کلمه جو
صفحه اصلی

metonymic

انگلیسی به فارسی

metonymic


انگلیسی به انگلیسی

• having the nature of metonymy, of or pertaining to the use of a related word to represent another word that it does not specifically denote (rhetoric)

دیکشنری تخصصی

[سینما] کنایی

جملات نمونه

1. The most commonplace metonymic index of industry - the factory chimney - is also metaphorically a phallic symbol.
[ترجمه ترگمان]The شاخص metonymic صنعت - دودکش کارخانه ها نیز به طور استعاری نماد phallic است
[ترجمه گوگل]شایع ترین شاخص مونونیمیک صنعت - دودکش کارخانه نیز به صورت استعاری نماد فالیکی است

2. In metonymic use an attribute or necessary adjunct of something is used as a symbolic object in place of the thing itself.
[ترجمه ترگمان]در metonymic از یک ویژگی یا adjunct ضروری چیزی به عنوان یک شی نمادین به جای خود شی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در metonymic استفاده از ویژگی یا مورد نیاز از چیزی به عنوان یک شی نمادین به جای چیز خود استفاده می شود

3. Metaphorical and metonymic sense extensions have their respective features.
[ترجمه ترگمان]Metaphorical و metonymic حس metonymic ویژگی های مربوطه خود را دارند
[ترجمه گوگل]پسوند معانی متافیزیکی و متونمی دارای ویژگی های خاص خود هستند

4. This is a world understood from a metonymic point of view as that which lacks organicity, and yet at the same time the whole point of the story is thematically metaphoric.
[ترجمه ترگمان]این دنیایی است که از نقطه نظر metonymic به این معنا است که فاقد organicity است، و با این حال در عین حال کل ماجرا of metaphoric است
[ترجمه گوگل]این یک جهان است که از نقطه نظر متونمی که از لحاظ متونمی درک می شود، فاقد آگاهی است و در عین حال در کل نقطه ای از داستان، استعاری است

5. To these ends, the paper argues that metonymic usage be examined within the overall framework of reference and analyzed in the light of cognitive pragmatics .
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به این اهداف، این مقاله استدلال می کند که کاربرد metonymic در چارچوب کلی مرجع و تحلیل در نور عملگرایی شناختی مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]به این منظور، مقاله استدلال می کند که استفاده از متونمی در چارچوب کلی مرجع مورد بررسی قرار می گیرد و با توجه به پراگماتیک شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد

6. Metonymic expressions of emotional conception are mainly grounded in various physical sensations and bodily agitations.
[ترجمه ترگمان]ابراز احساسات عاطفی به طور عمده در احساسات فیزیکی مختلف و هیجانات جسمانی ریشه دارد
[ترجمه گوگل]عبارات متونمی از مفهوم عاطفی عمدتا در احساسات جسمانی و هیجان های ذهنی متمرکز می شوند

7. People employ metonymic expressions to convey information and carry out communication, which dovetails the principle of least effort advocated by linguists.
[ترجمه ترگمان]مردم از عبارات metonymic برای انتقال اطلاعات و انجام ارتباط استفاده می کنند که اصل حداقل تلاش زبان شناسان است
[ترجمه گوگل]مردم، عبارات متونمی را برای انتقال اطلاعات و برقراری ارتباط، به کار می گیرند که اصل کمترین تلاشی را که توسط زبان شناسان مورد حمایت قرار می گیرد، متصل می کند

8. It is politicians unconsciously grasp this metonymic strategy that they can handle adroitly the political matters.
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران بطور ناخودآگاه این استراتژی metonymic را درک می کنند که می توانند ماهرانه مسائل سیاسی را اداره کنند
[ترجمه گوگل]سیاستمداران ناخودآگاه این استراتژی متونمی را درک می کنند که می توانند با مسائل سیاسی به طور قاطعانه برخورد کنند

9. Moreover, metaphorical and metonymic sense extensions have their respective mapping models.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، پسوندهای metaphorical مجازی و metonymic مدل های نقشه برداری مربوطه خود را دارند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پسوند معنی استعاری و متونمی دارای مدل های نقشه برداری مربوطه هستند

10. Condensation, in other words, is metaphorical in its nature, and displacement is metonymic in its nature.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، Condensation در ماهیت خود استعاری است و جابجایی در ماهیت خود metonymic
[ترجمه گوگل]چگالی، به عبارت دیگر، در طبیعت خود استعاری است و جابجایی در طبیعت متونمی است

11. Guided by the cognitive theory, this thesis tries to make study of the metaphorical and metonymic expressions of emotions in Chinese language.
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه با راهنمایی نظریه شناختی سعی در بررسی حالت های استعاری و metonymic احساسات در زبان چینی دارد
[ترجمه گوگل]در این نظریه، تحت هدایت تئوری شناختی، این مقاله تلاش می کند تا بیانات عاطفی استعاری و متونمی را در زبان چینی مورد مطالعه قرار دهد

12. Filling in the narrative gap creates abundant opportunities for the reader to interpret the fiction and form their own fictional world on the basis of their metonymic thinking and reasoning.
[ترجمه ترگمان]پر کردن شکاف روایت فرصت های فراوانی برای خواننده ایجاد می کند تا داستان را تفسیر کند و دنیای تخیلی خود را براساس تفکر و استدلال their شکل دهد
[ترجمه گوگل]پر کردن شکاف روایت فرصت های فراوانی برای خواننده فراهم می کند تا تفسیر داستان و شکل دادن به جهان داستانی خود را بر اساس تفکر و استدلال متونمی خود را

13. The Idealized Cognitive Model (ICM) which contains stands-for relations is what we referred as metonymic models.
[ترجمه ترگمان]مدل شناختی Idealized (ICM)که شامل stands است، همان چیزی است که ما به عنوان مدل های metonymic می نامیم
[ترجمه گوگل]مدل شناختی ایده آل شده (ICM) که شامل مخفف ها می باشد، برای روابط است که ما به عنوان مدل های متونمی اشاره کردیم

14. They also demonstrate that much of pragmatic inferencing is metonymic in nature and believed that indirect speech acts can be described in terms of metonymic models.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین نشان می دهند که بسیاری از inferencing واقع گرایانه در طبیعت metonymic و معتقدند که اقدامات گفتاری غیر مستقیم را می توان برحسب مدل های metonymic توصیف کرد
[ترجمه گوگل]آنها همچنین نشان می دهند که بسیاری از روش های کاربردی در طبیعت متونمی نیستند و معتقد بودند که اعمال غیرمستقیم غیرمستقیم می تواند در قالب مدل های متونمی توصیف شود

15. In cognitive linguistics, metonymy concepts are part of the ordinary, everyday way we think and act as well as talk, so we can apply metonymic thought to interpret anaphora in English texts.
[ترجمه ترگمان]در زبان شناسی شناختی، مفاهیم metonymy بخشی از روش عادی و روزمره هستند که ما فکر می کنیم و عمل می کنیم، بنابراین می توانیم از تفکر metonymic برای تفسیر anaphora در متون انگلیسی استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]در زبان شناسی شناختی، مفاهیم متونمی بخشی از روش عادی و روزمره ما است که ما فکر می کنیم و عمل می کنیم و همچنین صحبت می کنیم، بنابراین ما می توانیم تفکر متونمی را برای تفسیر Anaphora در متون انگلیسی استفاده کنیم

پیشنهاد کاربران

metonymic ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: مجازی
تعریف: مربوط به مجازواژه


کلمات دیگر: