1. a frugal meal
خوراک ارزان
2. my mother was a frugal woman
مادرم زن صرفه جویی بود.
3. She lived a careful and frugal life.
[ترجمه ترگمان]زندگی با احتیاط و صرفه جویی زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او زندگی دقیق و آرام زندگی می کرد
4. As children we were taught to be frugal and hard-working.
[ترجمه ترگمان]به عنوان کودکان یاد گرفتیم که مقرون به صرفه و سخت کوش باشیم
[ترجمه گوگل]همانطور که بچه ها به ما آموخته بودند که کم و کم کار هستند
5. They lived a very frugal existence, avoiding all luxuries.
[ترجمه ترگمان]آن ها در زندگی very زندگی می کردند و از تجملات و تجملات اجتناب می کردند
[ترجمه گوگل]آنها زندگی بسیار ناخوشایند زندگی می کردند و اجتناب از همه ی تجملات می کردند
6. The diet was frugal: cheese and water, rice and beans.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی مقرون به صرفه بود: پنیر و آب، برنج و لوبیا
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی کم بود: پنیر و آب، برنج و لوبیا
7. He led a remarkably frugal existence.
[ترجمه ترگمان]زندگی بسیار مختصری داشت
[ترجمه گوگل]او منجر به وجود قابل ملاحظه ای بی نظیر شد
8. She liked to be frugal: to have money and carefully dole it out.
[ترجمه ترگمان]او دوست داشت در این زمینه صرفه جویی کند: پول داشته باشد و با دقت آن را توزیع کند
[ترجمه گوگل]او دوست داشت که صرفه جویی کند: پول داشته باشد و آن را به دقت خراب کند
9. Davies was a rugged, frugal, self-made capitalist, a relentless business competitor, who remained close to his chapel roots.
[ترجمه ترگمان]دیویس مردی خشن، مقرون به صرفه، self، یک رقیب تجاری بی رحم بود که به ریشه های نمازخانه خود نزدیک بود
[ترجمه گوگل]دیویس یک سرمایه داری ناپایدار، بی نظیر و خودخواه بود، یک رقیب کسب و کار بی قید و شرط که نزدیک به ریشه های کلیسای خود بود
10. He was a hardworking, frugal and thrifty man who was saving to buy a small cottage from his employer.
[ترجمه ترگمان]او مردی سخت کوش، مقتصدانه و به صرفه بود که در خریدن یک کلبه کوچک از کارفرمای خود صرفه جویی می کرد
[ترجمه گوگل]او یک مرد سختگیر، آرام و باهوش بود که برای خرید یک کلبه کوچک از کارفرمای خود صرفه جویی کرد
11. He was very frugal, and would often use a tea bag three or four times over.
[ترجمه ترگمان]او بسیار frugal و اغلب از یک کیسه چای سه یا چهار بار استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او بسیار آرام بود و اغلب سه یا چهار بار از کیسه چای استفاده می کرد
12. But it is a frugal state, and the politics of frugality often breed conservative social and civic decisions.
[ترجمه ترگمان]اما این یک دولت مقرون به صرفه است، و سیاست صرفه جویی اغلب تصمیمات محافظه کارانه اجتماعی و مدنی را پرورش می دهد
[ترجمه گوگل]اما این یک کشور بی نظیر است و سیاست فقر، اغلب تصمیمات محافظه کارانه اجتماعی و مدنی را بوجود می آورد
13. He found the president eating a frugal meal and using pottery dishes and knife, fork, and spoon of iron.
[ترجمه ترگمان]او رئیس جمهور را پیدا کرد که غذا مختصری می خورد و از ظروف سفالی و کارد و چنگال و قاشق و قاشق چوبی استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او در بر داشت رئیس جمهور غذا صرفه جویی و استفاده از ظروف سفال و چاقو، چنگال و قاشق آهن است
14. Entrepreneurs have to be particularly frugal and inventive.
[ترجمه ترگمان]کارآفرینان باید به ویژه frugal و مبتکر باشند
[ترجمه گوگل]کارآفرینان باید به ویژه صرفه جویی و نوآورانه باشند