کلمه جو
صفحه اصلی

fabricator


سازنده، جعل کننده، سخن ساز

انگلیسی به فارسی

سازنده


انگلیسی به انگلیسی

• one who fabricates, one who creates or fashions, manufacturer; one who creates false statements or documents, forger

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سازنده اسکلت ساختمان

جملات نمونه

1. Fabricators will try to make their account watertight and will not countenance accepting any blame.
[ترجمه ترگمان]Fabricators سعی خواهند کرد حساب خود را از آب در بیاورند و از قبول هیچ گناهی خودداری کنند
[ترجمه گوگل]Fabricators سعی خواهد کرد که حساب خود را با آب و صحیح نداشته باشد و از هر گونه سرزنشی برخوردار نخواهد شد

2. For example, one fabricator installed an oil trap in the line between the vacuum pump and chamber in a lyophilizer with an internal condenser.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک fabricator یک تله نفتی را در خط بین پمپ خلا و محفظه خلا با یک کندانسور داخلی نصب کرده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک سازنده یک مخزن نفت را در خط بین پمپ خلاء و محفظه در یک لیوفیلاتور با یک کندانسور داخلی نصب کرد

3. A basic 3D printer, also known as a fabricator or "fabber", now costs less than a laser printer did in 198
[ترجمه ترگمان]چاپگر ۳ بعدی، که به عنوان a یا \" شناخته می شود، حالا کم تر از یک چاپگر لیزری در ۱۹۸ دارد
[ترجمه گوگل]یک چاپگر سهبعدی اولیه، همچنین به عنوان سازنده یا Fabber شناخته می شود، در حال حاضر کمتر از یک چاپگر لیزری در سال 198 هزینه می کند

4. This station and fabricator don't undertake any law and joint liability!
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه و fabricator هیچ گونه قانون و مسئولیت مشترک را به عهده نمی گیرند!
[ترجمه گوگل]این ایستگاه و سازنده هیچ قانونی و مسئولیتی مشترک ندارند!

5. A discussion of what technology challenges face the fabricator in creating high-layer count, large format back panels.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد این که چه چالش های فن آوری در ایجاد شمارش با لایه بالایی، پانل های بزرگ پشت قالب بزرگ رو به رو هستند
[ترجمه گوگل]بحث در مورد چالش های فناوری با تهیه کننده در ایجاد شمارنده های لایه ای، پانل های بازپرداخت بزرگ

6. And then the fabricator lays box in custody bottom, having readjusted oneself to a certain extent Steamed Rice again first with the burden, put forth self's strength to press the box cover down.
[ترجمه ترگمان]و سپس جعبه fabricator در کف زندان قرار می گیرد و دوباره با بار دیگر خود را مجددا با بار دیگر تطبیق می دهد و قدرت خود را از دست می دهد تا سرپوش را فشار دهد
[ترجمه گوگل]سپس سازنده جعبه را در پایین نگهداشتن قرار می دهد، با تنظیم مجدد خود به میزان خاص، برنج بخار شده بار دیگر بار اول را با بارگیری، قدرت خود را برای فشار دادن پوشش جعبه

7. LED aglow color concerned in luminosity and fabricator LED material Ho craft, Currently widely used have Hung, green, Lan three plants.
[ترجمه ترگمان]LED که در حال حاضر به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، have، سبز، Lan و ۳ گیاه دارد
[ترجمه گوگل]رنگ سبز LED مربوط به روشنایی و تولید کننده مواد چراغ سبز هو، در حال حاضر به طور گسترده ای استفاده می شود آویزان، سبز، سه گیاه Lan

8. The fabricator shall check the dimensions against actual instruments and devices in the shop, prior to cutting the terminal-box door.
[ترجمه ترگمان]fabricator باید قبل از بریدن در جعبه پایانه، ابعاد را در برابر ابزار و ابزار واقعی در فروشگاه چک کند
[ترجمه گوگل]سازنده باید قبل از برش درب ترمینال جعبه ابعاد دستگاه ها و دستگاه های واقعی را در مغازه بررسی کند

9. Unless otherwise indicated, the fabricator shall install all in-line devices, control panels, and process taps up to and including the primary shutoff valve.
[ترجمه ترگمان]اگر در غیر این صورت نشان داده شود، fabricator تمام دستگاه های خط، پنل کنترل، و شیره ای فرآیند را نصب خواهد کرد و شامل شیر اولیه shutoff می شود
[ترجمه گوگل]بجز در غیر این صورت مشخص می شود، سازنده باید تمام دستگاه های درون خط، پانل های کنترل و شیپورهای پروسس را تا حداکثر و از جمله شیر تعویض اولیه نصب نماید

10. All this affects the weight and thickness of steel that the designer instructs the steel fabricators to supply for the beams.
[ترجمه ترگمان]تمام این موارد بر وزن و ضخامت فولاد تاثیر می گذارد که طراح به فولاد fabricators برای تامین برق کمک می کند
[ترجمه گوگل]همه اینها بر وزن و ضخامت فولاد تاثیر می گذارند که طراح سازندگان فولاد را برای تهیه پرتوها در اختیار می گذارد

11. By agreeing to sell at a fixed price, the fabricator is exposed to price risk. If prices increase, the potential profit may be lost.
[ترجمه ترگمان]با موافقت با فروش با قیمت ثابت، fabricator در معرض خطر قیمت قرار دارد اگر قیمت ها افزایش یابد، سود بالقوه ممکن است از دست برود
[ترجمه گوگل]با موافقت فروش به قیمت ثابت، سازنده در معرض خطر قیمت است اگر قیمت ها افزایش یابد، سود بالقوه ممکن است از بین برود

12. Minimum and secondary spacings are to be determined by the fabricator.
[ترجمه ترگمان]حداقل و فاصله ثانویه را باید توسط the تعیین کرد
[ترجمه گوگل]فاصله های حداقل و ثانویه توسط سازنده تعیین می شود

13. Their participation could help China do in aerospace what it has done in industries ranging from toys to cars: move from a basic fabricator to a global competitor.
[ترجمه ترگمان]مشارکت آن ها می تواند به چین در انجام کاری که در صنایع از اسباب بازی به خودرو انجام شده است، کمک کند: حرکت از یک fabricator پایه به یک رقیب جهانی
[ترجمه گوگل]مشارکت آنها می تواند به چین در زمینه هوا و فضا کمک کند، آنچه در صنایع مختلف از اسباب بازی به اتومبیل ها انجام داده است: از یک سازنده اساسی به یک رقیب جهانی حرکت می کند

پیشنهاد کاربران

بنام خدا
با سلام، به معنی دروغ باف که مترادف آن liar هست.
با سپاس.

سازنده
تولیدکننده


کلمات دیگر: