کلمه جو
صفحه اصلی

envelope


معنی : پوشش، جام، لفاف، پاکت، پاکت نامه، حلقهء گلبرگ
معانی دیگر : پاکت (برای نامه)، (صفحه ی گرامافون و غیره) لفاف، پیراگیر، پیراگیره

انگلیسی به فارسی

پاكت نامه، پاکت، پوشش، پاکت نامه، لفاف، جام، حلقهء گلبرگ


پاکت‌نامه، پوشش، لفاف، جام، حلقه گلبرگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a folded paper wrapper made to enclose an object such as a letter, esp. for mailing.

- She addressed and sealed the envelope, and then placed a stamp on the face of it.
[ترجمه niloo] او آدرس رو نوشت و پاکت نامه رو محکم بست، و روی اون تمبر رو گذاشت.
[ترجمه نیلو] او آدرس را نوشت و پاکت نامه را ( محکم ) بست و تمبر را روی آن قرار داد.
[ترجمه ترگمان] پاکت را مهر کرد و مهر و موم کرد و روی صورتش مهر زد
[ترجمه گوگل] او نامه را محکم و مهر و موم کرد و سپس یک مهر روی صورتش گذاشت

(2) تعریف: anything that covers, wraps, encloses, or surrounds.
مشابه: surround

- the envelope of heaven
[ترجمه ترگمان] پاکت آسمان
[ترجمه گوگل] پاکت آسمان

• paper wrapper in which letters are sealed and sent
an envelope is the rectangular paper cover in which you send a letter through the post.
an envelope is also a substance that covers another object, completely enclosing it.

دیکشنری تخصصی

[سینما] پوشش لامپ / حباب
[عمران و معماری] پوش - پوشش
[کامپیوتر] پاکت 1- ( در یک برنامه ی ترسیم ) محیط خیالی یک شیء که آن را محصور کرده است . می توانید پاکت را ویرایش کنید . از شکل مستطیلی به شکل منحنی دار تبدیل نمایید و در نتیجه محتویات درون آن را از شکل بیندازید . 2. ( درمهندسی ) حدودی که توسط محدویت های فیزیکی یا تکنیکی تحمیل می شود . نام ( پاکت ) به این دلیل انتخاب شده است که چنین محدودیتهایی را مانند محیط یک ناحیه در گراف می توان . می توان مجسم کرد . افشار دادن پاکت یعنی کارکردن در نزیدیک محدوده ها . - پاکت بسته .
[برق و الکترونیک] پوش - حباب ؛پوش 1. پوشش شیشه ای یا فلزی لامپ الکترونی . 2. منحنی ای که از اتصال نقاط اوج نمودار مربوط به شکل موج سیگنال حامل مدوله شده «ار-اف» به دست می آید .
[ریاضیات] پوش

مترادف و متضاد

پوشش (اسم)
gear, roof, span, shield, cover, armature, coverage, envelopment, coating, covering, overlay, sconce, mantle, robe, capsule, theca, camouflage, capping, sheathing, casing, tunic, casement, incrustation, gaberdine, coverture, shroud, envelope, shale, integument, involucre, involucrum, revetment, roofing

جام (اسم)
beaker, cup, bowl, chalice, grail, goblet, glass, envelope, cupel

لفاف (اسم)
cover, envelopment, envelope, wrapper, wrapping, sheeting, filling, folder, padding

پاکت (اسم)
cover, envelope, pocket

پاکت نامه (اسم)
envelope

حلقهء گلبرگ (اسم)
envelope

wrapper


Synonyms: bag, box, case, casing, cloak, coat, coating, container, cover, covering, enclosure, hide, jacket, pocket, pouch, receptacle, sheath, shell, skin, vesicle, wrapping


جملات نمونه

1. an envelope of air around the earth
پوششی از هوا در اطراف کره زمین

2. each envelope contained several enclosures
هر پاکت حاوی چندین ضمیمه بود.

3. they envelope meat in vine leaves
آنها گوشت را در برگ مو می پیچند.

4. a self-sealing envelope
پاکت خودچسب

5. a stamped envelope
پاکت تمبر خورده

6. in the envelope
در پاکت

7. a stamped, self-addressed envelope
پاکت تمبردار و حاوی نشانی فرستنده

8. the flap of this envelope is torn
در این پاکت پاره شده است.

9. write the address on the envelope
نشانی را روی پاکت بنویس.

10. cyrus put the letter in an envelope and sealed it
سیروس نامه را در پاکت گذاشت و در آن را چسباند.

11. he folded the letter in an envelope and mailed it
نامه را در پاکت گذاشت و پست کرد.

12. she removed the stamps from the envelope
تمبرها را از پاکت کند.

13. to stick a stamp on the envelope
روی پاکت تمبر چسباندن

14. he crammed so many letters in the envelope that it tore
او آنقدر نامه در پاکت چپاند که پاکت پاره شد.

15. the ransom (money) was placed in an envelope
باج را در یک پاکت گذاشتند.

16. don't forget to stick a stamp on the envelope
فراموش نکن که روی پاکت تمبر بچسبانی.

17. He took a used envelope bearing an Irish postmark.
[ترجمه ترگمان]او یک پاکت استفاده کرد که روی مهر تمبر ایرلندی نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]او پاکت استفاده شده با یک علامت ایرلندی را برداشت

18. She affixed a stamp to the envelope.
[ترجمه ترگمان]مهر را روی پاکت گذاشت
[ترجمه گوگل]او مهر را به پاکت گذاشت

19. I put the letter in the envelope and placed it on the pile.
[ترجمه ترگمان]نامه را در پاکت گذاشتم و روی توده گذاشتم
[ترجمه گوگل]نامه را در پاکت گذاشتم و روی شمع گذاشتم

20. This envelope is made from recycled paper.
[ترجمه ترگمان]این پاکت از روی کاغذ recycled ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این پاکت از کاغذ بازیافت شده ساخته شده است

21. Please enclose a stamped addressed envelope if you would like a reply.
[ترجمه ترگمان]لطفا یک پاکت پر مهر و مهر و مهر را به او بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا یک پاکت نامه خطاب شده را ضمیمه کنید اگر یک پاسخ را می خواهید

22. The envelope is addressed to Jack Johnson, Esq.
[ترجمه ترگمان]این پاکت خطاب به جک جانسون بود
[ترجمه گوگل]این پاکت به جک جانسون، Esq اشاره دارد

23. I recognised her handwriting on the envelope.
[ترجمه ardalan] دست خط او را روی پاکت تشخیص دادم
[ترجمه ترگمان]خطی را که روی پاکت بود شناختم
[ترجمه گوگل]دستنامه اش را بر روی پاکت شناختم

an envelope of air around the earth

پوششی از هوا در اطراف کره‌ی زمین


Write the address on the envelope.

نشانی را روی پاکت بنویس.


پیشنهاد کاربران

پاکت نامه

پوشش
مکان قرارگیری نامه

جواب پاکت نامه

پوش - منحنی پوش

پاکت نامه
پوشش

پوشش

For example, Nuclear envelope = پوشش هسته ای

محل جای گیری پاکت نامه

فراگیر شدن، آشکار شدن

در آغوش کشیده شدن

پاکت

فرا گرفتن
احاطه کردن

پوش طیف ( در مورد پردازش گفتار )

محدودیت

پاکت پول هم میشه

پیراگیریدن = to envelope


کلمات دیگر: