کلمه جو
صفحه اصلی

ulceration


معنی : زخم یا قرحه، ایجاد زخم یا قرحه، ریشی
معانی دیگر : ایجاد زخم یا قرحه، زخم یا قرحه، ریشی

انگلیسی به فارسی

ایجاد زخم یا قرحه، زخم یا قرحه، ریشی


زخم، زخم یا قرحه، ایجاد زخم یا قرحه، ریشی


انگلیسی به انگلیسی

• process of becoming an open sore or corrupting influence; process of causing an open sore or creating a corrupt condition

مترادف و متضاد

زخم یا قرحه (اسم)
ulceration

ایجاد زخم یا قرحه (اسم)
ulceration

ریشی (اسم)
ulceration

جملات نمونه

1. Colonoscopy showed total colitis with superficial ulceration and oedematous polypoid mucosa extending into the terminal ileum.
[ترجمه ترگمان]colonoscopy نشان داد که total با ulceration سطحی و oedematous polypoid mucosa مخاط به پایانه terminal گسترش یافته است
[ترجمه گوگل]کولونوسکوپ کولیت را با زخم سطحی و مخاط مخاطب پولیوئید Oedematosis نشان می دهد که در انتهای ایلئوم گسترش می یابد

2. Thus H pylori infection combined with active ulceration may cause the increased basal acid secretion seen in duodenal ulcer disease.
[ترجمه ترگمان]بنابراین عفونت H ترکیب شده با ulceration فعال ممکن است باعث افزایش ترشح اسید اساسی که در disease duodenal دیده می شود، شود
[ترجمه گوگل]بنابراین عفونت H پیلوری همراه با زخم فعال ممکن است باعث افزایش ترشح اسید بازال در بیماری زخم دوازدهه شود

3. One client from each surgery had bilateral ulceration but clients with critical limb ischaemia and arterial ulceration were not included.
[ترجمه ترگمان]یکی از مشتریان هر عمل جراحی دو جانبه داشت اما مشتریانی با عضو بحرانی ischaemia و شریانی بودن شریانی در آن گنجانده نشده بودند
[ترجمه گوگل]یک مشتری از هر جراحی دارای زخم دو طرفه بود، اما مشتریان با ایسکمی منتقله اندام و زخم های شریانی گنجانده نشده بودند

4. Peptic ulceration may cause chronic gastrointestinal blood loss as well as an acute bleed.
[ترجمه ترگمان]peptic ulceration ممکن است باعث از دست رفتن خون معده و روده و نیز خونریزی شدید شود
[ترجمه گوگل]زخم گوارشی ممکن است سبب خونریزی مزمن گوارشی و همچنین خونریزی حاد شود

5. The ulceration healed completely within two weeks and the patient was discharged on day
[ترجمه ترگمان]The در عرض دو هفته کاملا بهبود یافت و بیمار در روز مرخص شد
[ترجمه گوگل]زخم به طور کامل در عرض دو هفته بهبود یافت و بیمار در روز تخلیه شد

6. Abomasal ulceration was found in 224 ( 7 4 % ) of 282 slaughtered beef cattles. The morbidity is high.
[ترجمه ترگمان]Abomasal ulceration در ۲۲۴ نفر (۷ درصد)۲۸۲ گاو در cattles یافت شد میزان ابتلا به این بیماری بسیار بالا است
[ترجمه گوگل]زخم Abomsal در 224 مورد (4/7 درصد) از 282 مورد کشتار گاو مورد کشت قرار گرفت بیماری بسیار بالا است

7. Objective To study the prevention of stress ulceration bleeding in patients ( pts ) with acute stroke.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه جلوگیری از فشار ناشی از فشار خون در بیماران (پیاستر)با سکته شدید
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه پیشگیری از خونریزی زخم استرس در بیماران مبتلا به سکته حاد است

8. Conclusion: The soft plaque with or without ulceration was considered more thrombogenic which can be displayed by ultrasound.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: لوح نرم با یا بدون ulceration بیشتر به عنوان thrombogenic در نظر گرفته شد که می توان آن را با فراصوت نمایش داد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پلاکت نرم با یا بدون زخم بیشتر ترومبوژنیک است که می تواند توسط فراصوت نمایش داده شود

9. Methods:Data on peptic ulceration in the pediatric population were obtained by review. Treatment and diagnosis were the focus of this analysis.
[ترجمه ترگمان]روش ها: داده های مربوط به peptic ulceration در جمعیت کودکان با مرور بدست آمدند درمان و تشخیص، کانون اصلی این آنالیز بودند
[ترجمه گوگل]روش ها داده ها در مورد زخم معده در جمعیت اطفال با بررسی به دست آمده است درمان و تشخیص تمرکز این تحلیل بود

10. ObjectiveTo study the anti - ulceration effect of Gentiana macrophylla from Tibet, and the mechanism of action.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo اثر ضد - of macrophylla از تبت و مکانیسم عمل را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]هدف از مطالعه اثر ضد زخم Gentiana macrophylla از تبت و مکانیسم عمل آن است

11. Accidents, both from injuries or harmful substances entering the eye, can cause scarring and ulceration.
[ترجمه ترگمان]تصادفات که هم از آسیب و هم مواد مضر وارد چشم می شوند می توانند باعث ایجاد جای زخم و زخم شوند
[ترجمه گوگل]حوادث، هر دو از صدمات و یا مواد مضر ورود به چشم، می تواند باعث زخم و زخم شود

12. No rebleeding occurred and Doppler control detected no further arterial signals from the ulceration.
[ترجمه ترگمان]هیچ rebleeding رخ نداد و کنترل داپلر هیچ سیگنال های شریانی بیشتری را از the تشخیص نداد
[ترجمه گوگل]هیچ واکسن مجدد وجود نداشت و کنترل داپلر هیچ علامت شریانی بیشتری را از زخم پیدا نمی کرد

13. As a result, the inflamed duodenal mucosa may then become susceptible to acid and this may ultimately lead to ulceration.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ملتهب شدن مخاط مجاری ممکن است مستعد اسید شود و این ممکن است در نهایت منجر به ulceration شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، مخاط مخاطی دوازدهه ممکن است پس از آن تبدیل به حساسیت به اسید شود و در نهایت منجر به زخم شدن شود

14. H pylori positive gastritis, and the combination of active duodenitis and gastric metaplasia were independent predictors of duodenal ulceration.
[ترجمه ترگمان]H pylori مثبت gastritis و ترکیب of فعال و metaplasia gastric predictors مستقل از duodenal ulceration بودند
[ترجمه گوگل]گاستریت مثبت H پیلوری و ترکیب دوازده فعال و متاپلازی معده مستقل از پیش آگهی زخم دوازدهه است


کلمات دیگر: