کلمه جو
صفحه اصلی

dendrite


معنی : دندریت، شاخههای متعدد سلولهای عصبی، سنگ شجری، سنگ درخت وار
معانی دیگر : (رگه ی درخت سان یک ماده ی معدنی در ماده ی معدنی دیگر) دارینه، رگه ی درختی، (سنگ یا ماده ی کانی) رگه دار، دارای رگه های درختی، (کالبدشناسی - زائده ی درخت مانند یا ریشه مانند یاخته ی عصبی که تحریکات را به بدنه ی آن انتقال می دهد) دندریت، پی شاخه، پی گیسو، طب دندریت، جغ شجری

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) دندریت، شاخه‌های متعدد سلول‌های عصبی، سنگ شجری، سنگ درخت‌وار، (جغ) شجری


دندریت، شاخههای متعدد سلولهای عصبی، سنگ شجری، سنگ درخت وار


انگلیسی به انگلیسی

• mineral crystal with a branching form (geology); section of a nerve cell that branches out (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شجری
[ریاضیات] دندانه ای شکل، شاخه نباتی، شاخوار
[آمار] درختواره

مترادف و متضاد

دندریت (اسم)
dendrite

شاخه های متعدد سلولهای عصبی (اسم)
dendrite

سنگ شجری (اسم)
dendrite

سنگ درخت وار (اسم)
dendrite

جملات نمونه

1. It allows sodium ions into the dendrite, which raises its voltage temporarily.
[ترجمه ترگمان]این کار به یون های سدیم در دندریت اجازه می دهد که به طور موقت ولتاژ خود را بالا می برد
[ترجمه گوگل]این یون های سدیم را به دندریت می دهد که به طور موقت ولتاژ آن را افزایش می دهد

2. Whiplike, graceful thrilling metal dendrites drawing images from the air, bringing brotherhood, communion to Immured apartment people.
[ترجمه ترگمان]تصاویر متحرک و زیبایی که تصاویر را از هوا ترسیم می کردند، اخوت و اخوت و communion را به آپارتمان immured منتقل می کردند
[ترجمه گوگل]جالب توجه، جادوگران جادویی از دندریت های فلزی تصویر را از هوا، اختراع برادران، پیوستن به افراد آپارتمانی مهاجم

3. Leading into the nucleus are one or more dendrites.
[ترجمه ترگمان]نفوذ در هسته یک یا چند دندریت است
[ترجمه گوگل]هدایت به هسته یک یا چند دندریت است

4. Its dendrites pick up information from other neurons, and the axon and its terminals pass this on to other cells.
[ترجمه ترگمان]دندریت آن اطلاعات را از نورون های دیگر دریافت می کنند و آکسون و پایانه های آن به سلول های دیگر منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]دندریت های آن اطلاعات را از سایر نورون ها می گیرند، و آکسون و پایانه های آن به سلول های دیگر منتقل می شوند

5. When the B content is 0. 05%, the coarse dendrite is found in cast structure of alloy, When B content is up to 0. 1%, dendrites grow further and secondary dendrites appear.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که محتوای B ۰ باشد ۰۵ درصد، the زبر در ساختار cast آلیاژ یافت می شود، وقتی که محتوای B تا صفر است یک درصد، دندریت بیشتر و dendrites ثانویه ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که محتوای B 0 05٪ است، دندریت درشت در ساختار ریخته گری آلیاژ یافت می شود، هنگامی که محتوای B تا 0 1٪ باشد، دندریت ها بیشتر رشد می کنند و دندریت های ثانویه ظاهر می شوند

6. The influence of the disturbing and anisotropy on dendrite growth has been investigated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر the و ناهمسانگردی بر رشد dendrite مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تأثیر ناسازگاری و انحصاری در رشد دندریت مورد بررسی قرار گرفته است

7. The difference of composition between dendrite and matrix glass depends on the formation temperature and mechanism.
[ترجمه ترگمان]تفاوت ترکیب dendrite و شیشه ماتریکس به دما و مکانیزم تشکیل آن بستگی دارد
[ترجمه گوگل]تفاوت ترکیب بین شیشه دندریت و ماتریس بستگی به دما و مکانیزم تشکیل دارد

8. There was thick wall and no dendrite in mechanoreceptor.
[ترجمه ترگمان]دیوار کلفت و no در mechanoreceptor دیده نمی شد
[ترجمه گوگل]دیوار ضخیم و بدون dendrite در mechanoreceptor وجود دارد

9. In this paper, free dendrite growth behaviors in undercooled melts are simulated using phase field method.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، رفتارهای رشد dendrite آزاد در undercooled با استفاده از روش میدان فازی شبیه سازی شده اند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، رفتارهای رشد آزاد دندریت در خمیر های زیرزمینی شبیه سازی شده با استفاده از روش میدان فاز شبیه سازی شده است

10. The effect of counterpressure casting parameters on secondary dendrite arm spacing ( SDAS ) of A 357 alloy was studied.
[ترجمه ترگمان]تاثیر پارامترهای ریخته گری counterpressure بر روی بازوی ثانویه دندریت (SDAS)از یک آلیاژ ۳۵۷ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر پارامترهای ریخته گری بر روی دیفرانسیل دوم دندریت (SDAS) آلیاژ 357 مورد بررسی قرار گرفت

11. The effects of foundry variables and refiners on dendrite structures, micro segregation, inclusion and microporosity of cast superalloy K4169 have been studied.
[ترجمه ترگمان]اثرات متغیرهای ریخته گری و refiners در ساختارهای dendrite، تفکیک کوچک، شمول و microporosity of cast K۴۱۶۹ مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اثرات متغیرهای ریخته گری و پالایشگاه ها بر ساختارهای دندریت، جداسازی میکرو، انعقاد و میکروپوریته کربن نانو K4169 مورد بررسی قرار گرفته است

12. Such changes influence the dendrite structure of matrix, precipitation, solute segregation, interface reactivity, solidification defects etc.
[ترجمه ترگمان]چنین تغییراتی بر ساختار dendrite و بارش، بارش، حل شونده، واکنش پذیری واسط، واکنش پذیری با انجماد و غیره تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]چنین تغییراتی بر ساختار دندریت ماتریس، بارش، جداسازی محلول، واکنش پذیری متقابل، نقایص انجماد و غیره تاثیر می گذارد

13. The simulated results of dendrite microstructure and particle distribution are in good agreement with the experimental.
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی ساختار dendrite و توزیع ذرات در تطابق خوبی با نتایج تجربی قرار دارند
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی ریزساختار دندریت و توزیع ذرات با تجربی سازگار است

14. Crystals in developed dendrite with part orientation have inferior property than the former.
[ترجمه ترگمان]کریستال های در dendrite توسعه یافته با جهت گیری بخشی نسبت به اولی دارای ویژگی پایین تر هستند
[ترجمه گوگل]کریستال ها در دندریت پیشرفته با جهت گیری بخشی دارایی پایین تر از سابق دارند

15. Soma and dendrite of NOS neurons were similar in each group.
[ترجمه ترگمان]سوم و دندریت نورون های NOS در هر گروه مشابه بودند
[ترجمه گوگل]Soma و دندریت نورون های NOS در هر گروه مشابه بودند

پیشنهاد کاربران

dendrite ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دارینه
تعریف: هریک از زایده‏های کوتاه رشته‏مانند میان‏یاخته‏ای در یاختۀ عصبی


کلمات دیگر: