کلمه جو
صفحه اصلی

rousseau


ژان ژاک روسو (نویسنده ی فرانسوی)

انگلیسی به فارسی

ژان ژاک روسو (نویسنده‌ی فرانسوی)


rousseau


انگلیسی به انگلیسی

• family name; jean jacques rousseau (1712-1778), swiss born french politician and philosopher, author of the novel "emile"

جملات نمونه

1. Direct speech has that personal quality Jean-Jacques Rousseau later recognized as being intrinsic to the best cantatas.
[ترجمه ترگمان]سخن مستقیم این است که ژان ژاک روسو کیفیت شخصی خود را، که بعدها به عنوان یکی از بهترین ها در نظر گرفته شد، به رسمیت شناخت
[ترجمه گوگل]سخنرانی مستقیم این است که کیفیت شخصی Jean-Jacques روسو بعدها به عنوان درونی ترین به بهترین کانتات شناخته شده است

2. Rousseau has promised to make good on the bill, explaining that financial backing fell through at the last minute.
[ترجمه ترگمان]روسو وعده داده است که بر روی این لایحه خوب عمل کند و توضیح داد که پشتیبانی مالی در دقیقه آخر کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]روسو وعده داده است که در این لایحه سودمند باشد و توضیح دهد که حمایت مالی در آخرین لحظه کاهش یافته است

3. Kant and Rousseau based their conceptions of freedom on this ideal of self-legislation.
[ترجمه ترگمان]کانت و روسو تصورات خود را از آزادی در مورد این آرمان از خود قانون منع می کردند
[ترجمه گوگل]کانت و روسو برداشت خود را از آزادی بر این ایده از خود قانون گذاری بر اساس

4. Rousseau called for reforms in state, church, education, family life and marriage.
[ترجمه ترگمان]روسو خواستار اصلاحات در دولت، کلیسا، آموزش، زندگی خانوادگی و ازدواج شد
[ترجمه گوگل]روسو خواستار اصلاحات در دولت، کلیسا، آموزش و پرورش، زندگی خانوادگی و ازدواج است

5. He quarrelled with Rousseau after being on intimate terms with him, but then everybody did.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه با روسو روابط دوستانه ای داشت، با روسو دعوا کرد، اما بعد همه این کار را کردند
[ترجمه گوگل]او بعد از اینکه در رابطه با او صمیمی شد با روسو مقابله کرد، اما پس از آن همه کار کرد

6. Egalitarian Rousseau lived out his life as the spoilt plaything of eccentric aristocrats.
[ترجمه ترگمان]روسو زندگی خود را به عنوان بازیچه spoilt از اشراف عجیب و غریب زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]روستایی عادلانه زندگی خود را به عنوان بازیگری خرابکارانه از اشراف غولپیکر زندگی می کند

7. The new constitution was true to Rousseau.
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی جدید برای روسو صادق بود
[ترجمه گوگل]قانون اساسی جدید برای روسو درست بود

8. Rousseau introduced a new moral system, which was in essence a reiteration of ideas already set forth by Shaftesbury and Pope.
[ترجمه ترگمان]روسو یک سیستم اخلاقی جدید را معرفی کرد، که در اصل یک تکرار عقاید بود که شافتسبری و پوپ به راه انداخته بودند
[ترجمه گوگل]روسو سیستم اخلاقی جدیدی را معرفی کرد که اساسا یک تکرار از ایده هایی است که توسط شفتسبری و پاپ پیش بینی شده بود

9. But soon the influence of Hume and Gibbon, Rousseau and Voltaire brought every authority into question.
[ترجمه ترگمان]ولی طولی نکشید که اثر هیوم و گیبن، روسو و ول تر، همه مراجع را به زیر سوال بردند
[ترجمه گوگل]اما به زودی نفوذ هیوم و گیبون، روسو و ولتر، هر مقام را مورد پرسش قرار داد

10. George Eliot described her first reading of Rousseau as an electric shock.
[ترجمه ترگمان]جورج الیت اولین قرائت او از روسو را یک شوک الکتریکی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]جورج الیوت نخستین خواندنش را روسو را به عنوان شوک الکتریکی توصیف کرد

11. Jean-Jacques Rousseau also noticed that private property makes man alienate.
[ترجمه ترگمان]روسو همچنین متوجه شد که مالکیت خصوصی باعث انحراف انسان می شود
[ترجمه گوگل]ژان ژاک روسو همچنین متوجه شد که مالکیت خصوصی باعث بی نظمی انسان شده است

12. Dream painted by French Henri Rousseau describes his illusion about tropical jungle. This idea is decided by internal nave and simplicity, and some social environments as well.
[ترجمه ترگمان]رویای هنری روسو، رویای خود را در مورد جنگل استوایی توصیف می کند این ایده توسط شبستان و سادگی داخلی و برخی از محیط های اجتماعی اتخاذ می شود
[ترجمه گوگل]هنری روسو، رویا نقاشی شده توسط فرانسوی، توهم خود را درباره جنگل های استوایی توصیف می کند این ایده با در نظر گرفتن ساختار داخلی و سادگی، و بعضی از محیط های اجتماعی نیز تعیین می شود

13. Rousseau′s romantic theory of civilization, however, stimulated the development of the latter in such an adverse situation.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Rousseau's نظریه رمانتیک تمدن، توسعه دومی را در چنین وضعیت نامطلوبی برانگیخت
[ترجمه گوگل]با این حال، نظریه عاشقانه روستا در تمدن، تحریک توسعه دومی را در چنین شرایط نامساعدی تحریک کرد

14. Jean-Jacques Rousseau, writing in his Social Contract makes clear the the family (and he meant a man and a woman with children) was "the oldest form of society and the only natural one. "
[ترجمه ترگمان]ژان ژاک روسو، که در قرارداد اجتماعی خود می نوشت، خانواده را روشن می سازد (و او به عنوان یک مرد و یک زن با کودکان)\"قدیمی ترین شکل جامعه و تنها فرد طبیعی\" بود
[ترجمه گوگل]ژان ژاک روسو، نوشتن در قرارداد اجتماعی خود، خانواده را روشن می کند (و او به معنای یک مرد و یک زن با کودکان) 'قدیمی ترین شکل جامعه و تنها یک طبیعی است '


کلمات دیگر: