کلمه جو
صفحه اصلی

remediation


(آموزش) درمان ناتوانی آموزشی

انگلیسی به فارسی

(آموزش) درمان ناتوانی آموزشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of providing remedial aid for (a learning disability or the like).

• healing, repairing, correcting, bringing something into proper form

جملات نمونه

1. Remediation solutions Bioremediation is currently attracting a lot of attention as a remedial technique.
[ترجمه ترگمان]؟ راهکارهای remediation در حال حاضر توجه بسیاری را به یک روش درمانی جلب می نماید
[ترجمه گوگل]راه حل های بهبودی Bioremediation در حال حاضر توجه زیادی به عنوان یک روش اصلاح را جذب می کند

2. The group proposed the final remediation plan.
[ترجمه ترگمان]این گروه طرح اصلاح نهایی را پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]این گروه طرح اصلاح نهایی را پیشنهاد کرد

3. Second, chemical fertilizer and pesticide pollution remediation.
[ترجمه ترگمان]دوم، کودهای شیمیایی و اصلاح آلودگی آفت کش ها
[ترجمه گوگل]دوم، بازسازی آلودگی شیمیایی و آفت کش ها

4. Enmax can perform many types of pit remediation, high solids processing ( HSP ) and water treatment.
[ترجمه ترگمان]Enmax می تواند انواع زیادی از ترمیم حفره، پردازش جامدات بالا (HSP)و تصفیه آب را انجام دهد
[ترجمه گوگل]Enmax می تواند انواع مختلف احیاء چاه ها، پردازش مواد جامد (HSP) و تصفیه آب را انجام دهد

5. The addition of the surfactants can accelerate remediation work.
[ترجمه ترگمان]این surfactants ها می توانند کار ترمیمی را تسریع کنند
[ترجمه گوگل]اضافه کردن سورفکتانت ها می تواند کارهای بازسازی را تسریع کند

6. Follow up audit findings and remediation.
[ترجمه ترگمان]پی گیری و اصلاح نتایج حسابرسی
[ترجمه گوگل]پیگیری یافته های حسابرسی و اصلاح

7. The characteristics, hazards, translocation, distribution and ecological remediation of atrazine were introduced in this paper.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات، مخاطرات، انتقال، توزیع و اصلاح اکولوژیکی of در این مقاله معرفی شدند
[ترجمه گوگل]در این مقاله مشخصات، مخاطرات، انتقال، توزیع و اصلاح اکولوژیک آترازین معرفی شده است

8. The absorption of cadmium and the capability of remediation and the character of growth of Lycopus lucidus Turcz, in soils contaminated by Cd were studied with pot culture experiment.
[ترجمه ترگمان]جذب کادمیم و قابلیت ترمیم و خصوصیات رشد of lucidus Turcz، در خاک های آلوده به Cd، با آزمایش فرهنگ pot مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]جذب کادمیوم و قابلیت اصلاح و ویژگی رشد Lycopus lucidus Turcz در خاک های آلوده شده توسط Cd با استفاده از آزمایش کشت گلدان مورد بررسی قرار گرفت

9. Currently there are three kinds of remediation technologies including physical, chemical and bioremediation.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سه نوع تکنولوژی درمان شامل فیزیکی، شیمیایی و bioremediation وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سه نوع فن آوری های تصفیه شامل فیزیکی، شیمیایی و زیست شناسی وجود دارد

10. Remediation technologies for contaminated sites at the present in the world is summarized.
[ترجمه ترگمان]فن آوری های remediation برای سایت های آلوده در حال حاضر در جهان خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]فن آوری های بازسازی برای سایت های آلوده در حال حاضر در جهان خلاصه شده است

11. The remediation techniques contain physical treatment, such as dredging, capping, and bioremediation.
[ترجمه ترگمان]روش های اصلاح شامل عملیات فیزیکی مانند لایروبی، capping و bioremediation هستند
[ترجمه گوگل]تکنیک های تصفیه شامل درمان فیزیکی، مانند لایروبی، پوشش، و بهبود زیست محیطی است

12. In terms of the remediation pattern of registration system administration process and administration litigation.
[ترجمه ترگمان]از نظر الگوی اصلاحی فرآیند مدیریت سیستم ثبت و دادرسی اداری
[ترجمه گوگل]از لحاظ الگوی بهبود سیستم ثبت نام سیستم و دادرسی اداری

13. The experimental study on the electrokinetic remediation of phenol - polluted sand soil was performed at the laboratory.
[ترجمه ترگمان]مطالعه تجربی بر روی احیای electrokinetic خاک ماسه آلوده به فنول در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه گوگل]مطالعات تجربی روی اصلاح الکترو کینتی خاک خاک آلوده به فنل در آزمایشگاه انجام شد

14. This orientation to language complements the way we conceive of remediation.
[ترجمه ترگمان]این جهت گیری به زبان، روشی که ما از اصلاح درک می کنیم را تکمیل می کند
[ترجمه گوگل]این جهت گیری به زبان مکمل راه هایی است که ما تصفیه می کنیم

دانشنامه عمومی

بازسازی، احیاء


پیشنهاد کاربران

ترمیم

اصلاح

بهبود

احیاء

پاکسازی محیط زیست از مواد سمی

تصفیه

عیب زدائی


کلمات دیگر: