معنی : زیاده روی، افراط کاری، فراگرایش، از حد گذرانی معانی دیگر : (به ویژه در سیاست یا مذهب) افراط کاری، فزون روی، فراروی
زیاده روی (اسم)exceeding, self-indulgence, indulgence, extravagance, surfeit, immoderation, intemperance, ultraismافراط کاری (اسم)extremism, ultraismفراگرایش (اسم)ultraismاز حد گذرانی (اسم)ultraism