کلمه جو
صفحه اصلی

squeak


معنی : جیر جیر، جیر جیر کردن، جیغ و فریاد شکیدن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
معانی دیگر : (مانند موش) جیک جیک کردن، جیک زدن، ماژ و موژ کردن، (به ویژه انگلیس) خبرکشی کردن، (محرمانه) به پلیس خبر دادن، لو دادن، (لولای در و غیره) جیرجیر کردن، (به سختی و یا با امتیاز بسیار اندک) برنده شدن، (در امتحان) قبول شدن، (از جای تنگ) رد شدن، جیک جیک، جیغ وفریاد شکیدن مثل جغد یا موش

انگلیسی به فارسی

جیغ وفریاد شکیدن (مثل جغد یا موش)، با صدای جیغصحبت کردن، با جیغ وفریادافشا کردن، جیر جیر


جیغ زدن، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a brief, high, shrill sound or cry, as of an unoiled wheel or a very small animal.
مشابه: creak

(2) تعریف: (informal) an escape, usu. from some sort of danger (usu. prec. by close, narrow, or the like).
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: squeaks, squeaking, squeaked
• : تعریف: to emit a squeaking sound.
مشابه: creak
فعل گذرا ( transitive verb )
عبارات: squeak through, squeak by
• : تعریف: to utter with a squeak.

• short high-pitched sound (like one made by a mouse or a rusty hinge)
make a short high-pitched sound; betray, turn informer (slang)
if something squeaks, it makes a short, high-pitched sound. verb here but can also be used as a count noun. e.g. she let out a squeak.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جیرجیر کردن

مترادف و متضاد

جیر جیر (اسم)
cheep, squeak, chirp, chirr

جیر جیر کردن (فعل)
peep, cheep, squeak, chirp, tweet

جیغ و فریاد شکیدن (فعل)
squeak

با صدای جیغ صحبت کردن (فعل)
squeak

با جیغ و فریاد افشاء کردن (فعل)
squeak

make sharp, high-pitched sound


Synonyms: cheep, creak, cry, grate, peep, pipe, scream, screech, scritch, shrill, sing, sound, squeal, talk, whine, yelp


جملات نمونه

1. squeak through (or by)
(با امتیاز کم یا اشکال) قبول شدن،پذیرفته شدن،عبور کردن

2. narrow (or close or near) squeak
(عامیانه) فرار پرمخاطره،عبور از تنگنا،قبول شدن (یا تصویب شدن وغیره) با اشکال زیاد

3. each time i stirred the bed would squeak
هر بار که لول می خوردم تختخواب صدا می کرد.

4. You can squeak through a crack if your head could.
[ترجمه ترگمان]اگر سر شما ممکن باشد، می توانید از شکاف در یک شکاف استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر سر شما می تواند از طریق یک کراس آب نوشید

5. The door opened with a squeak.
[ترجمه یاشا] در با صدای جیر جیر باز شد
[ترجمه ترگمان]در باز شد
[ترجمه گوگل]درب با یک جیر جیر افتتاح شد

6. I don't want to hear another squeak out of you!
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم صدای جیغ دیگری از تو بشنوم!
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم صدای دیگری از شما بشنوم

7. He let out a strangulated squeak of outrage.
[ترجمه ترگمان]او از خشم جیغ کشید
[ترجمه گوگل]او یک صدای خنجر زده شد

8. She let out a squeak of fright at the sight of the spider.
[ترجمه ترگمان]از دیدن عنکبوت جیغ کشید
[ترجمه گوگل]او در معرض عنکبوت یک فریاد ترسناک بود

9. Shirley gave a little squeak of surprise.
[ترجمه ترگمان]شرلی هاج و واج به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]شیرلی کمی تعجب کرد

10. These new shoes squeak.
[ترجمه ترگمان]این کفش جیر جیر جیر جیر می کند
[ترجمه گوگل]این کفش های جدید جیغ زدن

11. She gave a little squeak of surprise.
[ترجمه ترگمان]هرمیون از تعجب جیغ کشید
[ترجمه گوگل]او یک جرقه کوچک از تعجب داد

12. We didn't hear a squeak from him in months.
[ترجمه ترگمان]ماه هاست صدای جیغ از او نشنیدیم
[ترجمه گوگل]ما چند ماه از او سیر نکردیم

13. It was a narrow squeak for the mahogany glider.
[ترجمه ترگمان]صدای جیر جیر جیر جیر جیر جیر جیر جیر جیر جیر می کرد
[ترجمه گوگل]این برای جادوگر ماهجنسی جرقه ای باریک بود

14. The only sound is the soft squeak of the marker on the board.
[ترجمه ترگمان]تنها صدا از صدای نرم ماژیک روی تخته است
[ترجمه گوگل]تنها صدا صدای جیر جیر مارکر در هیئت مدیره است

15. The door doesn't squeak, either, and it's ever so quiet and peaceful.
[ترجمه ترگمان]در هم جیرجیر نمی کند، و خیلی آرام و آرام است
[ترجمه گوگل]در ضمن، درب نیز جرأت نمیکند، و همیشه آرام و آرام است

The mice were squeaking in the kitchen.

موش‌ها در آشپزخانه ماژوموژ می‌کردند.


One of them squeaked.

یکی از آنها خبرکشی کرد.


His new shoes squeaked.

کفش‌های نو او جیر‌جیر می‌کردند.


The door squeaks.

در جیر‌جیر می‌کند.


The bill squeaked through the parliament.

لایحه با اکثریت بسیار قلیل از مجلس گذشت.


He squeaked by the finals.

به سختی در امتحانات نهایی قبول شد.


اصطلاحات

narrow (or close or near) squeak

(عامیانه) فرار پرمخاطره، عبور از تنگنا، قبول شدن (یا تصویب شدن وغیره) با اشکال زیاد


squeak through (or by)

(با امتیاز کم یا اشکال) قبول شدن، پذیرفته شدن، عبور کردن


پیشنهاد کاربران

صدای جیر جیر در یا جیغ و فریاد

امتحان را پاس کردن ( با نمره پایین )


کلمات دیگر: