کلمه جو
صفحه اصلی

unabridged


معنی : کامل، مشروح، کوتاه نشده، مختصرنشده، تلخیص نشده
معانی دیگر : خلاصه نشده

انگلیسی به فارسی

مشروح، مختصرنشده، کوتاه نشده، کامل، تلخیص نشده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: not condensed or shortened; complete.
مترادف: complete, entire, intact, uncut, whole
متضاد: abridged
مشابه: comprehensive, exhaustive, inclusive, thorough
اسم ( noun )
• : تعریف: an unabridged dictionary.
مشابه: dictionary

• complete, not shortened, not abridged
an unabridged piece of writing, for example a book or article, is complete and not shortened in any way.

مترادف و متضاد

کامل (صفت)
main, large, absolute, total, full, perfect, complete, thorough, exact, mature, whole, plenary, stark, orbicular, culminant, unabridged, intact, exhaustive, full-blown, full-fledged, unqualified, integral, unmitigated

مشروح (صفت)
detailed, comprehensive, unabridged

کوتاه نشده (صفت)
unabridged

مختصرنشده (صفت)
unabridged

تلخیص نشده (صفت)
unabridged

not shortened


Synonyms: complete, entire, full-length, intact, total, unabbreviated, uncondensed, uncut, unexpurgated, unshortened, whole


Antonyms: abridged, condensed, incomplete, part, partial, shortened, unfinished


جملات نمونه

1. the unabridged edition of a novel
ویرایش خلاصه نشده ی یک رمان

2. The message in the newspaper is unabridged.
[ترجمه ترگمان]پیام این روزنامه unabridged است
[ترجمه گوگل]پیام در روزنامه ناپدید شده است

3. Have you read the unabridged edition of that book?
[ترجمه ترگمان]تو نسخه قدیمی اون کتاب رو خوندی؟
[ترجمه گوگل]آیا نسخه ناتمام آن کتاب را خوانده اید؟

4. Even today I see at Merriam Webster Unabridged the barest wisp of an entry. They point to the word stir.
[ترجمه ترگمان]حتی امروز هم به مریم وبستر در بخش کوچکی از entry که در آنجا حضور دارد، نگاه می کنم به کلمه حرکت اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]حتی امروز من در مریام وبستر را می بینم که در حال ورود به بازار است آنها به کلمه هم زدن اشاره می کنند

5. Webster's Third New International Dictionary (Unabridged), re- printed in 200 provides a new definition of Anti Semitism which has not been updated since 195
[ترجمه ترگمان]سومین فرهنگ لغت بین المللی جدید وبستر (unabridged)، که در سال ۲۰۰ به چاپ رسید، تعریفی جدید از ضد سامی ارائه می دهد که از سال ۱۹۵ تاکنون به روز نشده است
[ترجمه گوگل]سومین دیکشنری بین المللی وبستر (Unabridged)، دوباره چاپ شده در سال 200 تعریف جدیدی از آنتیسمیستی ارائه می دهد که از سال 195 به روز نمی شود

6. Local libraries store lots of unabridged audio tapes on almost every subject that you can imagine.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه های محلی بسیاری از نوارهای صوتی ضبط شده را تقریبا در هر موضوعی که می توانید تصور کنید، ذخیره می کنند
[ترجمه گوگل]کتابخانه های محلی تعداد زیادی از نوارهای صوتی ناپدید شده را در تقریبا هر موضوعی که می توانید تصور کنید ذخیره کنید

7. Another was reading Gibbon unabridged. The one who'd been subsisting on Yoplait and radishes was in the bathroom, changing her hair color again.
[ترجمه ترگمان]دیگری کتاب گیبن unabridged را می خواند کسی که از Yoplait و تربچه اویزان بود در حمام بود و دوباره رنگ موهایش را عوض می کرد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از خواندن Gibbon نبود کسی که در Yoplait و تربچه موجود بود در حمام بود و موهایش را دوباره تغییر داد

8. Being an entirely new and unabridged edition.
[ترجمه ترگمان] یه ویرایش کاملا نو و کوتاه بود
[ترجمه گوگل]یک نسخه کاملا جدید و بی نظیر

9. The Merriam Webster Unabridged Dictionary is the only source that I found that points further back than Latin in its etymology.
[ترجمه ترگمان]دیکشنری Merriam وبستر تنها منبعی است که من متوجه شده ام که بیشتر از لاتین در ریشه شناسی آن اشاره دارد
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت نامحدود Merriam Webster تنها منبعی است که من متوجه شدم که نقاط قوت آن بیشتر از لاتین در ریشه آن است

10. You are always whole and always unabridged.
[ترجمه ترگمان]تو همیشه کامل و همیشه کوتاه بودی
[ترجمه گوگل]شما همیشه همواره و همیشه بی نظیر هستید

11. The Random House Unabridged Dictionary defines "to settle" as "to place in a desired state or order; to quiet, calm or bring to rest; to make stable. "
[ترجمه ترگمان]فرهنگ unabridged خانه تصادفی \"برای اقامت در یک کشور یا نظم مورد نظر\" را تعیین می کند؛ ساکت، آرام، یا برای استراحت؛ و ثبات ایجاد می کند \"
[ترجمه گوگل]Dictionary Unbridged Dictionary تصدیق می کند که 'برای حل و فصل' به عنوان 'قرار دادن در یک حالت یا منظور مورد نظر؛ آرام، آرام و یا برای استراحت؛ برای ایجاد ثبات '

12. About forty percent of the 224 polysyllabic conjunctions have not been included in the Chinese Dictionary (unabridged) by comparison.
[ترجمه ترگمان]حدود چهل درصد از ۲۲۴ polysyllabic conjunctions در فرهنگ لغت چینی (unabridged)در مقایسه گنجانده نشده اند
[ترجمه گوگل]حدود چهل درصد از 224 حلقه مضر در فهرست دیکشنری چینی (بدون لغت) با مقایسه مقایسه نشده است

13. " The downloadable, unabridged audio version of the book runs nine hours and costs $2 9 a bargain compared with the video, which is only 23 minutes and costs $ 9
[ترجمه ترگمان]\" نرم افزارهای قابل دانلود و قابل دانلود این کتاب نه ساعت اجرا می شود و در مقایسه با این ویدیو که تنها ۲۳ دقیقه است و ۹ دلار هزینه دارد، ۲ ۹ دلار هزینه دارد
[ترجمه گوگل]'نسخه قابل دانلود بدون نسخه ای از کتاب صوتی این کتاب 9 ساعت و هزینه های 9 9 دلار در مقایسه با ویدیو، که تنها 23 دقیقه است و هزینه 9 دلار

14. There are not words enough in the unabridged to describe it.
[ترجمه ترگمان]کلمات کافی در the برای توصیف آن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]برای توصیف آن، کافی نیست

the unabridged edition of a novel

ویرایش خلاصه‌نشده‌ی یک رمان


پیشنهاد کاربران

نسخه اصلی و کامل یک کتاب، مقاله و. . . .

مشروح، کامل و اولیه ، ادیت نشده، خلاصه نشده
Full - length
Uncut
Complete
Abridged : shortened

• I didn’t read the unabridged version because it’s super long
• an unabridged audiobook


کلمات دیگر: