کلمه جو
صفحه اصلی

lenticular


معنی : کوژ، عدسی، مرکب از عدسی، عدسی وار، ذره بینی، وابسته به جلیدیه یاعدسی چشم
معانی دیگر : عدس شکل، به شکل عدسی دوسوکوژ (محدب الطرفین)، مرجووار، وابسته به عدسی، مرجمی، وابسته به عدسی چشم

انگلیسی به فارسی

عدسی وار، ذره بینی، (کالبدشناسی) کوژ، وابسته به جلیدیه یاعدسی چشم، مرکب از عدسی


لنزیکال، عدسی، مرکب از عدسی، عدسی وار، ذره بینی، کوژ، وابسته به جلیدیه یاعدسی چشم


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a lens; shaped like a lentil; convex on both sides

دیکشنری تخصصی

[سینما] سیستم عدسی وار
[عمران و معماری] عدسی وار - عدسی گونه
[ریاضیات] ذره بین، عدسی وار

مترادف و متضاد

کوژ (صفت)
convex, lenticular

عدسی (صفت)
lenticular, lentiform, resembling a lentil

مرکب از عدسی (صفت)
lenticular

عدسی وار (صفت)
lenticular

ذره بینی (صفت)
lenticular, microscopic

وابسته به جلیدیه یا عدسی چشم (صفت)
lenticular

جملات نمونه

1. Lenticular clouds technically known as altocumulus standing lenticularis are stationary lens-shaped clouds that form at high altitudes.
[ترجمه ترگمان]ابره ای lenticular که به لحاظ فنی به عنوان altocumulus ایستاده شناخته می شوند، ابره ای stationary هستند که در ارتفاع بالا شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]ابرهای لنگرودی که از لحاظ علمی به عنوان ایستگاههای لنچتولاریس ایستاده و به صورت آلتوکوولوس شناخته می شوند، ابرهای لنز ثابت هستند که در ارتفاعات بالا شکل می گیرند

2. Venezuela, oil is produced from lenticular sandstone beds of the Oligocene oficina Formation.
[ترجمه ترگمان]در ونزویلا نفت از بس ترهای ماسه ای lenticular تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]ونزوئلا، روغن از تکه های ماسه سنگی شکل سازند Oligocene Oficina تولید می شود

3. Several clouds are stacked up into one striking lenticular cloud.
[ترجمه ترگمان]چند تا ابر روی یک ابر ذره بینی روی هم تلنبار شده
[ترجمه گوگل]ابرهای چندگانه به یک ابر رایج لمسی تبدیل شده اند

4. The channel is overlain by siltstone and lenticular beds of limestone.
[ترجمه ترگمان]این کانال توسط siltstone و بس ترهای سنگ آهک of ساخته شده است
[ترجمه گوگل]کانال توسط تخت های صخره ای و تخت های آهکی از سنگ آهک بریده می شود

5. The steel framing follows lenticular lines of force that have been defined a parametric computer model.
[ترجمه ترگمان]چارچوب فولادی از خطوط lenticular ای پیروی می کند که یک مدل کامپیوتری پارامتریک را تعریف کرده اند
[ترجمه گوگل]فریم های فولادی زیر خطوط نیروی خطی شکل هستند که یک مدل کامپیوتری پارامتری را تعریف می کنند

6. Objective:In order to gain anatomical data of lenticular nucleus and thalamus dorsalis and pulvinar, and supply the data to the localization in stereotactic operations of brains.
[ترجمه ترگمان]هدف: به منظور به دست آوردن داده های تشریحی از هسته lenticular و تالاموس و pulvinar ها، و داده های مربوط به the در عملیات های stereotactic مغز را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]هدف: برای به دست آوردن داده های تشریحی هسته لنسیتولار و تالاموس دورسالال و پالوینار، و ارائه داده ها به محلی سازی در عمل stereotactic مغز

7. CT scans showed bilateral symmetrical hypodensity foci in lenticular (5/, head of caudate nucleus (4/, thalamus (2/ and dentate nucleus (1/.
[ترجمه ترگمان]اسکن CT foci دو قطبی متقارن دو جانبه را در lenticular (۵ \/ ۲، تالاموس (۲ \/ ۲)و هسته caudate (۱ \/ ۲)نشان داد
[ترجمه گوگل]سی تی اسکن ها نشان می دهد که دو طرفه متقارن Hypodensity در لنچیکولار (5 /، سر هسته قارچ (4 /، تالاموس (2 / و هسته دندانه دار (1 /

8. It is suggested that the sandy lenticular bodies of alluvial flat and neritic facies are favourable reservoir zones for ultra shallow biogas exploration.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که بدنه های ماسه ای lenticular of و neritic neritic برای اکتشاف بیوگاز بسیار کم عمق، مناطق مخزنی مطلوب هستند
[ترجمه گوگل]پیش بینی شده است که اجسام چسبی شکل شفاف از رخساره های صاف و سرخدار آجری، مناطق مناسب مخزن برای اکتشاف بیوگاز فوق العاده کم عمق هستند

9. Objective:To study the development of the lenticular process of incus, and to make clear whether the lenticular processes are separated in ossicular chain.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه توسعه فرآیند lenticular از استخوان سندانی و مشخص کردن اینکه آیا فرآیندهای lenticular در زنجیره ossicular از هم جدا شده اند یا نه
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعهی توسعه فرآیند لنسیدالیک درونسوز و روشن ساختن اینکه آیا فرآیندهای لنچیکال در زنجیره اسکیزولرن جدا شدهاند یا خیر

10. It is also wedge - shaped to lenticular.
[ترجمه ترگمان]همچنین گوه شکل به lenticular است
[ترجمه گوگل]این نیز گوه است به شکل خطی

11. Results :The cerebral infarctions appeared as small lacunar focuses, and were located mainly in the regions of lenticular nucleus, caudate nucleus and internal capsula.
[ترجمه ترگمان]نتایج: infarctions مغزی به عنوان lacunar کوچک ظاهر شد و عمدتا در مناطق هسته lenticular، هسته caudate و capsula داخلی قرار داشت
[ترجمه گوگل]یافته ها: انفارکت های مغزی به نظر می رسد به عنوان تمرکز لکونار کوچک، و به طور عمده در مناطق هسته lenticular، nucleus caudate و کپسول داخلی واقع شده است

12. Moire pattern caused by the cascade of periodic structures of LCD, Fresnel lens, and Lenticular lens, etc. is a key concern in designing a high quality LCD rear projection screen.
[ترجمه ترگمان]الگوی Moire ناشی از آبشاری کردن ساختارهای متناوب LCD، لنز Fresnel، و لنز lenticular و غیره یک نگرانی کلیدی در طراحی یک صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا است
[ترجمه گوگل]الگوی Moire ناشی از آبشار ساختارهای دوره ای LCD، لنز Fresnel، و لنز Lenticular، و غیره یک نگرانی کلیدی در طراحی صفحه نمایش پروژکتور عقب با کیفیت بالا است

13. Visible in the above spectacular panorama are the San Francisco Peaks capped by a lenticular cloud.
[ترجمه ترگمان]Visible مشهود در چشم انداز تماشایی بالا، سانفرانسیسکو Peaks است که توسط ابر lenticular پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]پانورامای دیدنی فوقالعاده قابل مشاهده است پیکهای سان فرانسیسکو که توسط یک ابر لنگر شکل گرفته شدهاند

14. The sedimentary structure mainly includes unidirectional and bidirectional cross bedding, interference and curved ripple mark, and wavy, flaser and lenticular bedding.
[ترجمه ترگمان]ساختار رسوبی عمدتا شامل بس تر cross unidirectional و bidirectional، تداخل و علامت موج دار خمیده، و bedding موجدار، flaser و lenticular می باشد
[ترجمه گوگل]ساختار رسوبی عمدتا شامل بسترهای متقاطع دو طرفه و دو طرفه، تداخل و علامت موجی منحنی، و مود مورب، فلشر و لنچیال است

پیشنهاد کاربران

در متون نوراوژی و نوروسایکولوژی به مجموع هسته های پوتامن و گلوبوس پالیدوس مغز هسته عدسی یا lentecular گفته می شود.


کلمات دیگر: