کلمه جو
صفحه اصلی

yacht


معنی : کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
معانی دیگر : کشتی خصوصی، قایق تفریحی

انگلیسی به فارسی

کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various sailing or motor-driven vessels used for private cruises, racing, or the like.

- They'll be cruising the Caribbean in their yacht over the holidays.
[ترجمه ترگمان] ان ها در حال گشت و گذار به دریای کارائیب در yacht در تعطیلات خواهند بود
[ترجمه گوگل] آنها در طول تعطیلات در دریای کارائیب خود را در قایق بادبانی خود می گذرانند
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: yachts, yachting, yachted
• : تعریف: to sail, cruise, or race in a yacht.

• tour boat, race boat; large boat; luxury sail or motored boat
sail in a yacht (vessel for private cruising); participate in a yacht race
a yacht is a boat with sails or a motor, used for racing or for pleasure trips.

مترادف و متضاد

کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج (اسم)
yacht

pleasure boat


Synonyms: cabin cruiser, cruiser, ketch, racer, sailboat, sailing boat, sloop, yawl


جملات نمونه

1. a yacht basin
بندرگاه قایق های تجملی

2. a yacht harbor
بندرگاه کشتی های تفریحی

3. a palatial yacht
کشتی تفریحی مجلل

4. a sea yacht
کشتی تفریحی دریارو

5. ramin sails his own yacht
رامین کشتی تفریحی خود را خودش می راند.

6. A huge wave capsized the yacht.
[ترجمه ترگمان]یک موج عظیم قایق بادبانی را واژگون کرد
[ترجمه گوگل]موج بزرگ موجب فرو ریختن قایق بادبانی شد

7. He spent three days adrift on his yacht.
[ترجمه ترگمان] اون سه روز رو توی کشتی خودش غوطه ور کرده بود
[ترجمه گوگل]او سه روز در قایق بادبانی خود گذراند

8. The Queen's yacht was escorted by destroyers.
[ترجمه ترگمان]قایق ملکه توسط destroyers اسکورت می شد
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی ملکه توسط نابودگرها همراه بود

9. We swam out to the yacht.
[ترجمه ترگمان] ما تو قایق شنا کردیم
[ترجمه گوگل]ما به قایق بادبانی رفتیم

10. She invited 750 people aboard the luxury yacht, the Savarona.
[ترجمه ترگمان]او ۷۵۰ نفر را در قایق تفریحی، Savarona دعوت کرد
[ترجمه گوگل]او 750 نفر را در قایق بادبانی لوکس، Savarona دعوت کرد

11. Three people were rescued from a yacht which got into difficulties.
[ترجمه ترگمان]سه نفر از یک قایق بادبانی نجات یافتند که با مشکلاتی مواجه شد
[ترجمه گوگل]سه نفر از یک قایق بادبانی که به مشکلات رسیده بودند نجات یافتند

12. He planned to cross the Pacific by yacht.
[ترجمه ترگمان]او قصد داشت با قایق از اقیانوس آرام عبور کند
[ترجمه گوگل]او قصد دارد از قایقرانی عبور کند

13. The yacht is built of cedar strip planking.
[ترجمه ترگمان]قایق از چوب سدر ساخته شده است
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی از قالب سندر ساخته شده است

14. He righted the yacht and continued the race.
[ترجمه ترگمان]کشتی را راست کرد و مسابقه را ادامه داد
[ترجمه گوگل]او قایق بادبانی را محکم کرد و مسابقه را ادامه داد

15. They picked up the yacht on their radar screen.
[ترجمه ترگمان]آن ها قایق بادبانی را بر روی صفحه رادار خود برداشتند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی صفحه رادار خود قایق های خود را برداشتند

16. The all-female yacht crew made history by becoming the first to sail round the world.
[ترجمه ترگمان]تمام جاشو ان زن کشتی با تبدیل شدن به اولین کشتی به دور دنیا تاریخ را ساختند
[ترجمه گوگل]خدمه قایق بادبانی زنانه، تاریخ را تبدیل به اولین کشتی جهانگرد کرد

17. Hundreds of small boats clustered round the yacht as she sailed into Southampton docks.
[ترجمه ترگمان]صدها قایق کوچک دور قایق جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]صدها قایق کوچک در هنگام فرو رفتن به قایق بادبانی به اسکله های ساحلی آمپول زدند

پیشنهاد کاربران

قایق تفریحی

قایق مسابقه

قایق شخصی

a kind of inflatable boat :D

yacht ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: قایق تفریحی
تعریف: شناوری که از آن برای گشت یا سفر تفریحی و حتی مسابقه استفاده می کنند


کلمات دیگر: