غلظت
graininess
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• being grainy, being granular, quality of having grains
دیکشنری تخصصی
[سینما] آجیدگی - دانه دانه بودن
[برق و الکترونیک] اثر دانه دانه ای اثر زیری که در یک تصویر عکاسی در شرایط خاص به دلیل وجود دانه های نقره ای مشاهده می شود.
[نساجی] دانه بندی
[برق و الکترونیک] اثر دانه دانه ای اثر زیری که در یک تصویر عکاسی در شرایط خاص به دلیل وجود دانه های نقره ای مشاهده می شود.
[نساجی] دانه بندی
پیشنهاد کاربران
( تصویر تلویزیون، نمایشگر گوشی ) : برفکی
کلمات دیگر: