1. one who doesn't understand philosophy should not evoke the name of socrates
کسی که از فلسفه سر در نمی آورد نباید نام سقراط را یادآور شود.
2. they believe that through certain rituals one can evoke spirits
آنان بر این باورند که با برخی مراسم می توان ارواح را فراخواند.
3. These images are likely to evoke a strong response in the viewer.
[ترجمه ترگمان]این تصاویر احتمالا یک واکنش قوی را در بیننده ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]این تصاویر احتمالا موجب پاسخ قوی در بیننده می شوند
4. Smells and tastes often evoke memories from the past.
[ترجمه احسان] بوها و مزه ها اغلب، خاطراتِ گذشته رو تداعی میکنه
[ترجمه ترگمان]خاطرات و سلیقه های اغلب خاطرات گذشته را به یاد می اورد
[ترجمه گوگل]بوی ها و سلیقه ها اغلب خاطرات گذشته را فرا می گیرند
5. His case is unlikely to evoke public sympathy.
[ترجمه وحید] مورد او بعید است باعث برانگیخته شدن همدردی عمومی شود
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که مورد او همدلی مردم را برانگیزد
[ترجمه گوگل]مورد او بعید است که موجب همدردی عمومی شود
6. His appearance is bound to evoke sympathy.
[ترجمه وحید] ظهور او مستلزم برانگیخته شدن همدردی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ظاهرش نسبت به او احساس همدردی بیشتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]ظاهر او ملزم به ایجاد همدردی است
7. Alternatively double click anywhere on the desktop to evoke the TaskManager and select the 1-2-3 task and click on the terminate button.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، روی رومیزی دوبار کلیک کنید تا the را بیدار کرده و کار ۱ - ۲ - ۳ را انتخاب کرده و روی دکمه پایان کلیک کنید
[ترجمه گوگل]به جای آن دوبار در هر نقطه روی دسکتاپ کلیک کنید تا TaskManager را فراخوانیده و کار 1-2-3 را انتخاب کنید و روی دکمه خاتمه کلیک کنید
8. No longer will high status evoke deference and admiration or envy and resentment from those in less worthy positions.
[ترجمه ترگمان]دیگر این وضعیت به خاطر احترام و تحسین و تنفر از کسانی که در موقعیت های کم تر شایسته هستند وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]وضعیت دیگر وضعیت دیگری نخواهد بود که از طرف افرادی که در جایگاه های کمتر ارزشمند هستند، عزت نفس و تحسین یا حسادت و خشم را تحریک کنند
9. The Glasgow they evoke is a very hard and a very lively place.
[ترجمه ترگمان]محله گلاسگو بسیار سخت و پر جنب و جوش است
[ترجمه گوگل]گلاسکو آنها را تحریک می کند مکان بسیار سخت و بسیار پر جنب و جوش است
10. Or they may fail to evoke a response at all.
[ترجمه ترگمان]یا ممکن است نتوانند جوابی به آن ها بدهند
[ترجمه گوگل]یا آنها ممکن است نتوانند پاسخ را به طور کامل بیان کنند
11. They evoke romantic images of humming orchard hives and summer sweetness, presided over by veiled eccentrics steeped in arcane lore.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصاویری رمانتیک از وزوز زنبور میوه و شیرینی تابستانی را به وجود می آورند که به ریاست eccentrics نقاب دار در دانش سری به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]آنها تصویر های عاشقانه از کندوهای پر برکت و شیرینی های تابستانی را به وجود می آورند که تحت نظارت عجیب و غریب خیره کننده ای قرار گرفته اند
12. Long-term experience in a company allows one to evoke stories and myths as a way of controlling the behavior of newer employees.
[ترجمه ترگمان]تجربه بلند مدت در یک شرکت به فرد اجازه می دهد تا داستان ها و افسانه ها را به عنوان راهی برای کنترل رفتار کارمندان جدیدتر به تصویر بکشد
[ترجمه گوگل]تجربه طولانی مدت در یک شرکت به شما امکان می دهد که داستان و افسانه ها را به عنوان راهی برای کنترل رفتار کارکنان جدیدتر تحریک کنید
13. These memories may evoke in her a special need to be protected.
[ترجمه ترگمان]این خاطرات ممکن است در او نیاز خاصی به محافظت داشته باشند
[ترجمه گوگل]این خاطرات ممکن است در او نیاز خاصی به حفاظت داشته باشد
14. No-one can doubt its power to evoke the imagination of millions upon millions of people through the ages and today.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند شک داشته باشد که در طی قرن ها و امروز میلیون ها نفر را در ذهن مجسم کند
[ترجمه گوگل]هیچکس نمیتواند قدرت خود را در تضعیف تخیل میلیونها نفر از مردم در طول سالها و امروز تردید کند