1. intermediate algebra
جبر (و مثلثات) در سطح متوسط (میانی)
2. intermediate compound
ترکیب واسطه
3. intermediate french courses
کلاس های فرانسه در سطح متوسط
4. intermediate stage of growth
مرحله ی میانی رشد
5. intermediate stops on a journey
توقف های میان راه در طی سفر
6. intermediate value
ارزش میانی
7. intermediate gear
(مکانیک) دنده (یا چرخ دنده ی) میانی
8. intermediate results
پی آیندهای میانی،نتایج میانه
9. a dye intermediate
ماده ی میانی رنگ
10. clothes of intermediate sizes
لباس های میان اندازه (اندازه ی وسط)
11. goods of intermediate quality
کالاهای با مرغوبیت حد وسط
12. The pupa is at an intermediate stage of development; it is intermediate between the egg and the adult butterfly.
[ترجمه ترگمان]pupa در مرحله میانی رشد است؛ بین تخم مرغ و پروانه بزرگ سال میانی است
[ترجمه گوگل]pupa در مرحله ای از رشد است؛ بین تخم مرغ و پروانه بالغ متوسط است
13. Setting intermediate goals and providing an assessment of them is another way that feedback can help the student adjust her learning.
[ترجمه ترگمان]تعیین اهداف میانی و ارائه یک ارزیابی از آن ها یک روش دیگر است که بازخورد می تواند به دانش آموزان کمک کند یادگیری خود را تعدیل کند
[ترجمه گوگل]تعیین اهداف میانجی و ارائه ارزیابی از آنها یکی دیگر از راه هایی است که بازخورد می تواند به دانش آموز کمک کند تا یادگیری خود را تنظیم کند
14. Between 2 and around 6 is an intermediate zone which is fine provided the patient has no other risk factors.
[ترجمه ترگمان]بین ۲ تا ۶ یک منطقه میانی است که برای بیمار مناسب است و هیچ عامل ریسک دیگری ندارد
[ترجمه گوگل]بین 2 تا 6، یک ناحیه میانی است که خوب است و بیمار هیچ فاکتور خطر دیگری ندارد
15. Yet this is only one intermediate event among the numerous reverberating consequences of social work intervention.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تنها یک رویداد میانی در میان چندین پیامد مداخله اجتماعی است
[ترجمه گوگل]با این حال، این فقط یک رویکرد بینابینی است که در میان عواقب ناگوار متعدد مداخله در کارهای اجتماعی وجود دارد
16. Intermediate and advanced teaching in the main areas continues in the second- and third-year courses.
[ترجمه ترگمان]آموزش متوسطه و پیشرفته در مناطق اصلی در دوره های دوم و سوم ادامه دارد
[ترجمه گوگل]تدریس متوسطه و پیشرفته در زمینه های اصلی در دوره های دوم و سوم ادامه دارد
17. His scripts represent an intermediate stage in the process.
[ترجمه ترگمان]متن او یک مرحله میانی در این فرآیند است
[ترجمه گوگل]اسکریپت هایش نشان دهنده یک مرحله متوسط در روند است
18. Their properties are in some ways intermediate between those of the skeletal muscles and the smooth muscles found in other phyla.
[ترجمه ترگمان]خواص آن ها در برخی روش ها بین ماهیچه های اسکلتی و ماهیچه های نرم یافت می شود که در مناطق دیگر یافت می شوند
[ترجمه گوگل]خواص آنها در برخی موارد از میان عضلات اسکلتی و عضلات صاف در سایر فیش ها بین می گذارند