کلمه جو
صفحه اصلی

a fly in the ointment


پرواز در پماد

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) detracting element; inconvenience that take away from the usefulness of something; drawback

جملات نمونه

1. There had to be a snag, of course, a fly in the ointment.
[ترجمه ترگمان]، البته یه مانع وجود داشت البته یه مگس توی پماد
[ترجمه گوگل]مطمئنا یک پرواز در پماد باید وجود داشته باشد

2. You might sigh: "It's a fly in the ointment ah!"
[ترجمه ترگمان]ممکن است آه بکشی: یک مگس در روغن است آه! \" \" \"
[ترجمه گوگل]شما ممکن است بخندید: 'این پرواز در پماد آه!'

3. He finds the place wonderful but there is a fly in the ointment: it is too far from the town.
[ترجمه ترگمان]مکان را شگفت انگیز می بیند اما در the مگس وجود دارد: خیلی دور از شهر است
[ترجمه گوگل]او جای شگفت انگیزی پیدا می کند، اما در پماد آن بسیار دور از شهر وجود دارد

4. I like that house. But there's a fly in the ointment: I have to commute so far to work.
[ترجمه ترگمان] از اون خونه خوشم میاد اما یک مگس روی پماد است: من باید خیلی دور و برم سفر کنم
[ترجمه گوگل]من این خانه را دوست دارم اما پرواز در پماد من تا به حال رفت و آمد تا به حال به کار وجود دارد

5. I like the house, but there's a fly in the ointment: I have to commute so far to work.
[ترجمه ترگمان]از خانه خوشم می آید، اما یک مگس روی پماد است: من باید خیلی دور و برم سفر کنم
[ترجمه گوگل]من خانه را دوست دارم، اما پرواز در پماد من باید تا به حال رفت و آمد به کار

6. Another hotel seems to be a fly in the ointment, blocking part of the beautiful ocean view.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک هتل دیگر در the پرواز می کند و قسمتی از نمای زیبای اقیانوس را مسدود می کند
[ترجمه گوگل]هتل دیگری به نظر می رسد پرواز در پماد، مسدود کردن بخشی از منظره اقیانوس زیبا

7. It didn't take long before we discovered a fly in the ointment, however.
[ترجمه ترگمان]به هر حال خیلی طول نکشید که ما یک مگس روی پماد پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]با این وجود طولانی نیست که ما در پماد کشف کردیم

8. We were having a picnic, when suddenly there came a downpour, which was rather a fly in the ointment.
[ترجمه ترگمان]یک گردش دسته جمعی داشتیم، که ناگهان رگباری گرفت که کمی هم پر از پماد بود
[ترجمه گوگل]ما یک پیک نیک داشتیم، وقتی ناگهان یک باران افتاد، که به جای یک پرواز در پماد بود

9. Mobile phones are quite popular nowadays, but they ring at any time in the public areas. It is a fly in the ointment.
[ترجمه ترگمان]تلفن های همراه امروزه بسیار محبوب هستند، اما در هر زمانی در مناطق عمومی زنگ می زنند آن یک مگس در the است
[ترجمه گوگل]تلفن های همراه در حال حاضر بسیار محبوب هستند، اما آنها در هر زمان در مناطق عمومی حلقه می کنند این یک پرواز در پماد است

10. Variety is the world, the existence of any national culture have their characteristics, although a fly in the ointment, but certainly better than defects.
[ترجمه ترگمان]تنوع در جهان وجود دارد، وجود هر فرهنگی ملی، خصوصیات خود را دارد، هر چند که یک مگس در پماد مرطوب است، اما قطعا بهتر از هر گونه نقص است
[ترجمه گوگل]تنوع جهان است، وجود هر فرهنگ ملی ویژگی های خود را، اگر چه پرواز در پماد، اما قطعا بهتر از نقص است

11. Although they look beautiful, but the intentions of view, always feel a fly in the ointment.
[ترجمه ترگمان]اگر چه آن ها زیبا به نظر می رسند، اما مقاصد نما، همیشه یک مگس در the احساس می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها زیبا هستند، اما اهداف دید، همیشه احساس پرواز در پماد

پیشنهاد کاربران

موی دماغ شدن

( اصطلاح ) : یک فرد یا چیزی که باعث بد شدن یک وضعیت می شود، وضعیتی که می توانست بسیار مطلوب باشد.

https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/fly - in - the - ointment

نکته منفی چیزی ( اصطلاح )

موی دماغ کسی شدن. مزاحم

خر مگس معرکه

یه مورد/مشکل/نقص/ایراد کوچیک یا یه فردی که اذیت کنه یا کار رو خراب میکنه و ظاهرا اول کار معلوم نیست و وقتی کارها همه تموم شدن تازه به چشم میاد و کل کار رو خراب می کنه.

a minor, irritating problem
a drawback

یه جای کار می لنگه!
یه ایرادی هست!

There is only one fly in the ointment of this theory.


کلمات دیگر: