کلمه جو
صفحه اصلی

vaginal


معنی : مهبلی، غلاف دار
معانی دیگر : وابسته به مهبل، نیامی

انگلیسی به فارسی

مهبلی،نیامی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: vaginally (adv.)
• : تعریف: of or relating to the vagina.

• pertaining to the vagina; pertaining to or resembling a sheath
vaginal means relating to or involving the vagina.

مترادف و متضاد

مهبلی (صفت)
pertaining to vagina, vaginal

غلاف دار (صفت)
shelled, vaginal, podded, sheathed

جملات نمونه

1. The creams have been used to reduce vaginal infections.
[ترجمه ترگمان]کرم برای کاهش آلودگی های واژینال استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کرم ها برای کاهش عفونت واژن استفاده می شود

2. Vaginal discharge Vaginal discharge is one of the commonest female complaints and one that is in general poorly understood and looked after.
[ترجمه ترگمان]دبی تخلیه تخلیه بار یکی از رایج ترین شکایات زن و یکی از رایج ترین شکایات زنان است که به طور کلی قابل درک است و به دنبال آن است
[ترجمه گوگل]تخلیه واژینال ترشحات واژن یکی از رایج ترین شکایات زن است و یکی از آن ها به طور کلی ضعیف درک و مراقبت می شود

3. Recurrent oral and vaginal yeast infections occurred in two patients receiving cyclosporin and oral thrush occurred in one patient receiving placebo.
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی دهان و واژینال مخمر در دو بیمار که cyclosporin و thrush شفاهی را دریافت می کردند، در یک بیمار که دارونما را دریافت کرده بودند رخ داد
[ترجمه گوگل]در دو بیمار مبتلا به سیکلوسپورین و سوزش دهان دهانی اتفاق می افتد که یکی از بیماران دریافت کننده دارونما است

4. This treatment can reduce hot flushes and vaginal thinning and is also highly effective against osteoporosis.
[ترجمه ترگمان]این درمان می تواند باعث کاهش قرمز و غلیظ شود و افزایش بسیار موثر در برابر پوکی استخوان است
[ترجمه گوگل]این درمان می تواند فرسایش گرم و ته نشینی واژن را کاهش دهد و همچنین در برابر پوکی استخوان بسیار موثر است

5. Sometimes there may be a vaginal wart.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا ممکنه یه زگیل واژن بشه
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ممکن است یک زگیل واژن وجود داشته باشد

6. Semen Cerebrospinal, vaginal, synovial, pleural, pericardial, peritoneal and amniotic fluids.
[ترجمه ترگمان]Semen cerebrospinal، مهبل، synovial، غشای ریه اش، مایع peritoneal و مایع amniotic
[ترجمه گوگل]سیگنال اسپرم، مایعات واژن، سینوویال، پلور، پریکارد، صفاقی و آمنیوتیک

7. To what extent is vaginal candidiasis a sexually transmitted disease?
[ترجمه ترگمان]آیا واژن تا چه حد از یک بیماری مقاربتی ناشی می شود؟
[ترجمه گوگل]به چه میزان کاندیدیاز واژن یک بیماری انتقال یافته جنسی است؟

8. Foreign bodies A small proportion of vaginal discharges are due to foreign bodies.
[ترجمه ترگمان]بدنه های خارجی: بخش کوچکی از تخلیه واژینال به خاطر بدنه های خارجی است
[ترجمه گوگل]بدنه های خارجی بخش کوچکی از تخلیه واژن به علت جرم خارجی است

9. The rate and amount of vaginal lubrication does decrease with age.
[ترجمه ترگمان]میزان و میزان روغن اکالیپتوس با افزایش سن کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]میزان و مقدار روانکاری واژن با سن کاهش می یابد

10. The work provided the foundation for the vaginal use of gels containing organic mercurial compounds as aids to contraception.
[ترجمه ترگمان]این کار پایه و اساس استفاده از ژل آلوئه ورا حاوی ترکیبات mercurial آلی را به عنوان کمک به جلوگیری از بارداری فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این کار پایه ای برای استفاده واژینال ژل های حاوی ترکیبات ارگانیک ارگانیک به عنوان کمک به پیشگیری از بارداری بود

11. In women, chronic use of alcohol reduces vaginal response, and it can cause irregular menstruation and induce premature menopause.
[ترجمه ترگمان]در زنان، استفاده مزمن از الکل واکنش واژینال را کاهش می دهد و می تواند باعث ایجاد قاعدگی غیر عادی و ایجاد قاعدگی زودرس شود
[ترجمه گوگل]در خانم ها مصرف مزمن الکل واکنش واژن را کاهش می دهد و می تواند باعث قاعدگی نامنظم و ایجاد یائسگی زودرس شود

12. Any uncharacteristic vaginal discharge, especially if accompanied by lower abdominal pain or fever.
[ترجمه ترگمان]هر گونه تخلیه واژینال، به خصوص اگر با درد شکمی کم تر و یا تب همراه باشد
[ترجمه گوگل]هر تخلیه واژینال غیر مشخص، به ویژه اگر همراه با درد شکمی یا تب باشد

13. Three exceptions to this pattern were low pouch vaginal or pouch perineal fistulas that developed 4-6 months after restorative proctocolectomy.
[ترجمه ترگمان]سه استثنا برای این الگو حاوی کیسه low واژینال یا pouch perineal بود که ۴ - ۶ ماه پس از proctocolectomy ترمیمی ایجاد شد
[ترجمه گوگل]سه استثناء برای این الگو، فیستول پریدگی کیسه ای واژینال یا کیسه ای بود که 4-6 ماه پس از پروکتوکالکتومی ترمیمی ایجاد می شد

14. She feels some vaginal itching.
[ترجمه ترگمان]احساس خارش شدیدی می کنه
[ترجمه گوگل]او احساس خارش واژن دارد

پیشنهاد کاربران

vaginal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: زِهراهی
تعریف: مربوط به زِهراه|||متـ . زهدان‏راهی


کلمات دیگر: