کلمه جو
صفحه اصلی

matte


(فلزکاری) ماته (آمیزه ی ناخالص سولفیدها)، (فلز یا چوب یا سیمان و غیره) سطح مات (و معمولا زبر)، matt فلز شناسی فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا

انگلیسی به فارسی

( matt )(فلز شناسی) فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا


مات، فلز یا مس پرداخت نشده وناخالص، تکمیل یا پرداخت مات و بی جلا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having a finish lacking in shine and luster; dull.
متضاد: glossy
مشابه: dull, opaque
اسم ( noun )
• : تعریف: a dull, lusterless, often rough surface, as on gold or glass.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: mattes, matting, matted
• : تعریف: to create a dull surface or finish on.

• dull finish; non-shiny color; border of picture

دیکشنری تخصصی

[سینما] جا فیلتری - نقاب

جملات نمونه

1. Matte metallic finishes are more stylish than bright shine these days, and silver is a newer look than gold.
[ترجمه ترگمان]روکش های فلزی پیچ خورده بیشتر از درخشش نور در این روزها، شیک هستند و نقره ای یک ظاهر جدیدتر از طلا است
[ترجمه گوگل]امروزه فلزات مات رنگی شیک تر از درخشش روشن است و نقره ای ظاهر جدیدتر از طلا است

2. Matte is out; shine is in.
[ترجمه ترگمان]بس کنید دیگر بس کنید!
[ترجمه گوگل]مات خارج است درخشش است

3. The paper is then brushed with a matte medium and, while still wet, scored with a needle.
[ترجمه ترگمان]سپس کاغذ با یک وسیله نور مات برخورد می شود و در حالی که هنوز مرطوب است، با یک سوزن گل زده می شود
[ترجمه گوگل]سپس کاغذ با یک مات مایع پوشانده می شود و در حالی که هنوز مرطوب است با یک سوزن گل می دهد

4. Reduce prominent lids with a matte, sludgy shade of eyeshadow over the entire lid, blended away up to the brow.
[ترجمه ترگمان]پلک های برجسته را با یک رنگ مات، آهسته و آهسته بر روی کل در کاهش دهید و به پیشانی وارد شوید
[ترجمه گوگل]پوشش های برجسته را با یک مات، سایه لایه ای از سایه های چشم بر روی کل درب ها کوچک کنید تا به سایه برسد

5. Think about matte jersey instead of taffeta.
[ترجمه ترگمان]به جای پارچه تافته فکر کن به جای پارچه تافته
[ترجمه گوگل]به جای تفتا فکر کنید در مورد جت مات

6. This is a severe restriction which the travelling matte overcomes.
[ترجمه ترگمان]این یک محدودیت شدید است که مات کننده سفر بر آن غلبه می کند
[ترجمه گوگل]این یک محدودیت شدید است که مات سفر می کند

7. The booms a brushed matte sliver metal.
[ترجمه ترگمان]صدای برخورد فلز از فلز به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]رشته های فلزی مات قلم مو

8. Particle Self-Shadowing and Shadow Casting from and onto matte objects; support for per-particle Scatter, Emission, Absorption and Density data, Various Light Scattering models incl.
[ترجمه ترگمان]Self ذره و سایه از داخل و بر روی اجسام مات، پشتیبانی برای هر پراکندگی در هر ذره، انتشار، جذب، جذب و چگالی، مدل های مختلف Scattering نور
[ترجمه گوگل]ذرات خود سایه دار و سایه ریخته گری از و بر روی اشیاء مات؛ پشتیبانی از داده های پراکنده، انتشار، جذب و تراکم در هر ذره، مدل های مختلف پراکندگی نور شامل

9. Gouache paints dry to a matte finish and, if desired, without visible Brush marks.
[ترجمه ترگمان]Gouache رنگ ها را به صورت مات مات می کند و در صورت تمایل، بدون نشان دادن به راش قابل رویت است
[ترجمه گوگل]گواش رنگی خشک به پایان مات و، اگر مورد نظر، بدون علامت برس قابل رویت باشد

10. Tu also Matte Black lacquer, but definitely not your blood boil.
[ترجمه ترگمان]تو لاک و لاک سیاه دی گه رو هم Matte، اما حتما خون تو جوش نمی ره
[ترجمه گوگل]تو هم مات سیاه لات، اما قطعا خون شما جوش نخواهد آورد

11. A matte screen with horizontal and vertical lines. This screen facilitates composition of your photograph.
[ترجمه ترگمان]یک صفحه مات با خطوط افقی و عمودی این صفحه ترکیب بندی عکس شما را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]صفحه مات با خطوط افقی و عمودی این صفحه نمایش ترکیب عکس شما را تسهیل می کند

12. Result: skin stay clear and matte all day long.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: پوست تمام روز روشن و مات می ماند
[ترجمه گوگل]نتیجه: پوست در تمام طول روز روشن و مات است

13. Soft matte cool tan filled with silvery-white sparkles.
[ترجمه ترگمان]نور نرم و برنزه کننده مات با sparkles نقره ای رنگ
[ترجمه گوگل]نرم نرم، مات خنک قهوهای مایل به زرد پر شده از درخشان سفید

14. The skin is white, translucent juice, matte finish to the meat, attractive to the extreme.
[ترجمه ترگمان]پوست سفید، اب شفاف و مات است و مات و مبهوت مانده به گوشت است
[ترجمه گوگل]پوست سفید، آب شفاف، مات پایان به گوشت، جذاب به شدت است

15. What's the matte with you, Mary? Are you ill?
[ترجمه ترگمان]چی شده، مری؟ حالتان خوب نیست؟
[ترجمه گوگل]مارت با شما مری است؟ مریضی؟

پیشنهاد کاربران

مات و بی جلا مثل matte nail polish لاک مات


کلمات دیگر: