کلمه جو
صفحه اصلی

waggish


معنی : شوخ، بذلهگو، شوخ و شنگ
معانی دیگر : وابسته به حاضر جوابی یا زبان بازی، حاضر جوابانه، ارغه، زبان باز، شو  و شنگ، خنده دار، مهمل، الواط

انگلیسی به فارسی

شوخ و شنگ، شوخ، بذله گو، خنده دار، مهمل، الواط


دلم برات تنگ شده، شوخ و شنگ، شوخ، بذلهگو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: waggishly (adv.), waggishness (n.)
(1) تعریف: characteristic of or resembling a wag.
مشابه: droll, dry, sly, witty

- His roommate was a waggish person whom he usually found amusing, but not on this occasion when he'd found his shoelaces tied together.
[ترجمه ترگمان] هم اتاقیش آدم خوبی بود که معمولا بامزه می شد، اما نه در این موقعیت که بند کفشش را با هم گره زده بود
[ترجمه گوگل] هم اتاقی او یک فرد شگفت انگیز بود که او معمولا سرگرم کننده بود، اما نه در این مورد، زمانی که او بافت های خود را با هم گره خورده بود

(2) تعریف: characterized by waggery.
مشابه: droll, witty

- His waggish quips made him a popular guest at dinner parties.
[ترجمه ترگمان] waggish که او را به مهمانی شام دعوت می کرد، او را مهمان مشهوری کرده بود
[ترجمه گوگل] او به عنوان یکی از محبوب ترین مهمانان در مهمانی های شام است
- Those two are always up to some waggish trick or other.
[ترجمه ترگمان] این دو نفر همیشه یکی از این trick شاد هستند
[ترجمه گوگل] این دو نفر همیشه به برخی از ترفند و یا دیگر waggish ترفند است

• humorous, clownish; that resembles a wag
a waggish person makes amusing jokes; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

شوخ (صفت)
quizzical, gay, blithesome, blithe, witty, facetious, jolly, jocular, frolicsome, sportful, jocose, waggish, lightsome

بذله گو (صفت)
witty, jolly, waggish

شوخ و شنگ (صفت)
waggish

playful


Synonyms: amusing, blithe, bubbly, cheerful, clowning, comical, frolicsome, funny, gamesome, gay, humorous, jaunty, jesting, jocular, jocund, joking, jolly, joyous, kittenish, lighthearted, lively, merry, mirthful, snappy, spirited, teasing, whimsical, witty


جملات نمونه

1. To return to Franklin, this didactically waggish man blandly assured English readers that it was grand to see the whales leap like salmon up the falls of Niagara.
[ترجمه ترگمان]برای بازگشت به فرانکلین، این مرد didactically به خوانندگان انگلیسی اطمینان داد که دیدن وال ها مثل ماهی قزل آلا در آبشار نیاگارا جالب است
[ترجمه گوگل]برای بازگشت به فرانکلین، این دانش آموز باهوشانه به خوانندگان انگلیسی اطمینان داد که به اندازه کافی شبیه ماهی قزل آلا به سقوط نیاگارا شگفت انگیز است

2. One waggish employee at a Waterstones in Manchester reportedly declared they would remain open despite the ruckus.
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حاکی از آن است که یکی از کارکنان waggish در a در منچستر اعلام کرده است که علی رغم این هیاهو، باز خواهند ماند
[ترجمه گوگل]یک کارمند محرمانه در یک وسترنز در منچستر اعلام کرد که با وجود رکوس باقی می ماند

3. The house had been facetiously named by some waggish officer.
[ترجمه ترگمان]این خانه از یک افسر شوخ وشنگ که اسم خود را بر زبان آورده بود،
[ترجمه گوگل]خانه بعضی از افسران وحشی نامیده شده است

4. It has the waggish adorableness and the tripping-and-falling roughhouse of other animated films, but it's also a work of tragic nostalgia.
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان waggish adorableness و the tripping از فیلم های انیمیشنی دیگر را دارد، اما در عین حال بر دل تنگی tragic نیز اثر می گذارد
[ترجمه گوگل]این کمال وحشیانه و خشمگینانه و غیرمستقیم از دیگر فیلم های متحرک است، اما این نیز کار دلتنگی غم انگیز است

5. During this melancholy pause, the turnkey read his newspaper with a waggish look.
[ترجمه ترگمان]پس از این سکوت غم انگیز، زندانبان روزنامه اش را با لبخندی حاکی از شادی خواند
[ترجمه گوگل]در طول این مکالمه ملال آور، کلید اصلی روزنامه خود را با یک نگاه دلنشین خواند

6. Muskrat Castle as the house has been facetiously named by some waggish officer.
[ترجمه ترگمان]موش خز موش، همان طور که در خانه این اسم را می گویند یکی از officer شریف است
[ترجمه گوگل]قلعه Muskrat به عنوان خانه توسط فریبکارانه برخی از افسران waggish نامیده می شود

7. Muskrat Castle, as the house had Been facetiously named By some waggish officer.
[ترجمه ترگمان]موش خز موش، همان طور که اسم این خانه از یک افسر شوخ وشنگ named بود
[ترجمه گوگل]قلعه Muskrat، ​​به عنوان خانه بود به صورت فریبنده توسط برخی از افسر waggish نامیده می شود

8. Muskrat Castle as the house has been facetiously named by some waggish officer - James Fenimore Cooper.
[ترجمه ترگمان]موش خز موش، همان طور که اسم این خانه از یک افسر شوخ وشنگ که اسمش جیمز کوپر است،
[ترجمه گوگل]قلعه Muskrat به عنوان خانه توسط فریبکارانه برخی از افسر fake - James Fenimore Cooper نامگذاری شده است


کلمات دیگر: