1. Mother gave us the green light to go on the camping trip.
[ترجمه ترگمان]مادر چراغ سبز را به ما داد تا به اردوی تفریحی برویم
[ترجمه گوگل]مادر ما نور سبز به سفر کمپینگ داد
2. The council has given the green light to the new shopping development.
[ترجمه ترگمان]این شورا چراغ سبز را به توسعه جدید خرید داده است
[ترجمه گوگل]شورا نور سبز را برای توسعه جدید خرید داده است
3. The government has decided to give the green light to the plan.
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است که چراغ سبز را به این برنامه بدهد
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفته است که نور سبز را به این طرح بدهد
4. The government has given the green light to Sunday trading.
[ترجمه ترگمان]دولت چراغ سبز را به تجارت روز یکشنبه داده است
[ترجمه گوگل]دولت نور سبز را به تجارت روز یکشنبه داده است
5. The driver waited for the green light, his engine racing.
[ترجمه ترگمان]راننده منتظر چراغ سبز شد، موتور ماشین او در حال مسابقه بود
[ترجمه گوگل]راننده به دنبال چراغ سبز، مسابقه موتورش
6. As soon as we get the green light, we'll start advertising for new staff.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه نور سبز به دست آمد، شروع به تبلیغ برای کارکنان جدید خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]به محض اینکه نور سبز را دریافت میکنیم، برای کارکنان جدید تبلیغاتی خواهیم کرد
7. The driver is trying to jump the green light.
[ترجمه ترگمان]راننده می کوشد تا نور سبز را از جا بکند
[ترجمه گوگل]راننده سعی دارد نور سبز را پر کند
8. The food industry was given a green light to extend the use of these chemicals.
[ترجمه ترگمان]صنعت مواد غذایی به منظور گسترش استفاده از این مواد شیمیایی، چراغ سبز نشان داده شد
[ترجمه گوگل]صنعت مواد غذایی سبب شد تا استفاده از این مواد شیمیایی گسترش یابد
9. There was this eerie green light.
[ترجمه ترگمان]این روشنایی وهم اور به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]این نور سبز سبز بود
10. The board just gave us the green light to begin research.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره فقط چراغ سبز را برای شروع تحقیقات به ما داد
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره فقط نور سبز را برای شروع تحقیق به ما داد
11. Race to Green Light wholefood shop and buy several rolls of recycled.
[ترجمه ترگمان]مسابقه برای خرید یک مغازه با نور سبز و خرید چندین قرص بازیافت
[ترجمه گوگل]مسابقه به فروشگاه سبز نور کل فروشگاه و خرید چند رول از بازیافت
12. The coaches may have been flashing the green light, but all the players saw was a blinking red.
[ترجمه ترگمان]مربیان ممکن است چراغ سبز نشان داده باشند، اما تمام بازیکنان شاهد قرمز چشمک زن بودند
[ترجمه گوگل]مربیان ممکن است چراغ سبز را فریاد بزنند، اما همه بازیکنان یک قرمز چشمک زدن داشتند
13. A green light would indicate that the enemy Control had been successfully taken, and the detonation of the firebombs prevented.
[ترجمه ترگمان]یک نور سبز نشان می داد که کنترل دشمن با موفقیت گرفته شده است و انفجار بمب های آتش زا مانع از آن شده است
[ترجمه گوگل]یک نور سبز نشان می دهد که کنترل دشمن با موفقیت انجام شده است و انفجار بمب های جلوگیری شده است
14. The president gave him a green light, and in the next three years he re-created his role at the company completely.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به او چراغ سبز نشان داد و در سه سال بعد دوباره نقش خود را در شرکت به طور کامل ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور به او یک نور سبز داد و در سه سال بعد، نقش خود را در شرکت به طور کامل ایجاد کرد
15. For this reason he was given the green light to prepare more detailed proposals for further consideration.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل به چراغ سبز داده شد تا پیشنهادها مفصل تری را برای بررسی بیشتر آماده کند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل او نور سبز را برای آماده سازی پیشنهادات دقیق تر برای بررسی بیشتر داده شد