کلمه جو
صفحه اصلی

habitual criminal

انگلیسی به فارسی

جنایتکار معمولی


انگلیسی به انگلیسی

• repeat offender, lawbreaker who continually reverts to criminal activity

جملات نمونه

1. The new law will ensure that habitual criminals receive tougher punishments than first-time offenders.
[ترجمه ترگمان]قانون جدید تضمین خواهد کرد که مجرمان عادی مجازات های شدیدتری را نسبت به متخلفان بار اول دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]قانون جدید اطمینان حاصل خواهد کرد که مجرمان عادی مجازات های سخت تر از مجرمین اول را دریافت می کنند

2. That habitual criminal has been locked away.
[ترجمه ترگمان] اون مجرم عادی زندانی بوده
[ترجمه گوگل]این جنایتکار معمولی قفل شده است

3. He is a habitual criminal.
[ترجمه ترگمان]او یک جنایتکار معمولی است
[ترجمه گوگل]او یک جنایتکار معمول است

4. The DA decides to charge him as a habitual criminal.
[ترجمه ترگمان]دادستان تصمیم میگیره به عنوان یه مجرم عادی بهش حمله کنه
[ترجمه گوگل]DA تصمیم می گیرد که او را به عنوان یک جنایتکار معمولی محکوم کند

5. Beginning of the month starts the financial closing time, It's very busy, old malady habitual criminal, the plan weekend makes the massage.
[ترجمه ترگمان]آغاز ماه زمان بسته شدن مالی را آغاز می کند، آن بسیار شلوغ، بیماری قدیمی معتاد است، آخر هفته برنامه ماساژ را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]شروع ماه شروع زمان بسته شدن مالی است، بسیار مشغول است، جنایتکار قدیمی عادت قدیمی، برنامه آخر هفته باعث ماساژ می شود

6. This is very encouraging one side, the human, because ignorant, therefore ignorant, because ignorant, therefore the habitual criminal is wrong.
[ترجمه ترگمان]این خیلی دلگرم کننده است، انسان چون نادان است، چون نادان است، به خاطر این که نادان است، این جنایتکار معمولی اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]این بسیار دلگرم کننده یک طرف است، انسان، چرا که نادان است، بنابراین نادان است، چرا که نادان است، بنابراین جنایتکار معمولی اشتباه است

7. Negative transformation leads to repeated crimes and eventually, the actor becomes a habitual criminal.
[ترجمه ترگمان]تبدیل منفی منجر به جرم های تکرار شده و در نهایت، این بازیگر به یک مجرم عادی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]تحول منفی به جنایات مکرر منجر می شود و در نهایت، بازیگر تبدیل به یک جنایتکار معمولی می شود

8. By them we may know what the state of the habitual criminal is, what the state of the lunatic, the animal, the devil is.
[ترجمه ترگمان]با این همه می توانیم بدانیم که وضع جنایتکاران عادی چه است، چه وضع دیوانه و حیوانی است
[ترجمه گوگل]با آنها می توانیم بدانیم که وضعیت جنایتکار عادی چیست، حالت غریبه، حیوان، شیطان است

9. Tillie is being held in the Wayne County Jail facing kidnapping, assault with intent to murder, child abuse, felony firearms and habitual criminal charges.
[ترجمه ترگمان]Tillie در زندان وین کانتی که با آدم ربایی، حمله به قصد قتل، سو استفاده از کودکان، حمل سلاح گرم و اتهامات جنایی عادی مواجه است، نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]تیله در زندان وین کانتی به سرقت رفته است، با قصد قتل، سوء استفاده از کودکان، اسلحه های جنایتکار و اتهامات جنایی عادی نگهداری می شود


کلمات دیگر: