کلمه جو
صفحه اصلی

fixer


معنی : دلال، کارچاق کن، دوای ثبوت عکاسی
معانی دیگر : شخص یا چیزی که درست یا ثابت یا ایستا می کند (رجوع شود به: fix)، (تداعی منفی) کار چاق کن، دلال در رشوه خواری یا پارتی بازی و غیره، دلاله (که کارش یافتن همسر برای دیگران است)، همسر یاب

انگلیسی به فارسی

دلال، کارچاق کن، دوای ثبوت عکاسی


رفع اشکال، دلال، کارچاق کن، دوای ثبوت عکاسی


انگلیسی به انگلیسی

• one who fixes or arranges (especially illegally); substance which stabilizes or fixes in place

دیکشنری تخصصی

[سینما] داروی ثبوت

مترادف و متضاد

دلال (اسم)
mediator, go-between, broker, dealer, fixer, monger, middleman, chapman, solicitor-general

کارچاق کن (اسم)
fixer, jobber

دوای ثبوت عکاسی (اسم)
fixer

جملات نمونه

1. John Wakeham seems certain to become the fixer the Prime Minister will need at election time.
[ترجمه ترگمان]جان Wakeham ظاهرا مطمئن به نظر می رسد که معاون نخست وزیر در زمان انتخابات به آن نیاز دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد جان ویکهام به این موضوع تبدیل شود که نخست وزیر در زمان انتخابات نیاز دارد

2. As Quigley, the entrepreneurial fixer, he brought warmth and an understanding of human weakness to the character.
[ترجمه ترگمان]به عنوان Quigley، دلال entrepreneurial، او گرما و درک ضعف انسانی را برای شخصیت به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]همانطور که Quigley، سازنده کارآفرینی، او گرمی و درک ضعف انسان را به شخصیت آورد

3. I suspect your fixer is a crook.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که دلال شما یه کلاهبرداری
[ترجمه گوگل]من مشکوکم که فیس بوک شما کج است

4. Peter - Geeky fixer who eats peoples'brains.
[ترجمه ترگمان]پیتر - Geeky، دلال حراج، که مغز مردم را می خوره
[ترجمه گوگل]پیتر - جریمه کننده Geeky که مغز مردم را می خورد

5. We're more like " fixer upper class. "
[ترجمه ترگمان]ما بیشتر شبیه \"طبقه بالای fixer\" هستیم
[ترجمه گوگل]ما بیشتر شبیه کلاس بالا '

6. Developer, Fixer no liquid can also cause the film to the right.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده، بدون مایع نیز می تواند باعث ایجاد این فیلم در سمت راست شود
[ترجمه گوگل]توسعه دهنده، Fixer هیچ مایع همچنین می تواند فیلم را به سمت راست است

7. Developer, Fixer no suitable solution can also cause the film.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده و توسعه دهنده هیچ راه حل مناسبی برای این فیلم وجود ندارد
[ترجمه گوگل]توسعه دهنده، Fixer هیچ راه حل مناسب نیز می تواند باعث فیلم شود

8. "Business Fixer" is too slangy and "Business Transformer" is too grandiose.
[ترجمه ترگمان]\"Fixer تجاری\" بیش از حد پیچیده است و \"ترانسفورماتور کسب وکار\" بیش از حد grandiose است
[ترجمه گوگل]'Fixer کسب و کار' بیش از حد آهسته است و 'ترانسفورماتور کسب و کار' بسیار غم انگیز است

9. Developer, Fixer liquid stale and there is not enough - fixing incomplete can make films.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده، Fixer، و توسعه کافی نیست و تعمیر کافی کافی نیست
[ترجمه گوگل]توسعه دهنده، Fixer مایع قدیمی است و به اندازه کافی وجود ندارد - تعمیر ناقص می تواند فیلم

10. Processing: ecoup machine of developer, fixer, washing roller clean.
[ترجمه ترگمان]پردازش: ماشین توسعه دهنده، fixer، و washing تمیز
[ترجمه گوگل]پردازش: ماشین ecoup از توسعه، fixer، رولینگ شستشو تمیز

11. Methods With an external fixer with sensors and instrument, an experiment was studied on dynamic stiffness with the tibias.
[ترجمه ترگمان]روش ها با یک دلال خارجی به همراه سنسورها و ابزار، یک آزمایش بر روی سفتی دینامیکی با the بررسی شد
[ترجمه گوگل]روش ها با استفاده از یک دستگاه خارجی با سنسور و ابزار، یک آزمایش بر روی سختی پویا با لوبی ها مورد مطالعه قرار گرفت

12. Finding a good fixer can be very tricky, and we find them in various ways.
[ترجمه ترگمان]یافتن یک دلال خوب می تواند بسیار مشکل باشد، و ما آن ها را به روش های مختلف می یابیم
[ترجمه گوگل]پیدا کردن یک حلقه خوب می تواند بسیار دشوار باشد و ما آنها را به روش های مختلفی پیدا می کنیم

13. Developer, Fixer photographic films when placed in fixing basin, be aware that after the two - story house.
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده، Fixer فیلم های عکاسی هنگامی که در حوزه تعمیر قرار دارند، باید از این موضوع آگاه باشند که بعد از این خانه دو طبقه
[ترجمه گوگل]توسعه دهنده، فیلم های عکاسی Fixer هنگام قرار دادن در حوضچه تعمیر، آگاه باشید که پس از خانه دو طبقه

14. In photography, removing fixer and unexposed silver salts from photographic film and papers.
[ترجمه ترگمان]در عکاسی، از بین بردن نمک های fixer و unexposed از فیلم و کاغذ عکاسی
[ترجمه گوگل]در عکاسی، از بین بردن نمک های نقره ای و غیر فلزی از فیلم های عکاسی و مقالات

15. Conclusion The treatment of outside fixer to brain paralysis convulsive equinovarus is easy and effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری درمان خارج از مسکن برای فلج مغزی convulsive equinovarus آسان و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری درمان بیرونی بیمار به اختلال مغزی عضله ساز تشنجی آسان و موثر است

پیشنهاد کاربران

واسطه

به نقل از هزاره:
1 - ( عکاسی ) داروی ثبوت
2 - ( محاوره ) کارچاق کن، دلال
3 - ( عامیانه ) ساقی، دلال موادمخدر

کلاهبرداران قضایی

کار چاق کن؛ حلال مشکلات


کلمات دیگر: