کلمه جو
صفحه اصلی

quantum jump


(مجازی) جهش بزرگ، پیشرفت چشمگیر، (فیزیک - فزونی ناگهانی انرژی اتم یا ملکول) جهش کوانتومی، کوانتوم جهش، چنده پرش

انگلیسی به فارسی

پرش کوانتومی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sudden change in the energy level of an atom or molecule.

(2) تعریف: any abrupt change or advance in a program, policy, or the like; quantum leap.

جملات نمونه

1. This process is called a quantum jump.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند جهش کوانتومی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این فرآیند یک جهش کوانتومی نامیده می شود

2. Using quantum jump technique, the atomic system be projected to a entangled state with certain probability.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک پرش کوانتومی، پیش بینی می شود که سیستم اتمی با احتمال خاصی در یک حالت درگیر قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش پرش کوانتومی، سیستم اتمی به یک وضعیت متصل با احتمال خاصی پیش بینی می شود

3. The birth of the Nautilus literally added a new dimension to undersea warfare. . . some admirals to so far as to call it a "quantum jump" comparable to the shift from sail to steam.
[ترجمه ترگمان]ظهور ناتیلوس به معنای واقعی بعد جدیدی به جنگ های دریایی را اضافه کرد بعضی از admirals to تا کنون آن را \"پرش کوانتومی\" با تغییر بادبان به سمت بخار می نامند
[ترجمه گوگل]تولد ناتیلوس، به معنای واقعی کلمه یک بعد جدید برای جنگ زیردریایی را اضافه کرد برخی از دریاسالار تا آنجا که این نام را 'پرش کوانتومی' نامید، قابل مقایسه با تغییر از بادبان به بخار است

4. This is urgent to create the necessary quantum jump which we need to be born to ourselves.
[ترجمه ترگمان]این کار برای ایجاد جهش کوانتومی لازم که باید برای خودمان به وجود آید، ضروری است
[ترجمه گوگل]این فوری برای ایجاد جهش کوانتومی ضروری است که ما باید برای خودمان متولد شویم

5. By quantum jump method, we find that the corrections to its phase for the no-jump trajectory are different when considering adiabatic and nonadiabatic evolutions.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش جهش کوانتومی، می بینیم که اصلاحات در فاز خود برای مسیر پرش بدون پرش با در نظر گرفتن تحولات adiabatic و nonadiabatic متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]با روش پرش کوانتومی، ما دریافتیم که اصلاحات در فاز آن برای مسیر بدون پرش، با در نظر گرفتن تحولات آدیاباتیک و غیر آدیاباتیک متفاوت است

6. In the last 50 years, our strategic forces made quantum jumps in effectiveness that surpassed anything the Soviet Union could do.
[ترجمه ترگمان]در ۵۰ سال گذشته، نیروهای استراتژیک ما جهشی کوانتومی در میزان تاثیرگذاری داشتند که از هر چیزی که اتحاد جماهیر شوروی می توانست انجام دهد پیشی گرفت
[ترجمه گوگل]در 50 سال گذشته، نیروهای استراتژیک ما در زمینه اثربخشی جهش کوانتومی انجام دادند که بیش از هر چیزی که اتحاد شوروی می توانست انجام دهد

7. To this end, Coke put up vending machines at every street corner. Sales took a quantum jump and Pepsi has never quite caught up since.
[ترجمه ترگمان]در این پایان، \"کوکاکولا\" دستگاه های فروش اتوماتیک را در هر گوشه خیابان پخش می کرد فروش جهش کوانتومی و Pepsi را هرگز از آن زمان به بعد انجام نداده است
[ترجمه گوگل]برای این منظور، کک در هر گوشه خیابانی ماشین آلات تلوانح را قرار داده است فروش یک پرش کوانتومی را طی کرد و پپسی از آن زمان تاکنون هیچگاه دست نیافتنی است

8. The congregativeness and pervasion effects of the city caused the quantum jump of Xia civilization.
[ترجمه ترگمان]اثرات congregativeness و pervasion شهر باعث جهش کوانتومی در تمدن Xia شد
[ترجمه گوگل]اثرات جسورانه و نفوذ شهر باعث پرش کوانتومی تمدن زیا شد

9. In the next ten years, there is being a quantum jump in Intelligent Instrument technology.
[ترجمه ترگمان]در ده سال آینده، یک جهش کوانتومی در فن آوری ابزار هوشمند وجود دارد
[ترجمه گوگل]در ده سال آینده، پرش کوانتومی در تکنولوژی هوشمند ابزار وجود دارد

10. Reviewing the development history of mankind from industrial revolution to technology revolution and then to knowledge economy, every quantum jump is closely related to education.
[ترجمه ترگمان]با مرور تاریخ توسعه انسانی از انقلاب صنعتی به انقلاب تکنولوژی و سپس به اقتصاد دانش، هر پرش کوانتومی رابطه نزدیکی با آموزش دارد
[ترجمه گوگل]بررسی سابقه توسعه بشریت از انقلاب صنعتی به انقلاب تکنولوژیک و سپس اقتصاد دانش، هر پرش کوانتومی به آموزش و پرورش نزدیک است

11. Our object is to draw attention to those areas responsible for the quantum jump in sophistication, improved cosmetic attributes and safety of today's products.
[ترجمه ترگمان]هدف ما جلب توجه به آن نواحی است که مسئول جهش کوانتومی در پیچیدگی، بهبود ویژگی های آرایشی و ایمنی محصولات امروزی هستند
[ترجمه گوگل]هدف ما جلب توجه به مناطقی است که مسئول پرش کوانتومی در پیچیدگی، بهبود ویژگی های لوازم آرایشی و ایمنی محصولات امروز هستند

پیشنهاد کاربران

quantum jump ( فیزیک )
واژه مصوب: پرش کوانتومی
تعریف: گذار سامانۀ کوانتومی از یک حالت مانا به حالت مانای دیگر براثر جذب یا گسیل انرژی


کلمات دیگر: