کلمه جو
صفحه اصلی

vail


معنی : بدرد خوردن، بکار خوردن
معانی دیگر : (قدیمی)، به درد خوردن، سودمند بودن، به کار خوردن، (به نشان احترام) کلاه از سر برداشتن، دست به پیشانی زدن، انگشت به کلاه زدن، (قدیمی) رجوع شود به: veil، مفید بودن، انعام

انگلیسی به فارسی

بدرد خوردن، بکارخوردن، مفید بودن، انعام


چنگال، بدرد خوردن، بکار خوردن


انگلیسی به انگلیسی

• lower; show respect by removing one's hat; profit, avail (archaic)

مترادف و متضاد

بدرد خوردن (فعل)
do, answer, avail, bestead, serve, vail, bested, subserve

بکار خوردن (فعل)
vail

پیشنهاد کاربران

کلاهی هست که وقتی خانمی ازدواج می کند در مراسم عروسی برسرش می گذارند.


کلمات دیگر: