grainy

1. The film is shot in grainy black and white.

[ترجمه ترگمان]فیلم به رنگ سیاه و سفید است
[ترجمه گوگل]فیلم گرفته شده در دانه های سیاه و سفید است

2. Do not use a grainy mustard.

[ترجمه ترگمان] از یه خردل دان استفاده نکن
[ترجمه گوگل]از خردل دانه ای استفاده نکنید

3. Below the fold was a grainy photograph taken on primary night.

[ترجمه ترگمان]عکس زیر آن یک عکس دانه دانه است که در شب اولیه گرفته شده است
[ترجمه گوگل]در زیر جلد یک عکس دانه در شب اولیه گرفته شد

4. It also includes a grainy, retouched photograph of the man holding the death mask in his hands.

[ترجمه ترگمان]همچنین شامل یک عکس grainy و retouched از مردی است که ماسک مرگ را در دستانش نگه داشته است
[ترجمه گوگل]این همچنین حاوی عکس دانه ای، رتوچ شده از مردی است که ماسک مرگ را در دست دارد

5. Walls are covered with grainy blow-ups of sleek-jawed Latin athletes.

[ترجمه ترگمان]دیوارها با ضربات شدیدی از ورزش کاران لاتینی آرواره دار پوشیده شده اند
[ترجمه گوگل]دیوارها با انفجار دانه ای از ورزشکاران لاتین براق و براق پوشانده شده اند

6. Zimmermann lavishes expression on the Debussy, but his grainy tone and constant throbbing vibrato tend to smother the music.

[ترجمه ترگمان]به آرامی به درون دبوسی ۱ اشاره می کند اما صدای grainy و throbbing مدام در حال خفه کردن موسیقی است
[ترجمه گوگل]Zimmermann بیان در دبوسی را تحسین می کند، اما آهنگ زرد و تکان دهنده vibrato خود را تمایل به موسیقی را خفه می کند

7. Aged Gruyere: Five years old, this cheese is grainy and piquant with a sweet, long finish.

[ترجمه ترگمان]سن Gruyere: پنج سال سن، این پنیر با یک پایان شیرین و طولانی دانه دانه و هیجان انگیز است
[ترجمه گوگل]Aged Gruyere: پنج ساله، این پنیر دانه ای و پیکان با شیرین، پایان طولانی است

8. The photo is a grainy collage of blacks and whites, with dots and lines scratched across the murky background.

[ترجمه ترگمان]عکس، ترکیبی دانه دانه از سیاه پوستان و سفید پوست است، با نقطه ها و خطوط روی پس زمینه تیره خراش برداشته است
[ترجمه گوگل]عکس کولاژ دانه ای از سیاه و سفید و سفید، با نقطه و خطوط در سراسر پس زمینه تیره خراشیده است

9. Dirt encrusted on the bus window gave a grainy texture to the scenery.

[ترجمه ترگمان]کثیفی که روی پنجره اتوبوس پوشانده شده بافت دانه دانه به منظره می داد
[ترجمه گوگل]خاکی که در پنجره اتوبوس پوشانده شده بود بافت دانه ای را به مناظر تبدیل کرد

10. The grainy sand had gone from under his feet.

[ترجمه ترگمان]ماسه درخشان از زیر پای او ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]شن و ماسه دانه زیر پای خود رفته بود

11. That was before his political opponent grainy video of Allen to the YouTube Web site.

[ترجمه ترگمان]این مساله پیش از آن بود که رقیب سیاسی اش، آلن را به وب سایت یوتیوب معرفی کند
[ترجمه گوگل]این پیش از ویدیوی غول پیکر سیاسی آلن در وب سایت YouTube بود

12. A FEW grainy smudges and computer-generated blobs are not much to look at.

[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از لکه های سیاه و تصویر شده کامپیوتری خیلی برای نگاه کردن به آن کافی نیستند
[ترجمه گوگل]چند لکه دانه و لکه های کامپیوتری ایجاد نشده است

13. This means there's no grainy, or realistic quality to the stonework.

[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که هیچ کیفیت دانه دانه یا واقع گرایانه ای برای stonework وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که هیچ سنگی و یا کیفیت واقعی برای سنگ کاری وجود ندارد

14. Add a dot pattern, a grainy black pattern or deep black shadows.

[ترجمه ترگمان]یک الگوی نقطه ای، یک الگوی سیاه و یا سایه سیاه عمیق را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]یک الگوی دایره ای، یک الگوی سیاه دانه ای یا سایه های سیاه سیاه را اضافه کنید

15. The photographs were grainy and indistinct.

[ترجمه ترگمان]عکس ها روشن و نامشخص بودند
[ترجمه گوگل]عکس ها براق و ناپایدار بودند

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران