1. ulterior motives
انگیزه های نهانی
2. ulterior regions
نواحی دورتر
3. his ulterior actions
اعمال بعدی او
4. without any purpose, immediate or ulterior
بدون هیچ هدف فعلی یا بعدی
5. This lever must serve some ulterior purpose.
[ترجمه ترگمان]این اهرم باید به یک هدف پنهانی خدمت کند
[ترجمه گوگل]این اهرم باید به برخی اهداف نهایی خدمت کند
6. I want to know what is our ulterior action.
[ترجمه ترگمان]می خواهم بدانم که چه کار پنهانی ما را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]من می خواهم بدانم عمل ما چطور است
7. She must have some ulterior motive for being nice to me—what does she really want?
[ترجمه ترگمان]اون باید یه انگیزه مخفی داشته باشه که با من مهربون باشه - اون واقعا چی می خواد؟
[ترجمه گوگل]او باید برخی از انگیزه های نادرست برای اینکه به من خوب است - چه او واقعا می خواهید؟
8. She definitely had an ulterior motive in offering to help.
[ترجمه ترگمان]اون قطعا یه انگیزه پنهانی داشت که پیشنهاد کمک کنه
[ترجمه گوگل]او قطعا در ارائه کمک به انگیزه های ناخوشایند بود
9. I suspect he may have had ulterior motives for being so generous.
[ترجمه ترگمان]شک دارم که او دلایل دیگری برای این دست و دل داشته باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او ممکن است انگیزه های نابهنگام برای خیلی سخاوتمندانه داشته باشد
10. They were the sturdy facade, the ulterior design for a very canny flow of resources.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمای قوی و محکم و طراحی ulterior برای یک جریان بسیار هوشمندانه از منابع بودند
[ترجمه گوگل]آنها نماد محکم بودند، طراحی نهایی برای جریان بسیار خوبی از منابع
11. She was suspicious. Was there an ulterior motive behind his request?
[ترجمه ترگمان]او بدگمان بود آیا یک انگیزه پنهانی پشت درخواستش وجود داشت؟
[ترجمه گوگل]او مشکوک بود آیا انگیزه ای ناخوشایند در پشت درخواست او وجود داشت؟
12. An ulterior motive for performing text recognition is to convert existing printed material into a computer format that permits further processing.
[ترجمه ترگمان]یک انگیزه انحرافی برای انجام تشخیص متن، تبدیل مواد چاپی موجود به فرمت کامپیوتری است که اجازه پردازش بیشتر را می دهد
[ترجمه گوگل]یک انگیزه نهایی برای به رسمیت شناختن متن این است که مواد چاپی موجود را به یک فرمت رایانه ای تبدیل کند که امکان پردازش بیشتر را فراهم می کند
13. He had to have an ulterior motive.
[ترجمه ترگمان]اون باید یه انگیزه مخفی داشته باشه
[ترجمه گوگل]او مجبور بود انگیزه ای بی نظیر داشته باشد
14. They look around for other explanations and ulterior motives.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال توضیحات دیگر و انگیزه های انحرافی هستند
[ترجمه گوگل]آنها برای توضیحات و انگیزه های ناخوشایند به اطراف نگاه می کنند
15. He has an ulterior object in view.
[ترجمه ترگمان]او یک شی مورد نظر را در نظر دارد
[ترجمه گوگل]او دارای یک دیدگاه نهایی است