کلمه جو
صفحه اصلی

vacillant


معنی : جنبنده، اونگی
معانی دیگر : نوسان کننده، نوسانگر، متحرک

انگلیسی به فارسی

نوسان کننده، جنبنده، متحرک، اونگی


تکان دهنده، جنبنده، اونگی


مترادف و متضاد

جنبنده (صفت)
motive, wobbly, motile, vacillant, vibratile

اونگی (صفت)
vacillant, pendular


کلمات دیگر: