کلمه جو
صفحه اصلی

nad

انگلیسی به فارسی

نادان


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) gonad, sex gland which produces reproductive cells and sex hormones (esp. the testis)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] مبنای آمریکای شمالی الیپسویید مرجع و رسمی که برای شبکه ژیودتیک اصلی در آمریکای شمالی استفاده می شود.

جملات نمونه

1. That means every vote for Nader is a vote against women, minorities, the poor, the hungry, the homeless.
[ترجمه ترگمان]این یعنی هر رای برای نادر رای علیه زنان، اقلیت ها، فقرا، گرسنگان و افراد بی خانمان است
[ترجمه گوگل]به این معناست که هر رأی برای نادر، رای علیه زنان، اقلیت ها، فقرا، گرسنگی، بی خانمان است

2. Nader advanced a variety of conflicting predictions for the Democratic party over the course of an hour.
[ترجمه ترگمان]نادر، در طول یک ساعت، انواع پیش بینی های متناقض برای حزب دموکرات را پیش برد
[ترجمه گوگل]نادر پیش بینی های متفاوتی را برای حزب دموکرات در طول یک ساعت انجام داد

3. So I launch into my story of Ralph Nader.
[ترجمه ترگمان]بنابراین داستان رالف نادر را تعریف می کنم
[ترجمه گوگل]بنابراین من به داستان من از رالف نادر راه می اندازم

4. Just two weeks later Nader Nadirpur broke down in tears.
[ترجمه ترگمان]درست دو هفته بعد نادر Nadirpur به گریه افتاد
[ترجمه گوگل]فقط دو هفته بعد نادر نادیرپور در اشک افتاد

5. Nader Nadirpur stood by the balcony window looking out over the avenue.
[ترجمه ترگمان]در کنار پنجره بالکن مشرف به خیابان ایستاده بود
[ترجمه گوگل]نادر نادیرپور با پنجره بالکن به سمت خیابان بیرون آمد

6. Nader is untroubled by the prospect of helping bring on the dark night of a Bush presidency.
[ترجمه ترگمان]نادر است که انتظار کمک در شب تاریک ریاست جمهوری بوش را ندارد
[ترجمه گوگل]نادر با نگرانی از کمک به ایجاد شب تاریک ریاست جمهوری بوش مواجه می شود

7. Nader never admits to carrying anyone else's banner.
[ترجمه ترگمان]نادر هرگز اعتراف نمی کند که پرچم کسی را حمل کند
[ترجمه گوگل]نادر هرگز اعتراف به پرتاب شخص دیگری نمی کند

8. Similarly, as Nader points out, a majority of Senate Democrats supported the administration's pro-business bankruptcy bill.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، همانطور که نادر اشاره می کند، اکثریت دموکرات های سنا از لایحه ورشکستگی حامی مالی دولت حمایت کرده اند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، همانطور که نادر اشاره می کند، اکثریت دموکرات های سنا از لایحه ورشکستگی طرفدار کسب و کار دولت حمایت می کنند

9. Consumer advocate Ralph Nader wrote to me recently to urge I abandon my advocacy of legal reforms.
[ترجمه ترگمان]وکیل رالف نادر، حامی مصرف کنندگان، اخیرا به من نوشت که من از حمایت خود از اصلاحات قانونی صرف نظر کنم
[ترجمه گوگل]رالف نادر، مدافع مصرف کننده، اخیرا به من نامه ای نوشت که من از من برای حمایت از اصلاحات قانونی خود رها شده ام

10. Nader regards Gore as unsafe for the liberal creed-as the embodiment of the Democratic Party's moral bankruptcy.
[ترجمه ترگمان]نادر می گوید: \"گور\" به عنوان تجسم ورشکستگی اخلاقی حزب دموکرات، گور را ناامن می داند
[ترجمه گوگل]نادر گور را به عنوان تجرد ورشکستگی اخلاقی حزب دموکرات به عنوان ناامن برای اعتقادات لیبرال در نظر می گیرد

11. Before landing his role in the super-soap series, Nader was a model who made it into movies.
[ترجمه ترگمان]نادر قبل از فرود آوردن نقش خود در مجموعه فوق العاده صابون، مدلی بود که آن را به سینما تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]پیش از فرود نقش او در سری صابون، نادر مدلی بود که آن را به فیلم تبدیل کرد

12. But potential Nader voters are ideologically incandescent and do not need debates to motivate them.
[ترجمه ترگمان]اما نادر رای دهندگان بالقوه نادر هستند و نیازی به بحث در مورد انگیزه دادن به آن ها ندارند
[ترجمه گوگل]اما رای دهندگان بالقوه نادر از لحاظ ایدئولوژیک لامپ های رشته ای هستند و برای ایجاد انگیزه به آنها نیازی ندارند

13. Nader is relishing the leverage and the limelight.
[ترجمه ترگمان]نادر از اهرم و مرکز توجه لذت می برد
[ترجمه گوگل]نادر از اهرم و برجستگی برخوردار است

14. Opponents say Nader is overstating the gravity of the problem.
[ترجمه ترگمان]مخالفان می گویند نادر است که نادر جاذبه این مشکل را درک می کند
[ترجمه گوگل]مخالفان می گویند نادر بیش از گرانش مشکل است

15. Although federal regulators say Nader is overstating the problem, they, too, point to examples of unreported safety defects.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ناظران فدرال می گویند نادر است که نادر مشکل را حل می کند، اما آن ها نیز به نمونه هایی از نقص ایمنی گزارش نشده اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه تنظیم کننده های فدرال می گویند نادر بیش از حد مشکل است، آنها همچنین به نمونه هایی از نقص ایمنی گزارش نشده اشاره دارند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: National Association of the Deaf
موضوع: سازمانی
انجمن ملی ناشنوایان


کلمات دیگر: