کلمه جو
صفحه اصلی

wainscot


معنی : با چوب پوشانیدن، تختهجهت پوشش دیوار
معانی دیگر : (دیوار به ویژه بخش تحتانی دیوار را) روکش کردن، پوشاندن، (روکش چوبی دیوار اتاق و راهرو و غیره به ویژه بخش پایین دیوار) روکش چوبی، ازاره پوش، هزاره پوش، تخته پوش، (روکش سنگی یا آجر کاشی دیوار) روکش دیوار، دیوارپوش، با چوب دیوار را پوشانیدن

انگلیسی به فارسی

تخته جهت پوشش دیوار، با چوب (دیوار را) پوشانیدن


wainscot، با چوب پوشانیدن، تختهجهت پوشش دیوار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a paneling or lining, often of wood, covering an interior wall, esp. only the lower part of a wall.

(2) تعریف: the lower part of an interior wall when different in paneling from the upper part.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wainscots, wainscoting, wainscoted
• : تعریف: to panel or line (an interior wall or the like) with wainscoting.

• wood panel or lining on the walls of room; design or covering that only decorates the bottom half of a wall
cover walls of room with wooden panels, cover with decorative panels
a wainscot is a wooden covering on the lower half of the wall of a room, especially in old houses.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تخته کوبی

مترادف و متضاد

با چوب پوشانیدن (فعل)
wainscot

تخته جهت پوشش دیوار (فعل)
wainscot

جملات نمونه

1. Its floors and wainscot were dark redwood, its walls a soft gray.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق و دیوار آن یک غول عظیم بود که دیوارهایش خاکستری و خاکستری بودند
[ترجمه گوگل]کفهای آن و کفپوش چوبی قرمز تیره بود، دیوارهای آن خاکستری نرم است

2. Schoolmates the wainscot is stiff, two arms overlap complete, earnest listens to teacher to teach.
[ترجمه ترگمان]تخته شطرنجی محکم است، دو دست هم پوشانی کامل دارند، به معلم گوش می دهند تا تدریس کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان دانش آموزان دندانپزشکی سخت است، دو سمبل همپوشانی کامل، به شدت به معلم به آموزش می آموزد

3. A young and beautiful girl was leaning with her back against the wainscot.
[ترجمه ترگمان]دختری جوان و زیبا با پشت به دیوار تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]یک دختر جوان و زیبا با پشت او در برابر wainscot تکیه می کند

4. They could hear the wood splintering under his teeth - a sound like a mouse in a shed wainscot at midnight.
[ترجمه ترگمان]آن ها صدای شکستن چوب ها را در زیر دندان هایش شنیدند - صدایی مثل موشی که در تاریکی شب را به دیوار چسبانده بود
[ترجمه گوگل]آنها می توانستند شکسته شدن چوب زیر دندان ها را بشنوند - صدایی مانند یک ماوس در نیمه شب در یک کابین ریخته گری

5. Note: Fees for the standard exhibition booth include those for exhibition space, 5-meters-high wainscot, making of lintel, negotiation table, two chairs, 220V mains socket and two spotlights .
[ترجمه ترگمان]توجه: هزینه غرفه نمایشگاه استاندارد شامل آن هایی است که برای فضای نمایشگاهی، ۵ متر تا دیواره ای بلند، ساخت میز مذاکره، دو صندلی، ۲۲۰ V و دو نورافکن قرار دارند
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید هزینه ها برای غرفه نمایشگاه استاندارد شامل مواردی هستند که برای فضای نمایشگاهی، عرض جغرافیایی 5 متر، ساخت مجسمه، میز مذاکره، دو صندلی، پریز برق 220 و دو نقطه نور می باشد

6. We did a total remodel of the second bath, with black and white marble hex tiles on the floor and a white tile wainscot.
[ترجمه ترگمان]ما در حال تغییر شکل حمام دوم با کاشی های کف مرمر سیاه و سفید روی زمین و تخته شطرنجی سفید بودیم
[ترجمه گوگل]ما بازسازی کامل حمام دوم را انجام دادیم، با کاشی های شش گوش سنگ مرمر سیاه و سفید بر روی زمین و یک کاشی سفید کاشی

7. Flat container is the most important tool for extruding large thin - wall Aluminum wainscot.
[ترجمه ترگمان]ظرف یکدست مهم ترین ابزار برای دیواره ای بلند آلومینیومی است که به دیوار وصل است
[ترجمه گوگل]ظرف تخت مهمترین ابزار برای اکسترود کردن آلومینیوم بزرگ نازک دیوار است

The lower part of the wall was wainscotted with marble.

بخش پایین دیوار با مرمر روکش شده بود.



کلمات دیگر: