(تمایل به فرار از مسئولیت های زندگی و کارهای روزمره) گریزگرایی، انزوای سیاسی، خودداری از شرکت درکارهای سیاسی، فرار از واقعیات
escapism
(تمایل به فرار از مسئولیت های زندگی و کارهای روزمره) گریزگرایی، انزوای سیاسی، خودداری از شرکت درکارهای سیاسی، فرار از واقعیات
انگلیسی به فارسی
انزوای سیاسی، خودداری از شرکت در کارهای سیاسی، فرار از واقعیات
انگلیسی به انگلیسی
• tendency to avoid reality, tendency to seek distractions from everyday life
escapism consists of thoughts or activities involving pleasant ideas instead of the boring aspects of your life.
escapism consists of thoughts or activities involving pleasant ideas instead of the boring aspects of your life.
اسم ( noun )
مشتقات: escapist (adj.), escapist (n.)
مشتقات: escapist (adj.), escapist (n.)
• : تعریف: the tendency to escape from or avoid reality by absorbing oneself in fantasies or other entertainment.
• متضاد: realism
• متضاد: realism
دیکشنری تخصصی
[سینما] گریزطلبی
جملات نمونه
1. These adventure films are pure escapism.
[ترجمه ترگمان]این فیلم های ماجراجویانه، escapism خالص هستند
[ترجمه گوگل]این فیلم های ماجراجویی، فرقه ای خالص هستند
[ترجمه گوگل]این فیلم های ماجراجویی، فرقه ای خالص هستند
2. For John, books are a form of escapism.
[ترجمه ترگمان]برای جان، کتاب ها شکلی از escapism هستند
[ترجمه گوگل]برای جان، کتاب ها یک نوع فرار هستند
[ترجمه گوگل]برای جان، کتاب ها یک نوع فرار هستند
3. Books were a form of escapism from the real world.
[ترجمه ترگمان]کتاب ها شکلی از دنیای واقعی بودند
[ترجمه گوگل]کتاب ها نوعی فرار از دنیای واقعی بودند
[ترجمه گوگل]کتاب ها نوعی فرار از دنیای واقعی بودند
4. Drug - taking is a form of escapism for some people.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به مواد مخدر نوعی of برای برخی از مردم است
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد مخدر یک نوع فرار برای برخی افراد است
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد مخدر یک نوع فرار برای برخی افراد است
5. Horoscopes are merely harmless escapism from an ever-bleaker world.
[ترجمه ترگمان]Horoscopes فقط escapism بی ضرره که از یه دنیای ever می bleaker
[ترجمه گوگل]طالع بینی صرفا بی قید و شرط از یک جهان همیشه bleaker است
[ترجمه گوگل]طالع بینی صرفا بی قید و شرط از یک جهان همیشه bleaker است
6. Its escapism and conservatism assuaged the threats of the Cold War world outside.
[ترجمه ترگمان]escapism و محافظه کاری آن، تهدیدات دنیای جنگ سرد را در بیرون تسکین داد
[ترجمه گوگل]فرقه گرایی و محافظه کاری آن تهدیدات جنگ جهانی دوم را در خارج از کشور تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]فرقه گرایی و محافظه کاری آن تهدیدات جنگ جهانی دوم را در خارج از کشور تضعیف می کند
7. Escapism isn't just limited to dipping into science fiction or a romantic novel.
[ترجمه ترگمان]escapism فقط محدود به فرو بردن به داستان علمی تخیلی یا رمان رمانتیک نیست
[ترجمه گوگل]Escapism نه تنها به غرق شدن در داستان علمی تخیلی و یا رمان عاشقانه محدود است
[ترجمه گوگل]Escapism نه تنها به غرق شدن در داستان علمی تخیلی و یا رمان عاشقانه محدود است
8. His equivalent of Edwardian leisured escapism is today's green movement.
[ترجمه ترگمان]معادل او of leisured escapism، جنبش سبز امروزی است
[ترجمه گوگل]معادل او از فرار از زندان Edwardian جنبش سبز امروز است
[ترجمه گوگل]معادل او از فرار از زندان Edwardian جنبش سبز امروز است
9. But no matter what trips your escapism triggers, City Week still wishes you and yours a big Merry Christmas.
[ترجمه ترگمان]ولی مهم نیست که چه اتفاقی برای شما بیفته، یه هفته اس اس اس تو هم می خواد که تو و مال تو یه کریسمس بزرگ کریسمس باشه
[ترجمه گوگل]اما مهم نیست که چه سفرهایی باعث فرار شما می شود، شهر هفته همچنان به شما و شما کریسمس مبارک بزرگ می دهد
[ترجمه گوگل]اما مهم نیست که چه سفرهایی باعث فرار شما می شود، شهر هفته همچنان به شما و شما کریسمس مبارک بزرگ می دهد
10. But it is a form of escapism that is comforting to a great number of people.
[ترجمه ترگمان]اما این شکلی از escapism است که برای تعداد زیادی از مردم آرامش بخش است
[ترجمه گوگل]اما این یک نوع فرار است که به تعداد زیادی از مردم آرامش می بخشد
[ترجمه گوگل]اما این یک نوع فرار است که به تعداد زیادی از مردم آرامش می بخشد
11. The world looks to Hollywood for escapism.
[ترجمه ترگمان]جهان برای escapism به هالیوود نگاه می کند
[ترجمه گوگل]جهان به نظر می رسد برای فرار از زندان به هالیوود
[ترجمه گوگل]جهان به نظر می رسد برای فرار از زندان به هالیوود
12. How to help the person of an escapism play truant?
[ترجمه ترگمان]چطور می تواند به فرد یک نمایش عروسکی کمک کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه برای کمک به فرد فرار از زندان بازی کنید؟
[ترجمه گوگل]چگونه برای کمک به فرد فرار از زندان بازی کنید؟
13. Tian Pingzuo of escapism mentality in me expose the very perfect, I hate reality.
[ترجمه ترگمان]تیان Pingzuo از ذهنیت escapism در من بسیار عالی است، من از واقعیت متنفرم
[ترجمه گوگل]تیان Pingzuo از ذهنیت فرار از زندان در من در معرض بسیار کامل، من از واقعیت متنفر است
[ترجمه گوگل]تیان Pingzuo از ذهنیت فرار از زندان در من در معرض بسیار کامل، من از واقعیت متنفر است
پیشنهاد کاربران
رهایی
Books were a form of escapism from the real world.
Books were a form of escapism from the real world.
واقعیت گریزی
فرار از واقعیت
فرار از واقعیت
کلمات دیگر: