتلند و شمال انگلیس)، حرکت دستان (مثلا هنگام علامت دادن)، اهتزاز، (اسکاتلند) بی ارزش، اهتزاز پرچم یا هر چیز دیگری برای علامت دادن، اوه، پیف، خفیف، تشر
waff
معنی : نظر، بی ارزش
معانی دیگر : (اسکاتلند و شمال انگلیس)، حرکت دستان (مثلا هنگام علامت دادن)، اهتزاز، (اسکاتلند) بی ارزش، اهتزاز پرچم یا هر چیز دیگری برای علامت دادن، اوه، پیف، خفیف، تشر
انگلیسی به فارسی
اهتزاز پرچم یا هر چیز دیگری برای علامت دادن، اوه،پیف، خفیف، تشر، نظر، بی ارزش
انگلیسی به انگلیسی
• (scottish) waving motion; puff, gust of air
(scottish use) fluttering motion, waving; glance, quick look; puff, wind, blast of air; gust
(scottish use) wave, flutter; cause to wave, cause to flutter
(scottish use) fluttering motion, waving; glance, quick look; puff, wind, blast of air; gust
(scottish use) wave, flutter; cause to wave, cause to flutter
مترادف و متضاد
نظر (اسم)
sight, verdict, view, advice, regard, opinion, look, viewpoint, thought, slant, discretion, observation, gander, esteem, ken, waff
بی ارزش (صفت)
naught, null, trifling, trashy, brummagem, worthless, valueless, junky, worm-eaten, raffish, punk, fustian, no-par, picayune, picayunish, rubbishy, unvalued, waff
کلمات دیگر: