کلمه جو
صفحه اصلی

libya


کشور لیبی (پایتخت: تریپولی - 1759540 کیلومتر مربع)

انگلیسی به فارسی

کشور لیبی (پایتخت: تریپولی - 1759540 کیلومتر مربع)


(در عهد باستان) شمال آفریقا (سوای مصر)


لیبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Libyan (adj.), Libyan (n.)
• : تعریف: a North African country between Egypt and Tunisia.

• country in northern africa
the great socialist people's libyan arab jamahiriya is a country in northern africa. it was an italian colony from 1911 until the second world war and became independent in 1951. in 1969 colonel muammar al-qaddafi became the leader of libya and later established basic "popular democracy" and the "state of the masses". the united states and european governments have criticized qaddafi for supporting terrorism worldwide, though he claimed to have renounced its use. in 1986 the united states bombed tripoli and benghazi in retaliation for terrorist attacks. the united nations has imposed limited economic sanctions over libya's alleged involvement in the bombing of air liners. libya exports oil. it is a member of opec, the arab league, and the organization of african unity.

جملات نمونه

1. Libya is a major oil producer.
[ترجمه ترگمان]لیبی یک تولیدکننده بزرگ نفت است
[ترجمه گوگل]لیبی تولید کننده عمده نفت است

2. Libya is Italy's largest supplier of oil.
[ترجمه ترگمان]لیبی بزرگ ترین تامین کننده نفت ایتالیا است
[ترجمه گوگل]لیبی بزرگترین تامین کننده نفت ایتالیا است

3. Very soon all Libya will be under control of the TNC, and TNC will be representing the whole Libya, and this is not a problem.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود همه لیبی تحت کنترل TNC خواهد بود، و TNC نماینده کل لیبی خواهد بود، و این یک مشکل نیست
[ترجمه گوگل]خیلی زود تمام لیبی تحت کنترل TNC قرار خواهد گرفت و TNC نماینده کل لیبی خواهد بود و این یک مشکل نیست

4. The tool was carried from East Africa to Libya, Israel, India, Korea and even to a gravel pit near Heathrow airport where one was buried 600,000 years ago.
[ترجمه ترگمان]این ابزار از آفریقای شرقی به لیبی، اسرائیل، هند، کره و حتی به یک گودال شنی در نزدیکی فرودگاه Heathrow حمل شد که ۶۰۰ هزار سال پیش دفن شد
[ترجمه گوگل]این ابزار از شرق آفریقا به لیبی، اسرائیل، هند، کره و حتی به گودال ماسه ای نزدیک فرودگاه هیترو که در آن 600،000 سال پیش به خاک سپرده شد، انجام شد

5. Central Bank of Libya has announced through its website, from now on, all commercial banks in the use of the Exchange subject to prior approval before.
[ترجمه ترگمان]بانک مرکزی لیبی از طریق وب سایت خود، از حالا به بعد، همه بانک های تجاری را در مورد استفاده از بورس اوراق بهادار پیش از تایید قبلی اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]بانک مرکزی لیبی از طریق وب سایت خود، از هم اکنون، تمام بانک های تجاری را در استفاده از بورس مورد قبول قبلا اعلام کرده است

6. Trade with oil-rich Libya and the resumption of remittances would be a welcome relief.
[ترجمه ترگمان]تجارت با لیبی غنی از نفت و از سرگیری ارسال وجه باعث آسودگی خاطر خواهد شد
[ترجمه گوگل]تجارت با لیبی با غنی از نفت و از سرگیری پول های انتقال می تواند امیدوار کننده باشد

7. Where would dangerous jihadi factions in Libya come from?
[ترجمه ترگمان]احزاب جهادی خطرناک در لیبی از کجا می آیند؟
[ترجمه گوگل]از کجا جابجایی جرایم خطرناک در لیبی صورت گرفته است؟

8. If Libyans cannot find the education or medical facilities they need in Libya, the government funds them to go abroad for it is not only free but they get US$300/mth accommodation and car allowance.
[ترجمه ترگمان]اگر مردم لیبی نتوانند تجهیزات آموزشی و پزشکی که در لیبی نیاز دارند را پیدا کنند، دولت به آن ها کمک می کند به خارج بروند، زیرا این کار تنها رایگان نیست، بلکه ۳۰۰ دلار برای اقامت دائم و مستمری خودرو دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]اگر لیبی ها نتوانند آموزش و پرورش و امکانات پزشکی که در لیبی نیاز دارند پیدا کنند، دولت آنها را برای رفتن به خارج از کشور هزینه می کند؛ زیرا این نه تنها آزاد است، بلکه هزینه های مسکن و وسایل نقلیه 300 دلار در هر متر را نیز دریافت می کند

9. Libya was on the brink of tectonic change as NEWSWEEK went to press, with the regime of Muammar Gaddafi in a state of dramatic fulmination and ruin.
[ترجمه ترگمان]لیبی در آستانه تغییرات تکتونیک قرار داشت، همانطور که newsweek به سمت مطبوعات رفت و رژیم معمر قذافی را در وضعیت ویرانی و ویرانی قرار داد
[ترجمه گوگل]لیبی در آستانه تغییرات تکتونیکی بود که NEWSWEEK با مطبوعات، با رژیم محمد معمر قذافی، در حالت خیزش و ویرانی چشمگیر قرار گرفت

10. Libya would return to pre-Gadaffi days when it was ruled by a British-managed figurehead king, the doddering Ibn Idris.
[ترجمه ترگمان]لیبی پس از اینکه توسط یک پادشاه مراکش تحت رهبری بریتانیا، the ابن ادریس اداره می شد، به پیش از قذافی باز خواهد گشت
[ترجمه گوگل]لیبی به روزهای پیشاهنگی بازگشت، زمانی که توسط یک پادشاه برجسته انگلیس، ابن ادریس، تحت کنترل بود

11. He sends regular food parcels to his family in Libya.
[ترجمه ترگمان]او بسته های غذای منظم را به خانواده اش در لیبی می فرستد
[ترجمه گوگل]او غذاهای منظم غذایی را به خانواده اش در لیبی می فرستد

12. The administration is consulting with allies on the treatment of Libya.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال مشورت با متحدان در مورد درمان لیبی است
[ترجمه گوگل]دولت با مشارکت متحدان در زمینه درمان لیبی مشغول به کار است

13. Tripoli might seem a long way from Beijing or Seoul, but the region's global trade linkages and rising middle-class mean that events in Libya will have a knock-on effect.
[ترجمه ترگمان]طرابلس ممکن است یک راه طولانی از پکن یا سئول به نظر برسد، اما روابط تجاری جهانی و طبقه متوسط به این معنی است که رویدادها در لیبی در اثر ضربه زدن خواهد بود
[ترجمه گوگل]طرابلس ممکن است راه طولانی از پکن یا سئول پیدا کند، اما ارتباطات تجارت جهانی منطقه و افزایش سطح متوسط ​​به این معنی است که حوادث در لیبی، تاثیری بر جای می گذارند

14. In Syria, Russia and China have blocked efforts to ratchet up pressure on President Bashar al-Assad, partly out of anger with what they view as a military mission in Libya that exceeded its writ.
[ترجمه ترگمان]در سوریه، روسیه و چین تلاش ها برای تقویت فشار بر رئیس جمهور بشار اسد را مسدود کرده اند، تا حدی از خشم با آنچه که آن ها به عنوان یک ماموریت نظامی در لیبی می بینند که از حاکمیت آن تجاوز کرده است
[ترجمه گوگل]در سوریه، روسیه و چین مانع تلاش برای افزایش فشار بر رئیس جمهور بشار اسد شده اند، که تا حدی از خشم با آنچه که آنها به عنوان یک مأموریت نظامی در لیبی فراتر از مقررات آن است، خشمگین هستند

15. Currently, the other five non - permanent members are Burkina Faso, Costa Rica, Croatia, Libya and Vietnam.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر پنج عضو غیر دائم دیگر بورکینافاسو، کاستاریکا، کرواسی، لیبی و ویتنام هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، دیگر پنج عضو غیر دائمی بورکینافاسو، کاستاریکا، کرواسی، لیبی و ویتنام هستند


کلمات دیگر: