1. If you do yearn for chocolate, try a carob bar instead.
[ترجمه ترگمان]اگر دلت برای شکلات تنگ شده بود، به جای این بار به اسم bar بار بزن
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید شکلات را تحریک کنید، به جای آن یک نوار کاج را امتحان کنید
2. I yearn for the love and affection I once had.
[ترجمه ترگمان]من دلم برای عشق و محبتی که یک بار داشتم تنگ شده بود
[ترجمه گوگل]من برای عشق و محبت که من تا به حال آن را دوست دارم
3. Do pregnant women really yearn for sour pickles?
[ترجمه ترگمان]زنان باردار واقعا اشتیاق به ترشی ترش دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا زنان حامله واقعا ترشی ترش را ترجیح می دهند؟
4. Others may yearn for life on a more even keel but they do not feel entitled to it.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر ممکن است برای زندگی بر روی یک تخته بیشتر آرزو کنند، اما احساس نمی کنند که این کار را بکنند
[ترجمه گوگل]بعضی دیگر ممکن است برای یک زندگی راحت تر از هر زبان دیگری بخوابند، اما به آن اعتقاد ندارند
5. You yearn for some one to talk to.
[ترجمه ترگمان]دلت برای کسی تنگ شده که باه اش حرف بزنی
[ترجمه گوگل]شما برای برخی صحبت می کنید
6. First you yearn to earn. Then you learn that others will burn what you earn. Stop! Turn and spend before your end. RVM
[ترجمه ترگمان]اول دلت می خواهد درآمد داشته باشی آن وقت یاد می گیری که دیگران چیزی را که به دست می آورید می سوزند ! بس کن برگرد و قبل از مرگت اینجا باش RVM
[ترجمه گوگل]ابتدا برای کسب درآمد سپس یاد می گیرید که دیگران چیزی را که کسب می کنند سوزاندند متوقف کردن! تبدیل و قبل از پایان دادن به خود صرف کنید RVM
7. Some who yearn for children adopt orphans, if they can afford to care for them.
[ترجمه ترگمان]برخی از کسانی که آرزوی فرزند یتیم دارند، در صورتی که توان مراقبت از آن ها را داشته باشد
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها که برای کودکان عزم می کنند، یتیمان را می گیرند، اگر بتوانند برای آنها مراقبت کنند
8. Although a perfect antidote to those who yearn for a return of those days.
[ترجمه ترگمان]گر چه یک پادزهر عالی برای کسانی که مشتاق بازگشت به آن روزها هستند
[ترجمه گوگل]اگر چه یک پادزهر کامل برای کسانی که برای بازگشت از آن روزها تمایل دارند
9. They yearn to burst out of the shell of underdevelopment and neglect.
[ترجمه ترگمان]دلشان می خواهد از پوسته underdevelopment و فراموشی بیرون بزنند
[ترجمه گوگل]آنها تمایل دارند که از پوسته ای از دست رفته و غفلت بیرون بیایند
10. As long as you lack something, you yearn for it without cease.
[ترجمه Farhood] مادامی که چیزی کم نداشته باشید، حسرت آن را نمی خورید
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که چیزی را کم بیاوری، دلت برای آن تنگ می شود
[ترجمه گوگل]تا زمانی که چیزی کم نداشته باشید، بدون آنکه بلافاصله بخواهید
11. One wisp of smoke will not yearn for another.
[ترجمه ترگمان]یک دسته دود برای دیگری تنگ نمی شود
[ترجمه گوگل]یک دود سیگار برای دیگران تنگ نخواهد شد
12. I yearn for the days before I grew so big.
[ترجمه علی خان محمدی] دلتنگ روزهای کودکی ( قبل از بزرگ شدن ) شده ام
[ترجمه ترگمان]چهار روز پیش از این که بزرگ شوم، دلم شور می زند
[ترجمه گوگل]برای روزهایی که پیش از این بزرگ شده بودم دلم میخواست
13. Audiences yearn to groan under the yoke of suffering they may never have experienced.
[ترجمه ترگمان]مشتاق است که زیر یوغ رنج و رنج که ممکن است هرگز تجربه نداشته باشند ناله کنند
[ترجمه گوگل]مخاطبان تمایل دارند که تحت یوغ از درد و رنجی که آنها ممکن است تجربه نکرده اند بخندند
14. Yearn to be surrounded by marble, priceless manuscripts and silence?
[ترجمه ترگمان]آن ها را احاطه کرده بودند تا توسط سنگ مرمر، دست نویس و دست نویس پر از سکوت و سکوت احاطه شده باشد
[ترجمه گوگل]آیا می توان با سنگ مرمر، نسخ خطی و سکوت احاطه کرد؟