کلمه جو
صفحه اصلی

zonule


معنی : پیوند، حلقه یا کمربند کوچک، منطقه یا ناحیه کوچک
معانی دیگر : منطقه یا ناحیه ی کوچک، نیسنگ چه، پرهام چه

انگلیسی به فارسی

حلقه یا کمربند کوچک، منطقه یا ناحیه کوچک، پیوند


زونول، حلقه یا کمربند کوچک، منطقه یا ناحیه کوچک، پیوند


انگلیسی به انگلیسی

• small zone, small band

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] منطقه کوچک، ضخامتی از لایه ها ؛ کوچکترین واحد تشخیص داده شده در تقسمات زون زیست چینه ای - یک زیر تقسیم بندی کوچک یک زیر منطقه زیست ـ چینه ای را گویند. این اصطلاح توسط فنتون و فنتون (ص22-20، 1928)، به عنوان چینه ها یا چینه ای تعیین شد که حاوی یک جانور یا گیاه است و ضخامت و مساحت آن توسط گستردگی افقی و عمودی آن مجموعه جانوری و گیاهی محدود شده است.

مترادف و متضاد

پیوند (اسم)
graft, connection, linkage, union, synthesis, slur, link, nexus, confederacy, grafting, hyphen, ligament, zonule

حلقه یا کمربند کوچک (اسم)
zonule

منطقه یا ناحیه کوچک (اسم)
zonule

جملات نمونه

1. Objective : To observe the lens zonule infrastructure changes in experimental myopia.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تغییرات زیرساخت zonule در دور بینی تجربی
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تغییرات زیربنایی لنز در تجربیات بینایی

2. The zonule appears in the 4th month of the fetal fife.
[ترجمه ترگمان]The در چهارمین ماه زندگی fife جنین به نمایش در می آید
[ترجمه گوگل]زونوال در ماه چهارم جنین جنین ظاهر می شود

3. ResultsThe rupture of posterior capsule, broken ciliary zonule and prolapse of vitreous during surgery were mainly causes of IOL dislocation.
[ترجمه ترگمان]گسیختگی ResultsThe از کپسول عقب، شکسته شدن ciliary zonule و prolapse of در طول جراحی عمدتا باعث آوارگی IOL شده است
[ترجمه گوگل]نتایج: پارگی کپسول خلفی، زونوال شکسته و پرولاپس شیشه در طول جراحی به طور عمده علل انسداد IOL بود

4. The wine cabinet is separated into 6 zonule.
[ترجمه ترگمان]جام شراب به ۶ zonule تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]کابینه شراب به 6 منطقه تقسیم شده است

5. Wine is tasted reveal cabinet to design 6 zonule, small triangle area arranges stair and go up, make this local already lasting appeal appears extremely purificatory again.
[ترجمه ترگمان]شراب برای طراحی ۶ zonule، ناحیه مثلثی کوچک، پلکان را تشکیل می دهد و بالا می رود، و باعث می شود که این جذابیت محلی به شدت دوباره ظاهر شود
[ترجمه گوگل]شراب خوشمزه کابینت را نشان می دهد تا 6 زونول را طراحی کند، منطقه کوچکی مثلث را مرتب می کند و به سمت بالا می رود

6. The lens is suspended to the ciliary body by the suspensory ligament (Zonule of Zinn), made up of fine transparent fibers.
[ترجمه ترگمان]این لنز توسط رباط suspensory (Zonule of)که از فیبرهای نازک شفاف ساخته شده است، به حالت تعلیق در می آید
[ترجمه گوگل]لنز به وسیله رباط مشتق شده (Zonule of Zinn) که از فیبرهای شفاف تشکیل شده است به بدن ciliary تعلیق می شود

7. The vitreous body is a clear jelly that is much larger than the aqueous humor, and is bordered by the sclera, zonule, and lens.
[ترجمه ترگمان]بدن vitreous یک ژل شفاف است که بسیار بزرگ تر از شوخ طبعی آبی است و با the، zonule و لنز هم مرز است
[ترجمه گوگل]بدن شیشه ای یک ژله واضح است که بسیار بزرگتر از طنز آب است و با اسکلرا، زونول و لنز مرز است


کلمات دیگر: