1. to dilute combustible gases with carbon dioxide
گازهای آتش گیر را با دی اکسیدکربن رقیق کردن
2. to dilute the solution with water
محلولی را با آب رقیق کردن
3. Dilute the juice before you drink it.
[ترجمه سعید] آب میوه را قبل خوردن رقیق کنید
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه بخوریش، آب میوه رو خالی کن
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه نوشیدن آب، آب را از بین ببرید
4. Dilute the paint with a little oil.
[ترجمه راضیه] رنگ را با کمی روغن رقیق کن
[ترجمه ترگمان]نقاشی را با کمی روغن عوض کن
[ترجمه گوگل]رنگ را با روغن کمی شسته شود
5. Dilute the ammonia with water before you use it.
[ترجمه ترگمان]قبل از استفاده از آن، آمونیاک را با آب رقیق کنید
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از آن آمونیاک را با آب تخلیه کنید
6. If you give your baby juice, dilute it well with cooled, boiled water.
[ترجمه ترگمان]اگر به نوزادتان آب میوه می دهید، آن را رقیق کنید و خنک کنید و آب جوشیده را خنک کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما آب کودک خود را به شما بدهد، آن را با آب سرد و آب جوش رقیق کنید
7. Add water to dilute the solution to the required strength.
[ترجمه ترگمان]آب را برای رقیق کردن محلول به توان مورد نیاز اضافه کنید
[ترجمه گوگل]آب را اضافه کنید تا محلول را به قدرت مورد نیاز رقیق کنید
8. These measures are designed to dilute public fears about the product's safety.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات برای رقیق کردن ترس های عمومی در مورد امنیت محصول طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]این اقدامات برای رهایی از ترس عمومی در مورد ایمنی محصول طراحی شده است
9. Dilute the paint with water until it is the consistency of milk.
[ترجمه ترگمان]رنگ را با آب رقیق کنید تا استحکام شیر خشک شود
[ترجمه گوگل]رنگ را با آب بپوشان تا انطباق شیر باشد
10. Dilute the juice slightly with water.
[ترجمه ترگمان]عصاره را کمی با آب رقیق کنید
[ترجمه گوگل]آب کمی را با آب بشویید
11. Dilute the orange juice with water before you drink it.
[ترجمه ترگمان]قبل از نوشیدن آب پرتغال را با آب مخلوط کن
[ترجمه گوگل]قبل از نوشیدن آب آب پرتقال را با آب بشویید
12. The poisons seeping from Hanford's contaminated land quickly dilute in the water.
[ترجمه ترگمان]The که از زمین آلوده Hanford تراوش می شوند به سرعت در آب رقیق می شوند
[ترجمه گوگل]سموم از زمین های آلوده شده هانفورد به سرعت در آب رقیق می شوند
13. There was a clear intention to dilute black voting power.
[ترجمه ترگمان]یک تصمیم روشن برای رقیق کردن قدرت رای دهی سیاه وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک هدف روشن برای رها کردن قدرت رای گیری سیاه وجود داشت
14. When albumin is placed in water, dilute salt solutions, or moderately concentrated salt solutions, it remains soluble.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آلبومین در آب، محلول های نمک رقیق و یا محلول های نمک متوسط قرار داده شود، قابل حل باقی می ماند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آلبومین در آب قرار می گیرد، محلول نمک را رقیق می کند یا محلول های نمکی متوسط، محلول می شود