کلمه جو
صفحه اصلی

irradiation


معنی : پرتو افکنی
معانی دیگر : (به ویژه در مورد اشعه ی ایکس و اتمی و غیره) پرتوزدگی، تابش زدگی، پرتوزده سازی، برتابش، پرتوافشانی، (نورشناسی: بزرگ نمایی ظاهری شی نورانی که زمینه ی آن تاریک یا سیاه است) بزرگنمایی نوری

انگلیسی به انگلیسی

• radiation; radiance; spiritual enlightenment; beam of light; exposure to radiation

اسم ( noun )
(1) تعریف: emission of electromagnetic radiation, or the state of being exposed to such radiation.

(2) تعریف: medical use of radiation, as in treatment or diagnosis.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] تابش دهی
[سینما] درخشندگی
[بهداشت] پرتوتابی
[پلیمر] تابش دهی

مترادف و متضاد

پرتو افکنی (اسم)
radiance, radiancy, irradiation

جملات نمونه

1. the irradiation of fruits makes them last longer
تابش زده سازی میوه جات دوام آنها را بیشتر می کند.

2. During irradiation, food is exposed to gamma rays from sources such as cobalt 60 or cesium 13
[ترجمه ترگمان]در طول پرتوافکنی، غذا در معرض پرتوه ای گاما از منابع چون کبالت ۶۰ یا سزیم قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در طول تابش، مواد غذایی به اشعه گاما از منابع مانند کبالت 60 یا سزیم 13 منتهی می شود

3. Isotron of Swindon was granted the first irradiation licence to preserve food.
[ترجمه ترگمان]Isotron of Swindon اولین مجوز تشعشع برای حفظ غذا بود
[ترجمه گوگل]ایزوترن سوئدون اولین مجوز برای محافظت از غذا را دریافت کرد

4. Abnormalities of human chromosomes following therapeutic irradiation.
[ترجمه ترگمان]Abnormalities از کروموزوم های انسان پس از تابش درمانی
[ترجمه گوگل]ناهنجاریهای کروموزوم انسانی بعد از تابش درمانی

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

6. Diets sterilized by irradiation are commercially available.
[ترجمه ترگمان]Diets که با پرتوافکنی استریل شده، به صورت تجاری در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]رژیم های غذایی که از طریق اشعه پر از استریل هستند، در دسترس هستند

7. Ulcers are induced by irradiation of the lower mediastinum.
[ترجمه ترگمان]Ulcers با تابش نور mediastinum پایینی ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]زخم ها بواسطه پرتودرمانی متوسط ​​Mediastinum ایجاد می شود

8. Irradiation presents environmental dangers.
[ترجمه ترگمان]Irradiation خطرات محیطی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پرتودرمانی خطرات زیست محیطی را تهدید می کند

9. Conclusion:HDR brachytherapy with external irradiation for the cervix carcinoma is an effective method. To improve tumor control and reduce complication rate more research is necessary.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آنالیز HDR با تابش خارجی برای سرطان دهانه رحم یک روش موثر است برای بهبود کنترل تومور و کاهش نرخ پیچیدگی، تحقیقات بیشتری لازم است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: برشیتراپی HDR با تابش خارجی برای سرطان دهانه رحم یک روش موثر است برای بهبود کنترل تومور و کاهش میزان عوارض، تحقیقات بیشتر ضروری است

10. Laser microbeam irradiation of both nucleoli in interphase cells 30 hr before mitosis, and nucleoli in preprophase cells resulted in the formation of micronucleoli after mitosis.
[ترجمه ترگمان]الکترودهای لیزری هم در سلول های interphase در ۳۰ ساعت قبل از mitosis، و nucleoli در سلول های preprophase منجر به تشکیل of بعد از mitosis شدند
[ترجمه گوگل]تابش میکروب لیزر هر دو هسته ای در سلول های اینترفاز 30 ساعت قبل از میتوز، و هسته های سلول در سلول های پیش پروفا منجر به تشکیل micronucleoli پس از mitosis

11. CONCLUSION:The result confirmed that FAC can alleviate irradiation damage induced by gamma-ray, which might be associated with ameliorating antioxidant level and protecting DNAin caryon.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتیجه تایید کرد که FAC می تواند صدمات تشعشع ناشی از اشعه گاما را کاهش دهد، که ممکن است با سطح آنتی اکسیدان ameliorating و حفاظت از DNAin caryon مرتبط باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: نتایج تایید کرد که FAC میتواند آسیب اشعه ای که توسط گامای اشعه ایجاد می شود را کاهش دهد، که ممکن است با کاهش سطح آنتی اکسیدانی و محافظت از DNA کانیون همراه باشد

12. Available irradiation range of laser irradiator influences the efficiency of weapon system of laser half initiative end guilding shell.
[ترجمه ترگمان]محدوده تابش موجود از irradiator لیزر بر کارایی سیستم سلاح نیمه ابتکاری laser لیزری تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]محدوده تابش در دسترس از تابش اشعه لیزر بر کارایی سیستم اسلحه نهایی لیزر نیمه خاتمه دادن به پوسته خنثی تاثیر می گذارد

13. The technique has been to mutate the genes by irradiation or chemicals.
[ترجمه ترگمان]این روش برای تغییر ژن ها به وسیله تابش یا مواد شیمیایی انجام شده است
[ترجمه گوگل]این روش ژن ها را با استفاده از اشعه یا مواد شیمیایی جهش یافته است

14. The primary lesion is generally treated with pituitary surgery or irradiation, or both.
[ترجمه ترگمان]ضایعه اصلی عموما با عمل جراحی هیپوفیز و یا تابش یا هر دو درمان می شود
[ترجمه گوگل]ضایعه اولیه به طور کلی تحت عمل جراحی هیپوفیز یا تابش قرار می گیرد، یا هر دو

The irradiation of fruits makes them last longer.

تابش‌زده‌سازی میوه‌ها، دوام آنها را بیشتر می‌کند.


پیشنهاد کاربران

نورافشانی،

پرتو افکنی


کلمات دیگر: