کلمه جو
صفحه اصلی

a bad lot


آدم بیشرف، یا شریر

انگلیسی به انگلیسی

• group of misfits; bad or wicked person (slang)

جملات نمونه

1. He's not a bad lot - just a bit wild.
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه ذره وحشی نیست
[ترجمه گوگل]او خیلی بد نیست - فقط کمی وحشی است

2. He was a bad lot and it was just one of those things.
[ترجمه ترگمان]او خیلی بد بود و فقط یکی از آن چیزها بود
[ترجمه گوگل]او خیلی بد بود و تنها یکی از این موارد بود

3. always a bad lot.
[ترجمه ترگمان]همیشه چیزای بدی وجود داره
[ترجمه گوگل]همیشه خیلی بد است

4. The city's school system, among the worst of a bad lot through the state, is full of squabbling.
[ترجمه ترگمان]سیستم مدرسه شهر، در میان بدترین شرایط بد، پر از جر و بحث است
[ترجمه گوگل]سیستم مدرسه شهر، در میان بدترین حالت ها از طریق دولت، پر از مشاجره است

5. He's got a bad lot, to be struck by such calamities.
[ترجمه ترگمان]خیلی بد است که با چنین مصیبتی دچار حمله شود
[ترجمه گوگل]او خیلی بد است که از چنین فاجعه ای رنج می برد

6. He was not such a bad lot as to round on his comrades - in - arms .
[ترجمه ترگمان]او در آغوش رفقایش نسبت به او چندان بد نبود
[ترجمه گوگل]او چنین بسیار بدی نداشت، زیرا در مورد رفقای خود - در داخل اسلحه

7. He seems the best out of a bad lot!
[ترجمه ترگمان]به نظر بهتر از یه آدم بد میاد
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد بهترین از یک بد است!

8. He is a bad lot in business.
[ترجمه ترگمان]او در تجارت بسیار بد است
[ترجمه گوگل]او در کسب و کار بسیار بد است

9. They're a bad lot.
[ترجمه ترگمان]اونا خیلی بدی هستن
[ترجمه گوگل]آنها خیلی بد هستند

10. Always a bad lot.
[ترجمه ترگمان]همیشه خیلی بد است
[ترجمه گوگل]همیشه خیلی بد است

11. If so, San Diego was among the worst of a bad lot.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین باشد، سن دیگو در زمره بدترین آدم های بد است
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، سن دیگو در میان بدترین بدبختی ها بود

12. I'd advise you not to associate with him, he's a bad lot.
[ترجمه ترگمان]من به تو توصیه می کنم که با اون هم کار نکنی، اون خیلی بده
[ترجمه گوگل]من توصیه می کنم که با او ارتباط نداشته باشید، او خیلی بد است


کلمات دیگر: