کلمه جو
صفحه اصلی

yearbook


معنی : سالنامه، گزارشات سالانه
معانی دیگر : سالکتاب، سال نما (کتابی که هرسال چاپ می شود و حاوی آمار و غیره ی مربوط به سال پیش است)، سالنامه

انگلیسی به فارسی

سالنامه، گزارشات سالانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an annually published book containing information, statistics, and historical data about the previous year.
مشابه: annals

(2) تعریف: a book published by a high school or college that contains pictures and information about the students, school year activities, and the like.

• book published for remembering a past year's events (e.g. in a school)
a yearbook is a book that is published once a year and contains information about the events and achievements of the previous year, usually concerning a particular place or organization.

مترادف و متضاد

سالنامه (اسم)
almanac, yearbook, calendar, annals

گزارشات سالانه (اسم)
yearbook

جملات نمونه

1. The yearbook also noted a sharp drop in reported cases of sexually transmitted disease.
[ترجمه ترگمان]The همچنین به کاهش شدید موارد گزارش شده بیماری مقاربتی اشاره کرد
[ترجمه گوگل]این کتاب سال همچنین کاهش شدید موارد گزارش شده بیماری های منتقله از راه جنسی را ذکر کرد

2. That night, he checked the yearbook.
[ترجمه ترگمان]اون شب، کتاب سال رو چک کرد
[ترجمه گوگل]آن شب او سالنامه را بررسی کرد

3. It is compiling a yearbook of former employees, and claims to have identified about 000 of them.
[ترجمه ترگمان]این سازمان مجموعه ای از کارمندان سابق را گردآوری می کند و ادعا می کند که حدود ۱۰۰۰۰ نفر از آن ها را شناسایی کرده است
[ترجمه گوگل]این یک سالنامه کارکنان سابق را تشکیل می دهد و ادعا می کند که حدود هزار نفر از آنها را شناسایی کرده اند

4. We have just received my daughter's school yearbook in which all pupils were asked the same question.
[ترجمه ترگمان]ما همین الان کتاب سال تحصیلی دخترم را دریافت کرده ایم که همه شاگردان از آن سوال می کردند
[ترجمه گوگل]ما فقط سالنامه مدرسه دخترانه خود را دریافت کرده ایم که در آن تمام دانش آموزان از همان سؤال پرسیدند

5. There are two yearbook portraits side by side.
[ترجمه ترگمان]دو تصویر yearbook در کنار هم وجود دارد
[ترجمه گوگل]دو پرتره سالانه در کنار هم وجود دارد

6. State Statistical Bureau. 2001 Statistical Yearbook [ M ]. Beijing: Statistical Press of China.
[ترجمه ترگمان]اداره آمار دولتی ۲۰۰۱ - Yearbook آماری [ م ] پکن: مطبوعات آماری چین
[ترجمه گوگل]اداره آمار آمریکا 2001 سالنامه آماری [M] آمار رسمی پکن چین

7. Lanzhou Bureau of Statistics. 2008 Lanzhou Statistical Yearbook [ M ]. Beijing: China Statistics Press, 200
[ترجمه ترگمان]اداره آمار Lanzhou ۲۰۰۸ Lanzhou آماری Yearbook [ M ] پکن: مطبوعات آمار چین، ۲۰۰ نفر
[ترجمه گوگل]اداره آمار Lanzhou 2008 سالنامه آماری Lanzhou [M] پرسپکتیو پرس چین، 200

8. I have always kept the yearbook bought at my high school graduation.
[ترجمه ترگمان]من همیشه کتاب سال فارغ التحصیلی دبیرستانم رو نگه داشتم
[ترجمه گوگل]من همیشه سالنامه را در فارغ التحصیلی دبیرستانم خریدم

9. Source: China Statistical Yearbook. The following 3 tables are also from this Book.
[ترجمه ترگمان]منبع: Yearbook آماری چین ۳ جدول زیر نیز از این کتاب هستند
[ترجمه گوگل]سالنامه آماری منبع چین 3 جدول زیر نیز از این کتاب است

10. Source:United Nations Industrial Development Organization International Yearbook of Industrial Statistics 2007; UN Database.
[ترجمه ترگمان]منبع: سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد Yearbook بین المللی آمار صنعتی ۲۰۰۷؛ پایگاه اطلاعاتی سازمان ملل
[ترجمه گوگل]منبع سازمان ملل متحد سازمان توسعه صنعتی سالانه سالانه صنعت آمار 2007؛ پایگاه اطلاعات سازمان ملل متحد

11. Source: International Labour Office Yearbook of Labour Statistics 200
[ترجمه ترگمان]منبع: اداره بین المللی کار، Yearbook نفر از آمار کار
[ترجمه گوگل]منبع بین المللی دفتر کار سالانه 200 سال کار

12. Source: NBS, China Statistical Yearbook, various years; China Statistical Abstract 200
[ترجمه ترگمان]منبع: NBS، China آماری، سال های مختلف؛ چین آماری چکیده ۲۰۰
[ترجمه گوگل]منبع NBS، سالنامه آماری چین، سال های مختلف؛ چین مقیاس خلاصه 200

13. The massive yearbook full - text database is a new type of digital information resources.
[ترجمه ترگمان]پایگاه داده گسترده yearbook یک نوع جدید از منابع اطلاعات دیجیتال است
[ترجمه گوگل]پایگاه داده کامل متن کامل سالنامه عظیم نوع جدیدی از منابع اطلاعات دیجیتال است

14. You still have your high school yearbook.
[ترجمه ترگمان]تو هنوز کتاب سال high رو داری
[ترجمه گوگل]شما هنوز هم سالنامه دبیرستان خود را دارید

15. IV. The units of measurement used in this yearbook are internationally standard measurement units.
[ترجمه ترگمان]۴ واحدهای اندازه گیری مورد استفاده در این yearbook واحدهای اندازه گیری استاندارد بین المللی هستند
[ترجمه گوگل]IV واحدهای اندازه گیری مورد استفاده در این کتاب سال، واحد اندازه گیری استاندارد بین المللی هستند

پیشنهاد کاربران

yearbook ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: سالنامه
تعریف: نشریه‏ای سالانه حاوی شرح وقایع سال گذشته


کلمات دیگر: