کلمه جو
صفحه اصلی

denudation


معنی : برهنه سازی، رودش
معانی دیگر : برهنه سازی، رودش

انگلیسی به فارسی

برهنه‌سازی، رودش


denudation، برهنه سازی، رودش


انگلیسی به انگلیسی

• removal of clothing, removal of a covering

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] برهنه شدن خاک - لخت شدن زمین - برهنگی
[زمین شناسی] برهنه شدن خاک، لخت شدن زمین، برهنگی
[نساجی] ساییدگی - سایش
[آب و خاک] لخت شدن زمین

مترادف و متضاد

برهنه سازی (اسم)
denudation

رودش (اسم)
denudation

جملات نمونه

1. Due to the difference of sedimentary microfacies and denudation sequencescomplex reservoir types in the area.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تفاوت of رسوبی و انواع reservoir sequencescomplex در این منطقه
[ترجمه گوگل]با توجه به تفاوت میکروفایزاهای رسوبی و توالی های denudation مخزن مخزن در منطقه

2. The cooling rate and denudation rate decreased overall from north to south.
[ترجمه ترگمان]نرخ خنک سازی و نرخ برهنگی به طور کلی از شمال به جنوب کاهش یافت
[ترجمه گوگل]نرخ خنک کننده و میزان دندانه سازی از شمال به جنوب به طور کلی کاهش یافته است

3. Sedimentation and denudation play a role in exceptional cases.
[ترجمه ترگمان]برهنگی و برهنگی در موارد استثنایی نقش بازی می کنند
[ترجمه گوگل]رسوب گذاری و دنداشت در موارد استثنایی نقش دارند

4. Objective To evaluate the electrocoagulation and the denudation of the of great saphenous veins and its effects.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی the و برهنگی of های بزرگ و اثرات آن
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی الکتروکواگولاسیون و دندان سازی رگهای صافی بزرگ و اثرات آن

5. The gravity of rock masses and denudation are important factors construction of initial stress field.
[ترجمه ترگمان]جرم توده های سنگ و برهنگی عوامل مهمی در ساخت میدان تنش اولیه هستند
[ترجمه گوگل]گرانش توده های سنگی و denudation عوامل مهمی برای ایجاد استرس اولیه است

6. Objective To explore the experience of caring patients having undergone cervical endarterium denudation.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تجربه بیمارانی که تحت فشار گردن رحم قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تجربه بیمارانی که دندانپزشکی دندانپزشکی دندان مصنوعی گردن رحم بوده اند

7. The elevation of crust can make rock gold deposit weather and denude and the level of the denudation depends on the scale of the elevation.
[ترجمه ترگمان]ارتفاع پوسته می تواند آب و هوا و آب و هوا را رسوب کند و سطح برهنگی به میزان ارتفاع بستگی دارد
[ترجمه گوگل]ارتفاع پوسته می تواند آب و هوای سپرده سنگ سنگ را خنثی کند و سطح انحطاط بستگی به مقیاس ارتفاع دارد

8. Except for the dissolubility of the rock, karstification mainly depends on the denudation and corrosiveness of karstic water, in course of supply-through flow-drainage.
[ترجمه ترگمان]به جز for سنگ، karstification عمدتا به برهنگی و corrosiveness آب کارستی، در مسیر تامین - از طریق زه کشی جریان، وابسته است
[ترجمه گوگل]به جز از بین رفتن سنگ، karstification عمدتا به denudating و خوردگی از آب کارستی، در جریان از طریق تخلیه جریان از طریق تخلیه بستگی دارد

9. Experiments show that the silicon material is removed by not only melting and vaporing action, but also the heat denudation action is very important.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهند که مواد سیلیکون نه تنها با ذوب و vaporing عمل می کنند، بلکه در عین حال پوشش دادن به شدت عمل برهنگی بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان می دهد که مواد سیلیکونی با عمل نه تنها ذوب شدن و تبخیر شدن برداشته می شوند، بلکه عملیات حرارتی نیز بسیار مهم است

10. Gonarthritis, a degenerative osteoarthrosis commonly found in old and middle-aged people, has symptoms of articular cartilage denudation, hyperosteogeny, meniscus injury, synovitis, etc.
[ترجمه ترگمان]Gonarthritis، یک گیاه فاسد کننده که معمولا در افراد میانسال و میانسال یافت می شود، علائم of غضروف دنده ای، hyperosteogeny، جراحت meniscus، synovitis و غیره را دارد
[ترجمه گوگل]Gonarthritis، یک osteoarthrosis دژنراتیو معمولا در افراد پیر و میانسانی یافت می شود، دارای علائم denudating غضروف مفصلی، hyperosteogeny، آسیب منیسک، سینووییت، و غیره

11. In the early pleistocene Epoch, due to long-term weathering and denudation, the area where West Lake was located developed into a broad valley.
[ترجمه ترگمان]در اوایل دوره pleistocene، به دلیل هوازدگی بلند مدت و برهنگی، منطقه ای که دریاچه وست در آن واقع شده است، به دره وسیعی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]در اوایل پیلوستوسن اولیه، به دلیل هوای بلند مدت و denudation، منطقه که در آن غرب دریاچه واقع شده به دره گسترده ای تبدیل شده است

12. Oil and gas can only be captured in the updip pinch-out part of the closed discordance formation in denudation area, which has broad prospect.
[ترجمه ترگمان]نفت و گاز تنها می توانند در بخش pinch updip از تشکیل discordance بسته در ناحیه برهنگی، که چشم انداز وسیعی دارد، دستگیر شوند
[ترجمه گوگل]نفت و گاز را می توان در بخش کوچکی از افزایش تقسیم شکل گیری اختلاف پنهان در منطقه denudation، که چشم انداز گسترده ای دارد، دستگیر می شود

13. The results indicate the provenance orientation is NNW by conglomerate component, denudation mountain, lithologic character.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهند که جهت گیری منشا، NNW است که توسط مولفه تولید شده، یعنی برهنگی کوهستان، شخصیت lithologic نامیده می شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که جهت گیری پروانه ای NNW به وسیله جزء کنگلومرا، کوه دندوزی، شخصیت سنگ شناسی است

14. By the action of exogenetic force, the thin-skinned structure was subjected to denudation to varying degree, appearing as different folded forms.
[ترجمه ترگمان]با اقدام نیروی exogenetic، سازه با پوست نازک در معرض برهنگی تا درجات مختلف ظاهر شد و به شکل چهار شکل مختلف ظاهر شد
[ترجمه گوگل]با اعمال نیروی بیرونی، ساختار نازک پوست به درجه ای متفاوت در معرض دندانه شدن قرار گرفت که به صورت اشکال مختلف پیچ خورده ظاهر می شد

پیشنهاد کاربران

آشکارسازی


فقیر شدن ( مخالف غنی شدن rich )


کلمات دیگر: