کلمه جو
صفحه اصلی

kafka


فرانتس کافکا (نویسنده ی یهودی ساکن چکسلواکی که به آلمانی می نگاشت)

انگلیسی به فارسی

فرانتس کافکا (نویسنده‌ی یهودی ساکن چکسلواکی که به آلمانی مینگاشت)


کافکا


انگلیسی به انگلیسی

• family name; franz kafka (1883-1924), austrian author and novelist who was born in prague (then in austria-hungary), author of "the metamorphosis"

جملات نمونه

1. Kafka and Milena take fright and run off in different directions.
[ترجمه ترگمان]کافکا و ملینا هم وحشت میکنن و از جهت های مختلف فرار میکنن
[ترجمه گوگل]کافکا و میلنا فریب می خورند و به جهات مختلف می روند

2. Where does an artist like Kafka come from? he typed, squinting at his erstwhile friend's crumpled manuscript.
[ترجمه ترگمان]هنرمند از کجا می آید؟ خودش را تایپ کرد و با دقت به دست خط مچاله شده اش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]از کجا یک هنرمند مانند کافکا کجاست؟ او تایپ کرد، در حالی که دستش را در دستانش فرو می ریزد

3. Franz Kafka perfectly exemplifies the efficacy of art in counteracting emotional wounds, if not in healing them.
[ترجمه ترگمان]فرانس کافکا به طور کامل اثر هنری را در خنثی کردن زخم های عاطفی، اگر در درمان آن ها نباشد، نشان می دهد
[ترجمه گوگل]فرانتس کافکا کاملا اثربخشی هنر را در مقابله با زخم های احساسی، اگر نه در درمان آنها، نشان می دهد

4. But almost immediately Kafka - me, dammit - begins thinking again, and I get out of bed.
[ترجمه ترگمان]اما تقریبا بلافاصله کافکا - من، لعنت - دوباره شروع به فکر کردن می کنم، و از رختخواب بیرون می آیم
[ترجمه گوگل]اما تقریبا بلافاصله کافکا - من، دمدمی - دوباره فکر می کنم، و من از خواب بیدار می شوم

5. Her style is informed by the writings of Kafka, Artaud, and Beckett.
[ترجمه ترگمان]سبک او از نوشته های کافکا، Artaud و بکت مطلع است
[ترجمه گوگل]سبک خود است که توسط نوشته های کافکا، آرتو، و بکت، آگاه است

6. LM: You've mentioned Franz Kafka as one of your major influences.
[ترجمه ترگمان]LM: شما نام فرانز کافکا را به عنوان یکی از تاثیرات اصلی خود ذکر کرده اید
[ترجمه گوگل]LM: شما فرانتس کافکا را یکی از تأثیرات مهم خود نامید

7. Judgement is the representative work of Kafka during his second writing climax, which indicates the formation of Kafkaesque novel .
[ترجمه ترگمان]داوری کار کافکا در دومین نقطه اوج نویسندگی او است که نشان دهنده تشکیل رمان Kafkaesque است
[ترجمه گوگل]قضاوت کارگر نمایندگی کافکا در طول اوج نوشتن دوم خود است، که نشان دهنده تشکیل رمان کافکا است

8. This article also compares LuXun with Kafka through the angle of Expressionism.
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین LuXun را با کافکا در زاویه تجلی گرایی مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین LuXun را با کافکا از طریق زاویه بیانگر مقایسه می کند

9. LM: You've mentioned Franz Kafka as one of your major influences. When did you first read his work? Which works specifically?
[ترجمه ترگمان]LM: شما نام فرانز کافکا را به عنوان یکی از تاثیرات اصلی خود ذکر کرده اید اولین بار کی کار او را مطالعه کردید؟ که به طور خاص کار می کند؟
[ترجمه گوگل]LM: شما فرانتس کافکا را یکی از تأثیرات مهم خود نامید وقتی اولین بار کار خود را خواندید؟ کدام به طور خاص کار می کند؟

10. Franz Kafka : Did any of you actually go up to the castle with Edward?
[ترجمه ترگمان]آیا شما واقعا با ادوارد به قلعه رفتید؟
[ترجمه گوگل]فرانتس کافکا: آیا هر کدام از شما با ادوارد به قلعه می آیند؟

11. The Nazi concentration camp and Kafka s penal colony bears a striking resemblance.
[ترجمه ترگمان]اردوگاه concentration نازی و کلونی جزایی کافکا شباهت چشمگیری به خود دارند
[ترجمه گوگل]اردوگاه کار اجباری نازی و کلیسای مرزی کافکا یک شباهت قابل توجه دارند

12. Franz Kafka, the story goes, encountered a little girl in the park where he went walking daily.
[ترجمه ترگمان]فرانز کافکا در پارک با دختر کوچکی مواجه شد که هر روز به پیاده روی می رفت
[ترجمه گوگل]فرانتس کافکا، داستان می رود، با یک دختر کوچک در پارک روبرو می شود که در آن روز به راهپیمایی می رود

13. Blanchot also draws heavily from Franz Kafka, and his fictional work (like his theoretical work) is shot through with an engagement with Kafka's writing.
[ترجمه ترگمان]Blanchot همچنین به شدت از فرانز کافکا کشیده می شود و اثر خیالی او (مانند کار نظری او)از طریق تعامل با نوشته های کافکا مورد اصابت گلوله قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]بلانچوت نیز به شدت از فرانتس کافکا، و کارهای تخیلی او (مانند کار نظری او) با درگیر شدن با نوشتن کافکا، شلیک می کند

14. Kafka Franz. The metamorphosis. New York: Bantam Books 198
[ترجمه ترگمان]فرانز Franz دگردیسی نیویورک: Bantam کتاب ۱۹۸
[ترجمه گوگل]کافکا فرانتس دگرگونی نیویورک: کتابهای بنتام 198


کلمات دیگر: